به گزارش
سافتگذر ؛ رایانههای شخصی و لپتاپها تاریخ پرفراز و نشیبی را طی کردهاند تا به نقطه کنونی رسیدهاند. شرکتهای تولیدکننده سختافزار بخش مهمی از این تاریخ چند ده ساله را تشکیل میدهند. میخواهیم طی این چند هفته و در قالب یک سهگانه، چند برگ از این تاریخ را با هم ورق بزنیم.
* * *
صنعت رایانههای شخصی یک بازار مبتنی بر سختافزار است و سرعت پیشرفت فناوری همگام با گسترش حجم تولید در این بازار منجر به این شد تا ریسک آن به حداقل برسد. این صنعت با کمک پارامترهای طراحی و استانداردسازی به چیزی که الآن با آن مواجه هستیم، تبدبل شد. گستره این حوزه موجب شد تا آنچه در ابتدا فعالیتی تفننی برای علاقهمندان به فناوری بود، کمکم مجهز به استانداردهایی متقن و مدون شود تا جایی که تولید انبوه قطعات رایانهها ممکن شد.
تشابه در جنبههای طراحی و تولید که صنعت رایانههای شخصی زاییده آنها است، امروز نیز زمینه پیشرفت رایانهها را فراهم میکند. تغییرات جزئی و تقلید از یک طراحی موفق از ویژگیهای تصمیمگیریهای کم ریسک هستند، در حالی که ایجاد یک تغییر اساسی در فلسفه طراحی، دربردارنده ریسک مالی است، چراکه هر تحقیق و توسعهای باید منجر به شهرت برند و افزایش فروش بشود.
با این حال، تغییرات بنیادی در فلسفه طراحی میتواند منجر به تولد یک «نماد» طراحی نیز بشود.
چه چیز یک محصول را «نمادین» میکند؟ طراحی، کاربرد، ظاهر و نوآوری میتواند شما را تا نیمه راه ببرد، ولی این محصولات در عالم واقعیت چگونه خود را از رقبا متمایز میکنند؟ چطور میشود که رقبا به شکل گستردهای از این محصولات کپیبرداری میکنند؟ و چه میشود که تاریخ، این محصولات «نمادین» را در خاطر خود ثبت میکند؟
* * *
بخش اول از سهگانه «غولهای سختافزار در تاریخ رایانه» به موضوعات رایانههای شخصی و لپتاپها، و پردازندههای مرکزی اختصاص داشت.
بخش دوم از سهگانه «غولهای سختافزار در تاریخ رایانه» به مباحثی همچون کارتهای گرافیک، پردازندههای گرافیکی و همینطور مادربردها اختصاص دارد. میخواهیم ببینیم کدام شرکتها توانستهاند نام خود را در تاریخ رایانههای شخصی برای همیشه ثبت کنند. با ما همراه باشید.
الف- کارتهای گرافیک
«وودو» محصول «تریدیافایکس» 3dfx Voodoo Graphics
کارتهای گرافیک «وودو»Voodoo ماحصل «واحدهای پردازندههای گرافیکی» GPU در کامپیوترهای شخصی هستند. شرکت «تریدیافایکس» 3dfx پس از کنار گذاشتن اپلیکیشنهای دو بعدی، تمرکز خود را به اپلیکیشنهای سهبعدی معطوف کرد. این رویکرد باعث شد تا کارتهای گرافیک وودو مجهز به یک چیپ «فریمبافر» جداگانه PixellFX و یک چیپ «بافتنگاشت» TexelFX شوند که هرکدام حافظهای 64 بیتی داشتند و همچنین به حافظه مستقل (معمولاً برای هر کدام تا سقف 2 مگابایت) دسترسی پیدا میکردند. «فریمبافر» یک خروجی ویدیویی است که یک نمایشگر ویدیویی را از حافظه بافری که شامل فریم است، کنترل میکند. «بافتنگاشت» نیز شیوهای برای افزودن جزئیات بافت سطح یا تصویر گرافیک شطرنجی و رنگ به گرافیک ساختهشده توسط رایانه یا یک مدل سهبعدی است. برآیند این دو چیپ، ورودی/خروجی 128 بیتی بود که سرعت پردازش گرافیکهای وودو را بالا میبرد و این کارتها را به یک جهش بزرگ در صنعت چیپهای گرافیکی تبدیل میکرد.
