روش آواتار در كل از نوع تيراندازي سوم شخص است كه سازندگان سعي كردهاند با گنجاندن نوعي سيستم تجربهاندوزي ساده در آن، رگههايي از سبك نقش آفريني نيز به آن بيفزايند. سبك كلي بازي مأموريتي است و از حالت مراحل قدم به قدم پيروي ميكند. در كل انتخابهاي چنداني براي بازي كننده وجود ندارد. حتي امكاناتي كه از رهگذر كسب امتياز xp عايد گيمر ميشود، غالباً قابل انتخاب نيست و بازي به طور خودكار آن را به قابليتهاي شخصيت ميافزايد. تنها مورد قابل انتخاب، جنگيدن در نقش انسان، سربازهاي مهاجم يا ناويهاي پوست آبي است.
نقدي بر بازي Avatar
از زماني كه خبر ساخت بازي و فيلم آواتار و انتشار همزمان آنها منتشر شد، جيمز كامرون و شركت يوبيسافت، سازندگان بازي، متفقاً اعلام كردند كه اصلاً قصد ندارند بازي Avatar را - كه براي تبليغات بيشتر نام جميز كامرون را نيز همه جا يدك ميكشيد - به عنوان مكملي براي فيلم بسازند. بلكه تلاش دارند كاري كنند كه اين بازي به صورت يك عنوان مستقل و موفق به بازار بيايد و جلوه كند. علاقهمندان نيز با تعريف و تمجيدهايي كه شنيده و پيشنمايشهايي كه ديده بودند، بسيار اميدوار شدند در يكي از معدود دفعات، بازي اقتباسي را ببينند كه بر خلاف موارد مشابه و معمول نااميدكننده نباشد و دست كم بتوان در آينده از آن به نيكي ياد كرد.
اما با ورود بازي به بازار، چند هفته قبل از اكران رسمي فيلم سينمايي آواتار، معلوم شد اصلاً قضيه چيز ديگري بوده است ـ يا در ميانه راه شده است ـ و بازيدوستان حسابي رودست خوردهاند.
در واقع بازي آواتار را نه به عنوان مكملي براي فيلم يا مثل خيلي موارد ديگر، صرفاً براي كسب درآمد بيشتر از برند فيلم، بلكه بايستي به مثابه پيشپردهاي براي آشنايي علاقهمندان و جذب تماشاگر كنجكاو بيشتر به سالنهاي سينما در نظر داشت.
گيمپلي بازي
روش آواتار در كل از نوع تيراندازي سوم شخص است كه سازندگان سعي كردهاند با گنجاندن نوعي سيستم تجربهاندوزي ساده در آن، رگههايي از سبك نقش آفريني نيز به آن بيفزايند.
سبك كلي بازي مأموريتي است و از حالت مراحل قدم به قدم پيروي ميكند. در كل انتخابهاي چنداني براي بازي كننده وجود ندارد. حتي امكاناتي كه از رهگذر كسب امتياز xp عايد گيمر ميشود، غالباً قابل انتخاب نيست و بازي به طور خودكار آن را به قابليتهاي شخصيت ميافزايد. تنها مورد قابل انتخاب، جنگيدن در نقش انسان، سربازهاي مهاجم يا ناويهاي پوست آبي است. با اين تفاوت كه در لباس انسان.سرباز، مايه اكشن بيشتري وجود دارد و شما با در اختيار داشتن انواع اسلحههاي پيشرفته و آتش افكنها ميتوانيد روش مرسوم «بكش و برو جلو» را در پيش بگيريد؛ ولي در مقابل، در قالب آواتارهاي سه متري نياز به مخفي كاري و نقشهريزي براي پيش رفتن در بازي بيشتر حس ميشود و حتي در جاهايي، بازي.روش شبيه بازيهاي DMC و GoW ميشود.
با اين حال، چيزي كه هست، حتي در نقش سربازهاي مهاجم، گيمپلي بازي فقط در اوايل آن لذتبخش به نظر ميرسد و پس از مدتي ميبينيد صرفاً با مأموريتهايي بيمزه و تكراري مواجهيد.
