مشاهده تصاویر بیشتر ...
قصه مرغ قرمز کوچولو یه قصه جذاب و شنیدنی در مورد مامان مرغه هست که با تلاش و پشتکار هدفی مهم رو دنبال میکنه.
قصه مرغ قرمز کوچولو
یکی بود یکی نبود در مزرعه ای زیبا مرغی قرمز به همراه چند جوجه ناز و مامانی در کنار حیواناتی دیگر زندگی می کرد.
توی این مزرعه یه خوک تنبل و چاقالو، یه گربه و یه موش هم بودند. خوک هر روز روی لجن ها لم میداد و می خورد و می خوابید.
گربه و موش هم که دیگه خودتون میدونید چه آتیشها میسوزونن! موش بدو گربه بدو.
مامان مرغه هر روز صبح جوجه ها رو از لونه بیرون می آورد و برای گشت و گذار و خوردن غذا به مزرعه می برد.
مرغ قرمز کوچولو عادت داشت کرم های چاق و خوشمزه رو پیدا کنه و بخوره و به بچه هاش هم بده.