شايد اين شک در وجود شما هم رخنه کرده باشد، که آيا زمان آن فرا نرسيده است که پول بي زبان را خرج دسک تاپ هاي بزرگ نکرده و از وجود لپ تاپ هاي نازنين بهره بگيريم. نمي دانم مي دانيد يا نه، ميزان فروش لپ تاپ در آمريکاي شمالي از دسک تاپ ها فراتر رفته است و تصور مي کنم حدود 54 درصد بازار کامپيوترهاي آن خطه، در اختيار لپ تاپ ها قرار گرفته است.
اينجا ايران است و تفاوت هاي محيطي و فرهنگي بسياري با آمريکا دارد. هنوز درصد افرادي که در ايران زمين به کامپيوتر دسترسي ندارند بسيار است؛ اما اين موضوع باعث نمي شود که همان رفتارهاي سابق تکرار شود. به بيان ديگر عاقلانه است که برخي از طالبان کامپيوتر به سوي خريد لپ تاپ راهنمايي شوند. البته اين هم براي خودش مساله اي است، که چشم پوشي از خريد دسک تاپ و توجه به لپ تاپ ها براي چه افرادي مناسب است.
قبل از ادامه بحث، مقدماتي لازم است که بدان مي پردازم. دو عامل مهم در ارزيابي اثربخشي استفاده از دسک تاپ ها و لپ تاپ ها وجود دارد:
1- نسبت کارايي به قيمت؛ در ابتدا اين مساله را مشخص کنيد که آيا دستگاه موردنظر به اندازه اي که هزينه داشته برايتان کارآمد بوده است؟ هر چه اين نسبت بزرگ تر باشد نشان از کارايي فوق العاده دستگاه دارد. نکته اين جاست که از يک دستگاه 500 هزار توماني انتظار نمي رود که همچون دستگاهي 800 هزار توماني کار کند اما دقت در انتخاب قطعات، نصب صحيح نرم افزارها و نگهداري مناسب مي تواند کارايي همان دستگاه 500 هزار توماني را افزايش دهد تا معادل يک دستگاه 650 هزار توماني کار کند. به سهولت مي توان دستگاه هاي متعدد اعم از دسک تاپ و لپ تاپ را در اين باره با يکديگر مقايسه کرد. بدين صورت که يک برنامه مشابه توسط دستگاه هاي مختلف اجرا و کيفيت آن مورد سنجش قرار بگيرد.
2- نسبت کارکرد واقعي با مقدار انتظار؛ نسبت ديگري که اغلب مورد غفلت واقع مي شود، ارزيابي اين موضوع است که آيا هزينه اي که براي تامين دستگاه، صرف شده با نيازي که مطرح شده است تناسب دارد؟ به عنوان مثال اگر نياز کاربر ديدن فيلم، شنيدن موسيقي، گشت و گذار ساده در اينترنت و از اين قبيل فعاليت ها باشد، آيا خريد دسک تاپ 800 هزار توماني صحيح است؟ پرواضح است که يک دسک تاپ 400 هزار توماني نيز قادر به انجام اين کارها خواهد بود و همچنين، فرض کنيد دائم السفر هستيد و وسيله شخصي داريد، آنگاه حدود 5/2 ميليون خرج لپ تاپي مي کنيد که وزن آن حدود 1600 گرم و عمر باتري آن حدود پنج ساعت است. به نظر شما آيا اين هزينه منطقي است؟ پاسخ اين است که خريد لپ تاپي با دو کيلوگرم وزن و عمر باتري سه ساعته هم نياز شما را برآورده مي کند و فکر مي کنم، حدود يک ميليون تومان بيشتر از ميزان انتظار هزينه کرده باشيد.
نتيجه گيري اينکه، آيا مي توان لپ تاپ ها را به سهولت جايگزين دسک تاپ کرد؟ بدين راحتي ها ممکن نيست. هم به دليل قيمت بالاي لپ تاپ، هم به دليل عدم رواج فرهنگ استفاده از آن و نيز عدم مهيا بودن دسترسي به اينترنت در مکان هاي عمومي و دلايل بسيار ديگر. بنابراين، نسبت بالا را برايتان گفتم تا خودتان بتوانيد در اين باره تصميم گيري کنيد.