رویکرد «دو چیپی» این امکان را فراهم کرد تا مقیاسسازی تصویر در کارتهای گرافیک پیشرفتهتر هم نسبتاً ساده شود. تریدیافایکس علاوه بر افزایش قدرت پردازش خام چیپهایش، میخواست اطمینان حاصل کند که «رابط برنامه کاربردی گلاید» API Glide اختصاصی این شرکت در بسیاری از بازیهای مطرح آن زمان به خصوص «توم ریدر» Tomb Raider، «مک واریر 2» Mech Warrior 2، «سقوط» Descent، «افسانه» Myth، «کویک» Quake، «سام جدی» Serious Sam، «هگزن 2» Hexen 2، «گناه» SiN و «نیمهجان» Half-life از طریق یک درایور مینیجیال گنجانده میشود. این رابط گلاید، اساساً نسخهای سادهتر از «کتابخانه باز گرافیکی» (اوپنجیال) OpenGL بود که ویژگیهای غیرمرتبط با گرافیک بازی را نداشت. کارتهای گرافیک گلاید یک امتیاز بزرگ برای محصولی محسوب میشدند که از قبل هم قدرتمند بود.
«آبسیدین2 ایکس24» محصول «کوانتومتریدی» Quantum3D Obsidian2 X-24
گرافیکهای اولیه وودو همه را تعجبزده میکرد، اما این تمام ماجرا نبود. کارتهای گرافیک شرکت «کوانتومتریدی» Quantum3D در آن زمان یک افسانه حیرتآور محسوب میشدند. کوانتومتریدی با همکاری سه شرکت تریدیافایکس، «اسجیآی» (سیلیکون گرافیکس) SGI، و «گمینی» Gemini به وجود آمد و صنعت گرافیک حرفهای دیداری و گرافیک «بازیهای آرکید» Arcade gaming را هدف گرفته بود. این شرکت با سری «آبسیدین»Obsidian وارد بازار گرافیکهای گرانقیمت نیز شد. از میان فعالیتها و فناوریهای کوانتومتریدی، فناوری «اسکن خطی متقاطع» SLI در خاطرهها ماندگار شد. «آبسیدین2 ایکس24» Obsidian2 X-24 بارزترین نمونه از این فناوری آنها محسوب میشد.
به نسبت بقیه محصولات کوانتومتریدی، آبسیدین2 ایکس24» با قیمت 650 دلاری، یک محصول نسبتاً ارزان بود که البته کاربران مجبور بودند فن خنککننده و کارت گرافیک دوبعدی را هم به صورت جداگانه برای دستگاهشان خریداری کنند. این گرافیک تککارتی عظیمالجثه 10.5 اینچی، متشکل از دو کارت گرافیک «وودو2» Voodoo2 بود که بر روی یک «مدار چاپی» PCB و با تنظیمات مشابه مقیاسسازی تصویر، نصب شده بودند. این کارتها که ماه مارس سال 1998 عرضه شدند، بازی کردن با رزولوشن 768 × 1024 یا حتی 1024 × 1280 را ممکن کردند، اگرچه هنوز هم به استاندارد آن زمان یعنی رنگ 16 بیتی محدود بودند.