براي شما به عنوان بازي كننده بسيار اتفاق ميافتد گاهي نصف نقشه را صرفاً براي گزارش دادن به يك كاراكتر ديگر طي كنيد كه او هم نامردي نميكند و بلافاصله براي مأموريتي ديگر شما را به همان جاي اولتان برميگرداند؛ تا جايي كه ممكن است به تدريج احساس كنيد در حال بازي در نقش يك پادوي پيغامرسان هستيد كه لباس تفنگداران نيروي دريايي آمريكا را پوشيده است!
داستان بازي
شخصيتها و اغلب اتفاقات بازي كاملاً با داستان فيلم فرق دارند؛ گرچه اكثر مواقع شباهتهاي آشكاري مشاهده ميشود.
در هر صورت اين مورد را بايد به حساب يكي از محسنات بازي گذاشت كه سازندگان سعي نكردهاند داستان فيلم را مجدداً روايت كنند يا اصلاً خط داستاني را از بازي حذف كنند. بلكه بازي Avatar خود از خط روايي مجزايي برخوردار است كه ارزش دنبال كردن را دارد.
شما در نقش يك سرباز نيروي دريايي (البته سالم!) به نام «ايبل رايدر» پا به پايگاه ميگذاريد و بلافاصله پس از ورود درگير ماجراهاي سرزمين رويايي و ناآشناي پاندورا و مبارزه با گرگنماها و شيرهاي سياه عظيمالجثه ميشويد. در كنار خط داستاني بازي، قابليتي به نام «پاندوراپديا» نيز در بازي وجود دارد كه به توضيح تاريخچه و اكولوژي دنياي پاندورا ميپردازد؛ كه البته همچنان كه گفته شد بعدتر معلوم شد بيشتر ترفندي بوده است براي آشنايي مخاطبان با فضاي فيلم، پيش از تماشاي آن.
جلوههاي تصويري
بيشك گرانبارترين جنبه بازي آواتار را بايد طراحي گرافيكي آن دانست كه الحق سازندگان در اين زمينه هيچ كوتاهياي نكردهاند.
پيرنگ گرافيك بازي را ميتوان تركيبي از بازيهاي كرايسيس و فاركراي2 دانست. در طول بازي، گيمري كه مثل ما قبلاً از تماشاي فيلم لذت برده است، ميتواند بار ديگر از مشاهده و گشت و گذار در جنگلهاي پوشيده زيبا با گياهان آدمخوار، حيوانات عجيب، جزيرههاي معلق، درههاي عميق و درختهاي غول پيكر حسابي لذت ببرد. گرچه باز هم بدسليقگي طراحان بازي.روش در برخي مراحل، گيمر را مجبور ميكند بيش از اينكه به سياحت جنگلهاي زيبا بپردازد، مدت زيادي را در زير نقشهها سپري كند.
جمعبندي
اميدوارم مطالبي كه اشاره كردم، باعث اين سوء تفاهم نشده باشد كه بازي Avatar بازي بدي است. بار اكشن بازي آنقدر هست كه بازي كننده را به دنبال خود بكشد. خصوصاً كه گيمپلي بازي چندان هم طولاني نيست و بازي در نقش هر نژاد بيشتر از پنج ساعت طول نميكشد. ضمن اين كه آواتار را هم به مانند فيلم آن ميتوان به طور سهبعدي بازي كرد كه البته من امتحانش نكردم؛ ولي مطمئناً ميتواند در نوع خود تجربه منحصربهفرد و لذت بخشي باشد.
آواتار امكان آنلاين بازي كردن تا 16 بازيكن را هم دارد. جلوهپردازي مناظر، بسيار خوب كار شده و تماشاي آنها در اغلب اوقات دلپذير است.
با تمام اينها اگر از فيلم آواتار خوشتان آمده باشد، احتمالاً بازي آن هم ميتواند تا مدتي سرگرمتان كند. در غير اين صورت يا اگر جزو «آواتار نديدگان» باشيد، بايد از اين منظر آواتار را يك بازي متوسط در ميان خيل بازيهايي ارزيابي كرد كه هر روز منتشر ميشوند و بازي كنندگان بسياري از كنارشان ميگذرند.