آخر حج من رسید و عید قربان آمده
از خیمه اسماعیل من به عزم میدان آمده
باز پرپاشده یک غزوه ی دیگر
شد سوی میدان شبه پیمبر
رجز بخوان انا أبن حسین بن علی
أطعنکم أضربکم ضَربَ غُلامٍ عَلَوی
آه یوسف دلها، عزیز لیلا، هستی بابا
شرمنده ی روی تو ام سوار تشنه کام من
قطره ی آبی هم نمانده در خیام من
آه لب تو خشک و من دیده ام تر
من تشنه کام بوسه ی آخر
خدا کند گم نکند اسب تو راه خود را
که پیش چشم تنت نگردد عرباً عرباً
آه علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر
دل عالم خون شده باز از ستم یزیدیان
دوباره چشم غزه و منامه گشته خون فشان
شد دنیا پر از ظلم دلها پر از آه
یک گوشه چشمی بقیة الله
رسیده به آسمان دوباره آه و یارب
ببین که زیر آتش است مزار عمه زینب
آه غریب مادر، غریب مادر، غریب مادر