«جیفورس 256» محصول «انویدیا» Nvidia GeForce256
اصطلاح «واحد پردازش گرافیک» یا همان GPU را شرکت «انویدیا» Nvidia با ارائه کارت گرافیک «جیفورس 256» GeForce256 اختراع کرد. در این کارت گرافیک، وظیفه «محاسبه اشکال و نورپردازی» که تا اکنون توسط پردازنده مرکزی انجام میشد، بر عهده خود کارت گرافیک قرار گرفت تا عملکرد کند و ضعیف پردازنده در انجام این وظیفه، مشکلساز نشود، چرا که انجام «محاسبات سنگین راس» vertex calculations و رندر کردن، منجر به هنگ کردن پردازنده میشد.
به گزارش
سافتگذر ؛ این ایده باعث شد تا طراحیهای وایرفریم پیچیدهتر شود، تعداد اضلاع بیشتری قابل رندر باشد و در نتیجه، سازههای گرافیکی، پیچیدهتر و واقعیتری بشوند.
جیفورس 256 نسبت به قهرمان بلامنازع روزگار خود یعنی «جی400 مکس» G400 MAX محصول «ماتروکس» Matrox جهش بزرگی به نظر نمیآمد، اما مزیتی که داشت، ثبات و سازگاری قطعات بود. جی400 مکس با رابط «اوپنجیال» مشکل داشت، چیپ گرافیکی «ریج فیوری مکس» Rage Fury MAXX نمیتوانست از سختافزار آن به طور تمام و کمال استفاده کند، و گرافیک وودو3 هم که به شدت به رابط گلاید وابسته بود.
از طرف دیگر، جیفورس 256 هم به خاطر استفاده از حافظه رم با توان پردازش «حجم داده واحد» (اسدیآر) SDR عملکرد خوبی نداشت، اما وقتی چند ماه بعد، با رمهای «حجم داده دوبل» (دیدیآر) (DDR) ارائه شد، به مدد پهنای باند داخلی که افزایش یافته بود، از سایر رقبا جلو زد.
«رادئون 9700» محصول «ایامدی» AMD Radeon 9700 Pro
سال 2001 و بخش اعظمی از سال 2002 برای شرکت «ایتیآی» ATI به خوبی و خوشی سپری نشد. کارتهای گرافیک «رینج 6» Range 6 که بر چیپهای نسل اول «آر100» R100 سوار میشدند، بسیار بیش از آنکه وظیفهشان باشد، در بازار باقی ماندند و کارت گرافیک «رادئون 8500» مبتنی بر «آر200» نیز بسیار سریع مغلوب «جیفورس3 تی 500» GeForce3 Ti 500 شد. چهار ماه بعد هم که «جیفورس4» به بازار آمد و رادئون 8500 عملاً از رده خارج شد.
شش ماه گذشت تا شرکت ایتیآی بالأخره از چیپ جدید «آر300» رونمایی کند و نتیجه این شد که پرچمدار 399 دلاری این شرکت یعنی «رادئون 9700»، خریدارانی را که روبهری نمایندگیهای فروش انویدیا صف بسته بودند، به سمت خود جذب کرد. آر300 که بین 30 تا 40 درصد از رقبای وابسته به پردازنده مرکزی، جلوتر بود، با به کارگیری فیلترهای «افزایش دقت نمایش» antialiasing و «نمایش اشکال ناهمگرا» anisotropic در رزولوشنهای بالا، این فاصله را به 60 تا 70 درصد رساند. اینگونه بود که حتی کارتهای گرافیک مبتنی بر چیپ «انوی30» NV30 انویدیا هم که پنج ماه بعد روانه بازار شدند، هنوز هم یارای رقابت با چیپهای «آر300» رادئون را نداشتند.
