مشاهده تصاویر بیشتر ...
این اثر کارل مارکس فیلسوف آلمانی و بنیانگذار سوسیالیسم علمی، در فاصله ژانویه و آوریل ۱۸۵۰ نوشته شد و در همان سال در چهار شماره پیدرپی “نویه راینیشه تسایتونگ”، مجله اقتصادی و سیاسی، که در لندن به اهتمام مارکس انتشار مییافت، به چاپ رسید. بنابراین، این اثر بررسی حوادث انقلاب ۱۸۴۸ در فرانسه بوده و مارکس تصویری از آن حوادث را ارائه میکند که بررسیهای تاریخی از آن پس به تأیید نتایج آن پرداخته است. مارکس که در “ایدئولوژی آلمانی”، اصول روش خود را توضیح داده بود؛ در این کتاب نخستین بار این روش را در مورد دوره تاریخی معینی به کار میگیرد. بدینسان، مارکس در تحلیل خود کوشش میکند تا در زیر تار و پود حوادث، نیروهای اجتماعی محرک آن حوادث را توضیح دهد و این تحلیل در نظر مارکس متضمن شناخت شگفتانگیزی از وضعیت اقتصادی و سیاسی فرانسه است. نقش کارگران به طور خاصی برجسته شده است. از همان ماه فوریه، کارگران پاریسی در خط مقدم سنگرهای خیابانی به پیکار پرداخته بودند. کارگران اعلام جمهوری را به حکومت موقت مردد تحمیل کرده بودند. آنان جمهوری بورژوایی را مجبور کرده بودند که نهادهایی اجتماعی ایجاد کند، همچنان که نظام سلطنتی ژوئیه مجبور شده بود که نهادهای جمهوری ایجاد کند. اما این نقش محرکه طبقه کارگر، که تبلور خواستههای آزادیخواهانه همه مردم بود، بورژوازی به قدرت رسیده را به مخالفت با همرزم خود سوق داد و تضاد ویژه جامعه جدید، یعنی مبارزه بورژوازی و پرولتاریا، را کاملاً عیان ساخت.