حتما تاكنون به نامههاي الکترونيکي ناخواسته در ايميل خود برخورد کردهايد که شامل مسايل مختلف خبري، سياسي، تبليغات و غيره هستند و هرگاه توسط کاربر ناخواسته تلقي شوند، به هرزنامه تعبير ميشوند.
به گزارش سرويس فنآوري اطلاعات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، 32 سال پيش در چنين روزي، بازارياب يك شركت رايانهيي آمريكايي ايميلي را به 393 نفر از كاربران آرپانت - شبكهي رايانهيي تحت اداره دولت آمريكا كه سرانجام به اينترنت تبديل شد - ارسال كرد كه اين ايميل نخستين هرزنامه تاريخ اينترنت به شمار ميرود.
اين پيام تجاري كه سوم ماه مي سال 1978 ارسال شد، واكنش سريع و منفي دريافتكنندگان را برانگيخت و آنها مستقيما از گري توارك كه هيچ تلاشي براي پنهان كردن هويت خود نكرده بود، شكايت كردند و شركت ديجيتال اكيپمنت كورپوريشن نيز توسط مديران آرپانت مجازات شد.
اين ايميل نشانه اتفاقهاي در حال وقوع بود؛ امروزه هرزنامه بيش از 90 درصد از تمامي ايميلهاي ارسال شده كه در حدود 120 ميليارد پيام در روز محسوب ميشوند را تشكيل ميدهد و يك صنعت چند ميليارد دلاري به شمار ميآيد.
هرزنامهنويسان در عصر حاضر نه تنها ايميل بلكه وبسايتها، وبلاگها، شبكههاي اجتماعي و تلفنهاي همراه را نيز هدف قرار ميدهند و با وجودي كه مبارزهكنندگان با هرزنامه تلاش ميكنند اين نامههاي ناخواسته را از ارتباطات مفيد دور نگه دارند، گويا هيچ پاياني براي آن وجود ندارد.
با اين كه بيل گيتس در سال 2004 وعده داد كه جهان در سال 2006 بدون هرزنامه خواهد بود، به نظر ميرسد هرزنامهنويسان و ضد هرزنامهنويسان در يك نبرد گرفتارند و هيچكس انتظار ندارد كه نبرد عليه هرزنامه به اين زودي به پايان برسد.
كنگره آمريكا در سال 2003 قانون CAN- SPAM را به تصويب رساند كه رسما صنعت خارج از كنترل هرزنامه را كنترل ميكرد و بر اساس آن اشخاص و شركتها قبل از ارسال حجم انبوه ايميل، مقررات خاصي را بايد رعايت كنند و براي كاربران گزينه عدم دريافت ايميلهاي انبوه را فراهم كنند.
به گفته يك پيشگام اينترنت كه اكنون رييس بنياد مرز الكترونيكي است، نخستين پيام هرزنامه محصول دوره سالمتري بود و ارسالكننده، تبليغات براي يك مدل رايانهيي جديد را از آدرس ايميل خود ارسال و تمامي آدرسها را با دست تايپ كرده بود.
هرزنامه توجه عمومي را در سال 1994 و هنگامي كه دو وكيل آمريكايي يك هرزنامه تجاري را به شش هزار كاربر گروههاي گفتوگوي اينترنتي ارسال و خدمات خود را بهعنوان وكلاي مهاجرت تبليغ كردند، برانگيخت.
اين دو وكيل كتابهايي را درباره نحوه ارسال هرزنامه نوشتند و به ديگران كمك كردند ارسال هرزنامه را آغاز كنند. كتاب اين دو وكيل همچنين به توسعه نخستين نرمافزار با هدف شناسايي و حذف پيامهاي هرزنامه منتهي شد.
نخستين موج هرزنامهنويسان شاهد لبريز شدن صندوقهاي ايميل خود از پاسخهاي خشمگين بودند و اغلب اشتراك آنها توسط ISP آنها بسته ميشد. هنگامي كه افراد به سرعت ياد گرفتند هويت و محل خود را پنهان كنند، هرزنامهنويسي يك فعاليت زيرزميني شد.
سازمانهايي مانند Spamhaust Project فهرستي از آدرسهاي IP توليدكننده هرزنامهي شناخته شده را منتشر و ISPها نيز از اين اطلاعات براي مسدود كردن ارسال ايميل به كاربرانشان از اين آدرسها استفاده كردند.
جديدترين فيلترهاي هرزنامه از فيلترهايي استفاده ميكنند كه با استفاده از محتواي ايميلها، تشخيص هرزنامهها را فراميگيرند يا سيستمهايي كه هرزنامههاي جديد را از طريق اثرانگشت ديجيتالي شناسايي ميكنند.
هرزنامهنويسان با ترفندهاي خود عليه اين تدابير ميجنگند و براي اجتناب از ردگيري شدن، شبكهيي از رايانههاي تحت كنترل ايجاد كردهاند كه بدون اطلاع صاحبانشان، تحت كنترل آنها هستند.
اين شبكهها كه به باتنت معروفند، براي ارسال حجم بزرگي از هرزنامه كه شناسايي و مسدود كردن آنها به علت غيرمتمركز بودنشان دشوار است، استفاده ميشوند.
هرزنامهنويسان همچنين محتواي هرزنامههايشان را پيچيده ميكنند تا تكنيكهاي فيلترينگ را مغلوب سازند. بسياري از هرزنامهها حاوي كلماتي هستند كه از كتابهاي آنلاين رايگان گردآوري شدهاند تا پيامهاي هرزنامهيي را استتار كنند.
به گفتهي محقق يك شركت ضدهرزنامه، يكي از دلايل ارسال زياد هرزنامه اين است كه نسبت كوچكي از آنها از سيستم دفاعي ISP ميگذرند و به صندوق ايميل كاربران راه مييابند.
متداولترين استفاده از هرزنامه بهمنظور فروش يا تبليغ يك محصول است به اميد اين كه برخي از مردم با خواندن آن جلب شوند. هزينه ارسال يك ميليون ايميل جزئي است و بازگشت احتمالي آن حتي اگر يك درصد نيز باشد براي هرزنامهنويسان جالب توجه است.
هرزنامهنويسان مجبورند هرزنامههاي بيشتري بفرستند تا مطمئن شوند برخي از آنها به مقصد ميرسند اما در حالي كه هزينه ارسال آنها براي هرزنامهنويسان پايين باقي ميماند، ISPها و مشتركانشان به دليل اتلاف پهناي باند و هزينه فنآوري فيلترينگ، متحمل هزينههاي بالاتري ميشوند.
در اين بين، هرزنامهنويسان به عرصههايي فراتر از ايميل حركت كردهاند؛ در آسيا كه دسترسي به تلفن همراه بيشتر فراگير است هرزنامه تلفن همراه در حال متداول شدن است.
در وب نرمافزار خودكار، وبلاگهاي هرزنامه يا Splogs را ايجاد ميكند كه كاملا براي ميزباني تبليغات وجود دارند. در سايتهاي شبكه اجتماعي مانند فيس بوك يا ماي اسپيس، هرزنامهنويسان درخواستهاي دوستي قلابي ارسال ميكنند تا بتوانند سيل هرزنامه را به كاربران جديد ارسال كنند.
متاسفانه هيچكس فكر نميكند هرزنامه به اين زودي از ميان برداشته شود و راههاي جديد ارتباطات همواره به شكلگيري انواع جديدي از هرزنامه منتهي ميشود اما خوشبختانه پيشبينيهاي اوليه مبني بر اين كه هرزنامه، اينترنت را كند ميكند، هنوز به وقوع نپيوسته است.