ابزار و سیستم های مبتنی بر هوش مصنوعی دارای ویژگی های خاصی هستند که باعث می شود کشورهای مالک فناوری های مذکور با بهره مندی از آنها توان رقابت بیشتری پیدا کنند و بتوانند توازن قوا را در نظام بین الملل به نفع خود بر هم بزنند.
ابزار و سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی دارای ویژگیهای خاصی هستند و همین ویژگیها باعث میشود کشورهای مالک فناوریهای مذکور با بهره مندی از آنها توان رقابت بیشتری پیدا کنند و بتوانند توازن قوا را در نظام بین الملل به نفع خود بر هم بزنند.
این امر درغرب آسیا نیز مصداق دارد و قدرتهای بزرگ در صورت عدم تجهیز کشورهای رقیب، با استفاده از ابزار هوش مصنوعی میتوانند رقبای مختلف خود در منطقه را تضعیف کرده و امیال و خواستهای سیاسی خود را به آنها تحمیل کنند.
ویژگیهای سیستمهای هوش مصنوعی
مهم ترین ویژگیهای سیستمهای هوش مصنوعی به شرح زیر است:
۱.خودران و خودکار بودن: خودران بودن سیستمهای هوشمند و امکان عملکرد مستقل، جایگزین شدن آنها به جای انسانها را ممکن میکند و به انسانها کمک میکند وقت خود را صرف انجام فعالیتهای پیچیده تر و دارای ماهیت شناختی و معرفتی کنند و کارهای خطرناک و پرچالش را به ماشینها بسپارند. سیستمهای هوشمند برای جمع آوری و تحلیل اطلاعات، پاکسازی محیط از تسلیحات شیمیایی و میکروبی و مواد منفجره و حتی طراحی و انجام حملات مختلف قابل استفاده هستند. آنها میتوانند حجم زیادی از اطلاعات را به طور مستقل بررسی کرده و با پیشبینی سناریوهای مختلف در مورد موضوعات متنوع تصمیم گیری کنند.
۲.سرعت و پایداری: سیستمهای هوش مصنوعی میتوانند بدون محدودیت زمانی و مکانی در بدترین شرایط آب و هوایی و برای روزها و هفتهها و ماهها مورد استفاده قرار بگیرند. سرعت واکنش این سیستمها نیز بسیار بالا و فوق تصور انسان است. از همین رو قدرت تخریبی و واکنشی سیستمهای هوش مصنوعی بسیار بالاست و کشورهایی که از آنها بهره مند نباشند قادر به رقابت با دیگر کشورها چه در حوزههای نظامی و چه در حوزههای تصمیم گیری در حوزه سیاست خارجی و غیره نخواهد بود. سیستمهای هوش مصنوعی با توانایی جمع آوری طولانی مدت اطلاعات در حوزههای جغرافیایی وسیع قادر به شناسایی خودکار ناهنجاریها و شرایط غیرعادی، طبقه بندی انواع رفتارهای انسانی و پیشنهاد سناریوهای متفاوت به تصمیم گیران سیاسی و نظامی خواهند بود.
۳.حذف مقیاس گذاری: هوش مصنوعی توانمندی برخی ابزار کوچک و کم هزینه برای تولید را تا حدی افزایش میدهد که بتوانند با پیشرفته ترین ابزار و تجهیزات نظامی رقابت کنند. به عنوان مثال یک پهپاد ارزان مجهز به هوش مصنوعی میتواند به نبرد جنگندههای اف 35 پنهان کار برود. تعداد زیادی از این پهپادها میتوانند در کنار هم سیستمهای راداری و اطلاعاتی دشمن را بدون نیاز به مداخله انسان مختل کنند. از همین رو استفاده از ابزار هوش مصنوعی در عرصه نظامی نیاز به استخدام تعداد زیادی انسان در ارتشهای حرفه ای را از بین برده و موجب خواهد شد کشورهایی با توان پایین اقتصادی نیز بتوانند در عرصه نظامی قدرت نمایی کنند. از همین رو میتوان انتظار داشت کشورهای کوچک و ضعیف هم با استفاده از هوش مصنوعی ارتشهای خود را تقویت کنند و به بازیگرانی مهم در عرصههای محلی و بین المللی مبدل شوند. بنابرین قدرتهای بزرگ دیگر نمی توانند در خاورمیانه با فراغ بال و بدون نگرانی به اقدامات نظامی بپردازند و باید همیشه نگران سیستمهای هوش مصنوعی کشورهای کوچک تر و حتی بازیگران غیردولتی و گروههای تروریستی باشند.
