چه اتفاقی افتاده است؟
این سوالی است که بسیاری از سهاداران فیسبوک – و من – طی دو روز گذشته می پرسیم. روز چهارشنبه گذشته شرکت نتایج ناامید کننده فصل دوم مالی خودش را منتشر کرد که شامل میزان درآمد، رشد کاربران و سود آن بود. مدیران فیسبوک همچنین هشدار دادهاند که در سالهای آینده رشد درآمد فیسبوک کندتر هم خواهد شد و در مقابل افزایش هزینهها به طور قابل ملاحظه باعث کاهش حاشیه سود شرکت میشود. تقریبا میشود گفت هر حرفی که از دهان مدیران فیسبوک روز چهارشنبه بیرون آمد حاکی از نگرانی بود. واکنش به این حرفها وحشتناک بود. فیسبوک روز پنج شنبه حدود 124 میلیارد دلار از ارزشش را در بازار سهام از دست داد که گفته میشود بیشتر میزان افت ارزش روزانه برای یک شرکت در آمریکاست. ( اگر بخواهیم واقعگرا باشیم باید بگوییم فیسبوک هنوز بیش از 500 میلیارد دلار ارزش دارد یعنی به جایگاهی که در آغاز ماه می 2018 بازگشته است)
جدول : فیسبوک حالا نخستین شرکتی است که بیش از 100 میلیارد دلار در یک روز از دست داده است.
حالا سوال این است که چه اتفاقی افتاد و چقدر فیس بوک، سهامدارانش و بقیه صنعت فناوری باید درباره شرکتی که مثال موفق صنعت تکنولوژی در دهه گذشته بود، نگران باشند؟ در اینجا چهار توضیح ممکن برای آنچه اتفاق افتاده است، و میزان ناگوار بودن آن برای فیسبوک و آینده آن ذکر شده است:
1- ضعف در ارتباط
این ایده که توسط Jonathan Ferro همکار من در بلومبرگ بیان شده حاکی از این است که این اتفاق حاصل ناکامی در نشان دادن علائم هشدار دهنده به سرمایه گذاران فیس بوک بود. اوایل امسال خود فیسبوک در مورد کاهش رشد درآمدش هشدار داده بود ( از نوسانات ارزی گرفته تا تغییر اولویتها که باعث فروش کمتر آگهی و استفاده کمتر از اطلاعات کاربران شد ) .نوسانات ارزی لزوما قابل پیشبینی نیستند و خود زاکربرگ نیز گفته بود که برخی تغییرات در محدود کردن - برخی شرکتها مثل کمبریج آنالتیکا به - اطلاعات کاربران میتواند به کسب وکار آن آسیب بزند اما واقعیت این است که شرکت پیش از این در مورد پیش بینی این وضعیت به اندازه کافی صریح نبوده و نتوانست انتظارات سرمایهگذاران را مدیریت کند.
2- سرمایهگذاران اشارات فیسبوک را نگرفتند
اگر بتوان سرمایه گذاران را به طور قانع کننده در پیش بینی کاهش رشد رشد متقاعد کرد آنها نباید از حاشیه سود اندک شرکت شگفت زده شوند.
این شرکت طی ماههای گذشته مکررا گفته است که روی برخی از اولویتهای تازه هزینه زیادی کرده است از جمله استخدام بیشتر افراد و اختصاص منابع فنی بیشتری برای جلوگیری از توسعه اخبار جعلی – موضوعی که فیسبوک از انتخابات جمهوری آمریکا تا کنون درگیر آن بوده – و همچنین پیشبرد کمپینهای تبلیغاتی سیاسی.
فیسبوک همچنین میزان تمرکز و هزینه خود را روی سرویسهای ویدیویی و دیتاسنترهایش را دوبرابر کرده است. خود شرکت تخمین زده است که هزینههای عملیاتی آن طی سال جاری تا 60 درصد نسبت به سال 2017 افزایش مییابد هرچند برخی تحلیلگران معتقدند که این پیشبینی اغراق شده است اما حالا مشخص شده که تخمین فیسبوک خیلی دور از واقعیت نبوده است. هرچند نگرانکنندهترین چیز کاهش حاشیه سود آن بود. این شرکت پیشبینی میکند که حاشیه سود عملیاتی برای چند سال آینده 35 درصد باشد. – تا قبل از این شرکت تخمین زده بود که برای نیمه نخست سال 2018 حاشیه سود 45 درصد باشد – خود سرمایهگذاران انتظار 44 درصد حاشیه سود را در سال 2019 و 2020 داشتند که حالا با این اعلام فیسبوک عملا نشانگر یک فاصله چشمگیر در این میانه است.
جدول : پیش بینی های حاشیه سود عملیاتی فیسبوک چیزی که سرمایهگذاران را ناامید کرد
3- فیسبوک بیش از حد محطاط است
فیسبوک شبیه پسربچهای است که با کوچکترین مشکلی گریهاش بلند میشود تا ترحم و کمک جلب کند. حدود دو سال قبل این شرکت گفت که در جلب تبلیغات در این شبکه اجتماعی نتوانسته رشد درآمدی خوبی داشته باشد. همین کلمات برای یکسال سرمایهگذاران را مشغول کرد و تازه در پایان سال 2017 روند رشد درآمد پیشبینی شده را محقق کرد.
این احتمال وجود دارد که فیسبوک پیشبینیهای مالی خود را به سطحی پایین آورده که بعد بتواند آنها را محقق کند و از آن بگذرد به نظر میرسد فیسبوک – در اتخاذ این استراتژی مالی – به طیف وسیعی از ملاحظات مالی و نگرانی کاربران توجهی نمیکند. مایکل ناتانسون یک تحلیل سهام در شرکت MoffettNathanson LLC، این احتمال را مطرح کرده که فیسبوک چشماندازهایش را برای جلوگیری از فشارهای نظارتی کاهش داده است.
فیسبوکی که اوضاع واحوال مالی مناسبی نداشته و ضعیف باشد از سوی سیاستمداران و سازمانهای رگولاتوری در سراسر جهان کمتر برای به زیرکشیدن رغبتی ایجاد میکند.
4- اوضاع به شکل غیر قابل انتظاری بد شد
برای توضیح این موضوع من به موضوع نخست این مقاله برمیگردم من تمایل دارم باور کنم که ضعف همزمان رشد کاربران به ویژه در ایالات متحده و کانادا – که بخش عمده درآمد فیسبوک از این منطقه است – دلیل این وضعیت است. به نظر من سیگنالهایی که فیسبوک از آن نگران است از میزان استفاده کاربران از این شبکه اجتماعی و رشد درآمد ناشی از کاهش میزان تبلیغات برای جوانان در اپلیکیشنهای عکس و ویدیو – متعلق به این شرکت – نشات میگیرد و این است که ترسناک است.
به علاوه فیسبوک میگوید برای دومین فصل متوالی میزان استفاده کاربران اروپایی در حال کاهش است به نظر میرسد فیسبوک متوجه این افت نبوده و تلاشی هم برای توضیح این موضوع نکرده است.
شاید هم فیسبوک درست کاری را کرده که برای ماهها میگفت. یعنی هزینه روی اولویتهای جدید برای آنکه این پلتفرم ارتباطیاش به جای شادتر و سالمتری تبدیل شود. این تصمیمات برای جهان و به تدریج برای اوضاع مالی فیسبوک مفید خواهد بود.اما نمیتوانم شوک زده نشوم که چرا فیسبوک این – سقوط – را میدید و کاری نکرد. واکنشهای دفاعی پاسخ مناسبی به روندها نیستند.
حالا فیسبوک از بخار بیرون آمده است.