«جیفورس 8800 جیتیایکس» محصول انویدیا Nvidia GeForce 8800 GTX
زمانی که بازار پردازنده گرافیکی به دو رقیب اصلی محدود شد، به نظر میرسید که هر دو شرکت «ایتیآی» و انویدیا از پیشرفتهای آهسته و قدم به قدم راضی باشند. بخشی از این کندی به پیشرفت آهسته رابط نرمافزار/سختافزار «دایرکت ایکس» DirectX و محدودیتهایی برمیگشت که در فرایند ساخت قطعات وجود داشت. چیپ «جی80» G80 که «جیفورس 8800 جیتیایکس» به آن وابسته بود، چهار سال زمان و 475 میلیون دلار هزینه برای انویدیا به دنبال داشت. جی80 گام اول این شرکت در طرح «جیپیجیپییو» GPGPU و سرآغاز اشتیاق انویدیا به پردازندههای گرافیکی یکپارچه بود و توانست در اجرای بازیهای ویدیویی، از همه کارت گرافیکهای قبل از خودش پیشی بگیرد.
به گزارش
سافتگذر ؛ شرکت «ایامدی» AMD تا 18 ماه، پردازنده گرافیکی قویتری عرضه نکرد و حتی کارت گرافیک بعدی خود شرکت انویدیا، یعنی «9800 جیتیایکس» 9800 GTX هم در بهترین شرایط، قدرتی مساوی با 8800 جیتیایکس داشت. 8800 به معنای واقعی کلمه، یک محصول غیرقابلشکست بود. کمتر کسی پیدا میشد که توان پرداخت کردن قیمت 600 دلاری این کارت گرافیک را داشته باشد، اما تأثیر این کارت گرافیک و برادرهای کوچکش از خانواده «جیتیاس» GTS به تنهایی کافی بودند تا ظرف مدت شش ماه، بازار فروش کارتهای گرافیک انویدیا را تا 20 درصد افزایش دهند و فروش این شرکت را دو برابر ایامدی کنند.
ب- مادربردها
«ادونسد ایتیایکس/بیسبرد» محصول «اینتل» Intel Advanced ATX/Baseboard
«ادونسد ایتیایکس/بیسبرد» Advanced ATX/Basedoard شرکت «اینتل» Intel را بیشتر از روی مجموعه کاربردهایش میشناختند تا نام تجاریاش. این مادربرد که به «سوکت7» Socket7 مجهز بود، دربردارنده بسیاری از «اولینها» بود: این برد، اولین برد با فناوری «ایتیایکس» (زاویه 90 درجه مادربرد برای ایجاد جای بیشتر برای کارتهای مختلف) بود. اولین برد دارای میکروچیپ «پل جنوبی» southbrigde (خانواده «پیکس» PIIX) بود که به هارددرایوها اجازه آغاز تبادل داده در «گذرگاه دادهها» data bus را میداد (فناوری مشهور به «مدیریت گذرگاه» Bus Mastering یا «دستیابی مستقیم به حافظه» DMA)، همچنین اولین چیپست تولید انبوهشده اینتل («430 افایکس تریتون» 430FX Triton) با پشتیبانی از «رم خروجی گسترده داده» EDO RAM بود، فناوریای که قبلاً فقط در سیستمهای حرفهای یافت میشد. خروجی ویدیو در این مادربرد با کنترولر گرافیکی «اس3 تریو پیسیآی» S3 Trio PCI کنترل میشد که اجازه اتصال اجزای جانبی را میداد. معرفی این برد در اوایل سال 1995 میلادی به منزله ورود اینتل به بازار رقابت با فروشندگان ثالث بود که تا آن زمان تولید انبوه آیسی های مورد نیاز برای مینبرد را به دست داشتند، شرکتهایی از جمله: «ایسر لبز» Acer Labs، «سیس» SiS، و «ویا» VIA.