۴.کسب برتری اطلاعاتی: ابزار نظامی همچون پهپادها همه روزه حجم زیادی عکس و ویدئو و داده محیطی جمع آوری میکنند که تحلیل این حجم داده و تصمیم گیری بر مبنای آنها ممکن نیست. در سال 2020 هر انسان بر روی کره زمین در هر ثانیه حدود 1.7 مگابایت اطلاعات تولید کرده که باعث شده حجم کل این اطلاعات به 44 زتا بایت برسد. این رقم در سال 2015 برابر با 4.4 زتابایت بوده است. سیستمهای اطلاعاتی مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند این دادهها را تجمیع و بر مبنای ویژگیهای جغرافیایی و زمانی منظم کنند تا الگوها و اطلاعات ارزشمند جاسوسی را استخراج کنند. الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند با تحلیل دقیق تر دادههای خام، دادههای تحلیلی خودشان را نیز تولید کنند که از جمله آنها میتوان به دادههای پیمایشی، مالی، پیشبینی نتایج انتخابات، احتمال شیوع بیماری یا ناآرامی اجتماعی و غیره اشاره کرد. این دادهها به کشورهای مالک آنها در برابر کشورهای رقیب برتری اطلاعاتی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی میبخشد و تصمیم گیریهای سیاست مداران و تصمیم گیران این کشورها را دقیق تر میکند.
۵.پیشبینی پذیری: الگوریتمهای هوش مصنوعی با بررسی و تحلیل انبوه اطلاعات خام قادر به پیشبینی رویدادهایی هستند که توسط انسانها ممکن نیست. البته باید توجه داشت که هنوز تحمیق و فریب این الگوریتمها از طریق خوراندن اطلاعات غلط به آنها ممکن است. برخی از این الگوریتمها نیز هنوز از دقت کافی برخوردار نیستند که از جمله آنها میتوان به الگوریتمهای تشخیص هویت از طریق بررسی عکس و ویدئو اشاره کرد. با این حال چنین مشکلاتی در حال کاهش است و در آینده با افزایش دقت و بی طرفی الگوریتمهای هوش مصنوعی در عرصههای نظامی، سیاسی، تصمیم گیری و غیره آنها قدرت پیشبینی بیشتری پیدا میکنند. این الگوریتمها که زمانی جملات ساده و رسمی را به دشواری درک میکردند، امروزه قادر به تفسیر و تعبیر و درک جملات عامیانه و غیررسمی در فضای مجازی هستند تا تحلیلهای دقیق تری ارائه کنند.
بنابراین میتوان حدس زد اگر کشورهایی مانند ایران و گروههای هم پیمان با آن بتوانند با استفاده از تجهیزات هوش مصنوعی در حوزه تصمیم گیری و پیشبینی سناریوها و همین طور در عرصه مقابله نظامی دست برتر را پیدا کنند، مغلوب کردن آمریکا و کشورهای هم پیمان با آن ممکن خواهد بود و برتری سنتی نظامی ایالات متحده ابتدا خدشه دار شده و سپس در هم شکسته میشود. در مقابل، صورت عقب افتادگی ایران و هم پیمانانش در حوزه هوش مصنوعی، آمریکا و متحدانش میتوانند نه تنها تسلط خود را بر منطقه تثبیت کنند، بلکه به تدریج برای تضعیف حاکمیت ملی ایران در داخل و برنامه ریزی برای تهاجم نظامی به جمهوری اسلامی در دهههای آینده اقدام کنند.
پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فناورانه استفاده از هوش مصنوعی در غرب آسیا
ارتقای هوش مصنوعی در خاورمیانه موجب افزایش بهره وری شده و از سوی دیگر موجب از بین رفتن بسیاری از مشاغل سنتی از یک سو و شکل گیری مشاغل جدید مبتنی بر هوش مصنوعی از سوی دیگر میشود.
هنوز مشخص نیست این تحولات چه تاثیراتی بر جای میگذارد، اما میتوان حدس زد که انجام بسیاری از مشاغل ساده و سنتی توسط ابزار هوش مصنوعی مانند کارگری، رانندگی، آشپزی، منشی گری و غیره بیکاریهای گسترده ای را در خاورمیانه ایجاد کرده و این امر احتمالا در غیاب فرصتهای شغلی جدید کافی مبتنی بر هوش مصنوعی و عدم آموزش عمومی برای بر عهده گرفتن مشاغل هوش مصنوعی موجب آشوبهای اجتماعی و نارضایتیهای گسترده خواهد شد. این شرایط دشوار و نامطلوب در خاورمیانه در شرایطی شکل میگیرد که بر اساس برآوردهای موسسه تحقیقاتی اکسنتور هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۵ به افزایش ۴۰ درصدی بهره وری در بازار کار منجر میشود. یافتههای مک کنزی نیز حاکیست که هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰ موجب رشد سالانه ۱.۲ درصدی تولید ناخالص داخلی جهانی خواهد شد و حتی نرخ رشد اقتصادی ۱۲ کشور برتر توسعه یافته را تا سال ۲۰۳۰ دو برابر خواهد کرد.
بنابراین نتیجه کندی کشورهای خاورمیانه در زمینه بهره گیری از هوش مصنوعی تشدید شکاف دیجیتال میان این کشورها و کشورهای توسعه یافته است. این شکاف در حوزه تولید ناخالص داخلی از ۳ درصد در سال ۲۰۲۵ به ۱۹ درصد در سال ۲۰۳۰ افزایش مییابد.
افزایش نابرابری اجتماعی: تغییر فرصتهای شغلی در دسترس بر اثر گسترش هوش مصنوعی و از بین رفتن اکثر مشاغل خدماتی به نابرابری اجتماعی دامن خواهد زد. بر اساس برآوردهای مک کنزی تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۸۰۰ میلیون شغل در جهان به علت شکل گیری فرایندهای اتوماسیون ناشی از همه گیری هوش مصنوعی در جهان از بین میرود. مشاغل مبتنی بر انجام کارهای تکراری و خدماتی که به مهارتهای کمی نیاز دارند نیز به شدت کاهش مییابند و درصد افراد شاغل در این مشاغل در جهان از ۴۰ درصد در حال حاضر به ۳۰ درصد در سال ۲۰۳۰ کاهش مییابد. در مقابل سهم مشاغل نیازمند به مهارتهای دیجیتال پیشرفته و فعالیتهای هوشمندانه و غیرتکراری از ۴۰ درصد در حال حاضر به ۵۰ درصد در سال ۲۰۳۰ افزایش مییابد. از همین رو دولتهای خاورمیانه باید برای جلوگیری از تنشهای اجتماعی ناشی از بیکاری مبتنی بر هوش مصنوعی، هر چه سریع تر خود را با این روند نوظهور سازگار کنند.
سهم غرب آسیا از رونق اقتصادی هوش مصنوعی
بر اساس برآوردهای موسسه پی دبلیو سی، سهم هوش مصنوعی از رونق اقتصاد جهانی در سال ۲۰۳۰ بالغ بر ۱۵.۷ تریلیون دلار خواهد بود که از این رقم ۶.۶ تریلیون دلار حاصل بهبود بهره وری و ۹.۱ تریلیون دلار حاصل مزایایی است که مشتریان و مصرف کنندگان از آن بهره مند میشوند. سهم کشورهای خاورمیانه از این رقم ۳۲۰ میلیارد دلار یا تنها دو درصد خواهد بود که نصیب معدود کشورهای منطقه میشود که خود را به سرعت با تحولات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی ناشی از همه گیری هوش مصنوعی هماهنگ میکنند. عربستان سعودی سهم زیادی را از این رونق اقتصادی با ۱۳۵.۲ میلیارد دلار تا سال ۲۰۳۰ از آن خود میکند که برابر با ۱۲.۴ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است. اما بیشترین تاثیرپذیری از این تحول مربوط به امارات متحده عربی است که ۱۳.۶ درصد (۹۶ میلیارد دلار) از تولید ناخالص داخلی آن متاثر از بهره گیری از مزایای هوش مصنوعی خواهد بود. رتبه سوم هم با سهم ۷.۷ درصدی از تولید ناخالص داخلی (۴۲.۷ میلیارد دلار) به مصر میرسد.
بر اساس بررسیهای موسسه پرایس واتر هاوس هوش مصنوعی در منطقه خلیج فارس تا سال 2030 موجب ایجاد 10 میلیون فرصت شغلی جدید میشود و ارزش افزوده اقتصادی آن در بخشهای غیرنفتی خاورمیانه تا همین سال بالغ بر 320 میلیارد دلار خواهد بود.
مهم ترین بخش های متاثر از تحولات هوش مصنوعی
هوش مصنوعی در خاورمیانه بر بهره وری اقتصادی برخی کشورها تاثیر مثبت گذاشته و آنها را در رقابت با سایر کشورها پیش میاندازد. در این زمینه پیشتازی فعلا از آن عربستان سعودی و امارات خواهد بود. بیشترین تاثیر اقتصادی هوش مصنوعی در خاورمیانه مربوط به بخش مالی خواهد بود که 25 درصد از سرمایه گذاری هوش مصنوعی منطقه در این بخش صورت میگیرد. دیگر بخش هایی که در خاورمیانه از هوش مصنوعی متاثر میشوند عبارتند از بخشهای آموزش، مراقبتهای درمانی و بخش تولید. بر اساس بررسیهای موسسه آی دی س بخش هایی که استفاده از سیستمهای هوش مصنوعی و شناختی جدید در آنها سریع ترین رشد را خواهد داشت، عبارتند از بخشهای دفاعی، ضدتروریسم و سازمانهای اطلاعاتی دولتی. بنابراین واضح است که کشورهای خاورمیانه به استفادههای نظامی و اطلاعاتی از هوش مصنوعی به شدت اهمیت میدهند.
برآوردهای موسسه مک کنزی نشان میدهد که کشورهای پیشروی خاورمیانه به استفاده از ابزار هوش مصنوعی در حوزه هایی که مبتنی بر انجام کارهای منظم و تکراری است علاقه زیادی نشان میدهند که از جمله آنها میتوان به بخشهای حمل و نقل و کارخانههای تولیدی اشاره کرد. بیش از 93 درصد از روند اتوماسیون مبتنی بر استفاده از ابزار هوش مصنوعی مانند رباتها مربوط به مشاغلی است که فعلا در کشورهایی مانند عربستان و امارات توسط کارگران خارجی انجام میشود. با کنار گذاشته شدن کارگران از این مشاغل رقمی معادل 366.6 میلیارد دلار دستمزد که قبلا به آنها پرداخت میشد حذف میشود و این امر بهره وری اقتصادی را افزایش میدهد. این امر باعث میشود کشورهایی مانند امارات و عربستان که به شدت به نیروی کار خارجی محتاج هستند، دیگر به آنها محتاج نباشند و بتوانند پول پرداختی به آنها را صرف سرمایه گذاری برای آموزش نیروی کار داخلی ماهر و توسعه صنایع دیجیتال و پیشرفته مبتنی بر هوش مصنوعی کنند.