«کراسهر» از سری «جمهوری گیمرها»ی «ایسوس» Asus Republic of Gamers Crosshair
برند «جمهوری گیمرها»یRepublic of Gamers «ایسوس» Asus شامل بسیاری از محصولات برجسته، از جمله اغلب مادربردهای این شرکت است. لیستی که «رمپیج» Rampage، «کماندو» Commando، «ماکسیموس» Maximus، «استرایکر» Striker و «بلیتز» Blitz را در خود میبیند، ابتدا با «کراسهر» Crosshair آغاز شد. کراسهر که مبتنی بر چیپست «590اسالآی» 590 SLI انویدیا بود، همه ویژگیهای یک مادربرد مدرن را درهمآمیخت: قطعات جانبی متنوع، «بایوس» BIOS جامع (اگر نگوییم بیش از حد پیچیده به نسبت شرکت بزرگ مادربردسازی «دیافآی» DFI) و سازگار با اورکلاکینگ، قابلیتهای کامل ازجمله پاور «آنبرد» onboard، دکمههای ریست و پاک کردن تراشه سیماس» CMOS، ثبات و عملکرد عالی، و حتی توجه به جزیات در بستهبندی. مثل «استرایکر ایکستریم» Striker Extreme (با چیپست «680آی اسالآی» 680i SLI انویدیا) و کماندو (با چیپست «پی965» P965 اینتل) که بعداً عرضه شدند، کراسهر هم یک السیدی تشخیص ایراد ورودی/خروجی در پشت، و کارت صوت جداگانه «سوپریم افایکس» SupremeFX داشت.
«بیپی6» محصول «ابیت» Abit BP6
مادربردهای دو سوکتی «دی5400ایکساس اسکالتریل» D5400XS Skulltrail شرکت اینتل و «اسآر2» SR-2 شرکت «اوگا» EVGA، به اندازه کافی در میان اهالی بنچمارکینگ شور و اشتیاق زیادی ایجاد کردند. با این حال، ساخت ترکیبهای عجیب و غریب از سوی هواداران پر و پا قرص صنعت رایانهها مدیون شرکت «ابیت» Abit است که مادربرد «بیپی6» را با پشتیبانی از عملکرد همزمان دو پردازنده «مندوچینو» Mendocino از خانواده «سلرون» Celeron اینتل عرضه کرد.
ابیت پیش از آنکه سازندگان پردازندههای مرکزی، با دست بردن در طراحیهای خود، قابلیت «پردازش چندگانه» را از بین ببرند، در مادربردهای بیپی6 از قابلیت «پردازش چندگانه متقارن» AMP استفاده میکرد که در پردازندههای سلرون بود، اما یک ویژگی رسمی برای این محصول اینتل به شمار نمیرفت. علاوه بر اینها، ابیت در ساختار بیپی6 از چیپست قوی «440بیایکس» اینتل موسوم به «سیاتل» Seattle، تعداد بیشتری «درایوهای الکترونیکی یکپارچه» IDE، و البته قابلیت اورکلاک کردن در بایوس از طریق ابزار «ابیت سافت منو 2» ABIT Soft Menu II استفاده کرد.
«اماس 6167» محصول «اماسآی» MSI MS-6167، «لنپارتی اناف2 آلترا» محصول دیافآی DFI LANParty NFII Ultra، «اناف7 اس» محصول ابیت Abit NF7-S، و «ای7 ان8 ایکس دیلوکس» محصول ایسوس Asus A7N8X Deluxe
شرکت ایامدی، تولیدکننده ریزتراشههای پیشرفته، به دلیل اینکه میخواست از شر رقبایی خلاص شود که از طراحی این شرکت کپیبرداری میکردند، از اینتل جدا شد و خودش جداگانه به طراحی پردازنده، چیپست، و سوکت دست زد. پس از قطع همکاری ایامدی و اینتل «اثلان کی7» Athlon K7 اولین پردازندهای بود که شرکت ایامدی بعد از جدایی کامل از اینتل روانه بازار کرد. سری قبلی، یعنی K6 هنوز با سوکت 5 و 7 اینتل سازگاری داشت.
بسیاری از فروشندگان دیگر، از خشم اینتل یا به وجود آمدن یک رقیب جدید که شرکت ایامدی داشت به آن تبدیل میشد، نگران بودند. در این میان، شرکت «اماسآی» MSI که در کنار تجارت مادربردهای اینتل، بازیگری حاشیهای محسوب میشد، مادربرد «اماس 6167» MS-6167 خود را بیسروصدا روانه بازار کرد. این مادربرد، علیرغم مشکلاتی در ثبات عملکرد، ناسازگاری با گذرگاه «افزایش سرعت گرافیک» AGP در چیپست «750 آیرونگیت» 750 Irongate ایامدی در ابتدای عرضه در آگوست 1999 (که مشکل دوم تا پایان همان سال تا حد زیادی برطرف شد)، و عدم برخورداری از قابلیت اورکلاکینگ، توانست کارکرد خوب و قابل قبولی را از خود نشان بدهد، که بیشتر آن را مدیون پردازندههای اثلان 500 تا 700 بود.
به گزارش
سافتگذر ؛ معرفی چیپستهای «انفورس2» شرکت انویدیا موجی از مادربردهای «سوکت ای» Socket A شرکت ایامدی را در قالب مادربردهای «انفورس2 اسپیپی» nForce2 SPP و «آلترا 400» Ultra 400 را روانه بازار کرد. در آن زمان، سه مادربرد نماد همهجانبه عملکرد، ثبات، اورکلاکینگ و طول عمر بودند: «لنپارتی اناف2 آلترا» LANParty NFII Ultra محصول دیافآی (رؤیای هواداران اورکلاکینگ در یک قاب سبز لیمویی و مشکی)، «اناف7 اس» NF7-S محصول ابیت، و «ای7 ان8 ایکس دیلوکس» A7N8X Deluxe محصول ایسوس. ترکیب پردازنده اثلان ایامدی و چیپست انویدیا با فناوری «واحد پردازش صوتی ساونداستورم» SoundStorm APU، فرصتها و عملکرد خوبی را در اختیار کاربران میگذاشت.
ج- یک قطعه ویژه
چیپهای رم «دی9 جیاماچ» و «دی9 جیکیایکس» محصول «میکرون» Micron D9GMH and D9GKX
علیرغم اینکه رم، جزء جداییناپذیر یک رایانه است، تولیدکنندگان این سختافزار، اغلب گمنام میمانند و تنها در صورتی که محصولی استثنایی با عملکردی فوقالعاده (و در نتیجه، گاه با طور عمر پایین) بسازند میتوانند خود را در بازار مطرح کنند. بسیاری از حافظههای رم جز شکل ظاهری و یا نام شرکت سازندهشان، نشان دیگری ندارند که آنها از سایر حافظههای رم متمایز کند، با این حال، در میانه دهه گذشته، یک آیسی رم بود که توانست اهل فن در این زمینه را در بازار قطعات سختافزاری به دنبال خود بکشد.
آیسی چیپ رم شرکت «میکرون» Micron، یا به عبارت دقیقتر، مدلهای «دی9 جیاماچ» (بی6-3) (B6-3) D9GMH و «دی9 جیکیایکس» (بی6-25 ای) (B6-25E) D9GKX با قابلیت 50 درصد اورکلاک، زیر سطح خنککننده بسیاری از کیتهای «دیدیآر2-800» DDR2-800 پیدا میشدند که قیمت مناسبی هم داشتند. از جمله این کیتها، سری «کروشال بالیستیکس» Crucial Ballistix ساخت خود شرکت میکرون و همچنین کیتهای ساخت «ترنسند» Transcend، «جی.اسکیل» G.Skill، «سلشاک» Cellshock، کیت «فایراستیکس» Firestix محصول «بوفالو» Buffalo، و البته کیتهای دیدیآر2 «1111»، «1142»، و «1250» محصول شرکت «کورسر» Corsair بودند.
به گزارش
سافتگذر ؛ بخش دوم از سهگانه «غولهای سختافزار در تاریخ رایانه» در اینجا به پایان میرسد. هفته بعد، منتظر بخش سوم و آخر با موضوع «کیسها و لوازم جانبی» باشید.