تاثیر هوش مصنوعی بر سیاست داخلی کشورهای غرب آسیا
مهم ترین تحول دولتهای خاورمیانه در حوزه سیاست داخلی بر اثر همه گیر شدن هوش مصنوعی و خودکارسازی بسیاری از صنایع و مشاغل، تضعیف دولتهای رانتی متکی به درآمد نفت است. دولتهای رانتی نفتی و گازی منطقه مانند عربستان، قطر، کویت و سایر کشورهای عربی نفت خیز، انبوهی از مشاغل دولتی را برای اتباع خود ایجاد کرده اند. بر اساس یک نظرسنجی در سال 2016، 70 درصد از جوانان کشورهای منطقه خلیج فارس ترجیح میدهند که در بخش دولتی و نه در بخش خصوصی استخدام شوند تا از رفاه و آسایش و درآمد بی دردسر برخوردار باشند. اما تحولات شغلی ناشی از پیشرفت هوش مصنوعی و از بین رفتن بسیاری از مشاغل سنتی به همین علت تداوم وضع موجود را ناممکن میکند. کشورهای نفتی خاورمیانه برای تضمین وجود فرصتهای شغلی در آینده برای جوانان خود باید مشاغل دیجیتال را ترویج کنند و به خصوص به مشاغل مرتبط با فناوری اطلاعات، تحلیل داده ها، هوش مصنوعی، فناوری نانو، علوم اعصاب یا نوروساینس و زیست فناوری اهمیت بدهند. زیرا این مشاغل در عصر هوش مصنوعی نیز اهمیت خود را حفظ خواهند کرد. همین مساله تغییر در رویههای آموزشی در مدارس و دانشگاهها را موجب خواهد شد.
با پیشرفت هوش مصنوعی و ماشینی شدن بسیاری از مشاغل، انسانها در خاورمیانه مجبور به یادگیری و برعهده گرفتن مشاغلی خواهند شد که تنها انسانها قادر به انجام آنها خواهند بود. از همین رو هم انعطاف شغلی در جوامع خاورمیانه بیشتر میشود و هم همکاری میان ماشینهای هوشمند و انسانهای در حال کار افزایش مییابد تا اکوسیستم کسب و کار در خاورمیانه و جهان به طور کلی متحول شود.
تاثیر هوش مصنوعی بر آموزش در غرب آسیا
بر اساس برآوردهای مجمع جهانی اقتصاد تا سال 2022 حدود 54 درصد از تمام نیروی کار جهان مجبور به ارتقای تواناییهای شغلی خود خواهند بود تا بتوانند کسب و کارشان را حفظ کنند و این مساله به خصوص در مورد افرادی که مشاغل سطح بالا را انجام میدهند چشمگیرتر است و لذا آموزشهای شغلی به نسل آینده متحول خواهد شد که مبتنی بر تحول آموزشهای دانشگاهی و نیز فناورانه و فنی و حرفه ای خواهد بود. از سوی دیگر دولتهای منطقه و جهان مجبور خواهند بود برای آموزش مهارت هایی مانند هوش اجتماعی و احساسی، خلاقیت، همدلی، ابتکار و خلاقیت، تفکر انتقادی برای حل مشکلات جدید و اقناع طرف مقابل سرمایه گذاری کنند. این امر به خصوص در خاورمیانه از آن جهت اهمیت مییابد که 60 درصد از جمعیت این منطقه را جوانان زیر 25 سال تشکیل میدهند و نرخ بیکاری در کشورهای این منطقه به رقم قابل توجه 30 درصد میرسد که دو برابر متوسط جهانی است.
توجه امارات و عربستان به هوش مصنوعی
در حال حاضر امارات و عربستان سعودی در رقابت با ایران، توجه زیادی به مقوله هوش مصنوعی دارند و به اهمیت آن برای پیشرفت اقتصادی، افزایش بهره وری و در نتیجه ایجاد ثبات سیاسی پی برده اند. دوبی به ایجاد زیرساختهای هوش مصنوعی و هوشمندسازی مناطق شهری توجه دارد و ایجاد سیستمهای حمل و نقل هایپرلوپ، نیروی پلیس رباتیک، ساختمانهای دارای قابلیت تغییر شکل با هدف صرفه جویی در مصرف انرژی، استفاده از خودروهای خودران، تاکسیهای پرنده، راه اندازی سازمان فضایی، اعزام مریخ نورد و اجرای برنامه شتاب بخش آینده دوبی با هدف همکاری دولت با بخش خصوصی به منظور تسریع در نوآوری را در دستور کار قرار داده است. در حوزه امنیت داخلی نیز پلیس دوبی استفاده از سیستمهای تشخیص هویت را در دستور کار قرار داده است.
عربستان سعودی نیز قصد دارد با سرمایه گذاری 500 میلیارد دلاری شهر هوشمند نئوم را بسازد که در آن همه چیز مبتنی بر هوش مصنوعی و اینترنت اشیا است و از سوی دیگر محمد بن سلمان ولیعهد سعودی از تاسیس کالج امنیت سایبری، هوش مصنوعی و فناوریهای پیشرفته در عربستان خبر داده است. در امارات شورای هوش مصنوعی و نیز وزارت هوش مصنوعی تاسیس شده تا این کشور در زمینه ایجاد نهادهای دولتی سیاست گذار در این زمینه هم پیشتاز باشد. امارات با تصویب استراتژی ملی هوش مصنوعی، قصد دارد از هوش مصنوعی برای متحول کردن حوزههای حمل و نقل، بهداشت و درمان، فضایی، انرژیهای تجدیدپذیر، آب، محیط زیست، فناوری، ترافیک و آموزش استفاده کرده و نسلی را تربیت کند که همه مشتاق به افزایش دانش خود در حوزه هوش مصنوعی باشند.
بنابراین هوش مصنوعی میتواند از یکسو موجب افزایش بهره وری در کشورهای خاورمیانه شود و از سوی دیگر با حذف مشاغل سنتی و با توجه به عدم کسب اطمینان از شکل گیری مشاغل جدید و پیشرفته موجب بی ثباتی اجتماعی و اقتصادی و تنش داخلی در کشورهای منطقه شود و البته فعلا هنوز نمی توان در این زمینه به طور قطعی اظهارنظر کرد. اما به هر حال روند پیشرفت هوش مصنوعی اگر با دقت انجام نشود، میتواند پیامدهای خطرناکی برای امنیت ملی کشورها داشته باشد، زیرا تعداد افرادی که به علت همه گیری هوش مصنوعی بیکار میشوند بیشتر از افرادی خواهد بود که با استفاده از آن شغلهای تازه ای دست و پا میکنند. هوش مصنوعی ساختارهای دولتهای رانتی نفتی و سیستمهای رفاهی سنتی مبتنی بر آنها که مردم برخی کشورهای عربی خاورمیانه به استفاده از آنها عادت کرده اند را از بین میبرد و این نیز یک خطر عمده برای ثبات و امنیت این کشورها خواهد بود. راه حل اصلی این مشکل، تحول در نظام آموزشی کشورهای خاورمیانه برای آشنایی با ابعاد مختلف هوش مصنوعی است تا اقتصاد نفتی کشورهای خاورمیانه متنوع تر شده و وابستگی این کشورها به نفت و گاز کمتر شود.
ایران و هوش مصنوعی؛ چالشها و فرصت ها
رشد کشورهای رقیب ایران در حوزه هوش مصنوعی که موجب رونق اقتصادی و افزایش توانمندیهای نظامی و امنیتی آنها خواهد شد میتواند اقتدار اقتصادی، اطلاعاتی، امنیتی و سیاسی ایران در مقابله با کشورهای رقیب و متخاصم را به چالش بکشد. تداوم تحریمهای اقتصادی غرب و به خصوص آمریکا بر علیه ایران باعث شده رشد تولید ناخالص داخلی ایران که برای سالهای 2018 و 2019 توسط صندوق بین المللی پول به ترتیب 4 و 4.3 درصد پیشبینی شده بود، در عمل به منفی 5.4 درصد و منفی 6.5 درصد برسد. تداوم این روند برای سالهای بعد شکاف دیجیتالی را میان ایران و کشورهای رقیب در خاورمیانه خلق میکند که پر کردن و جبران آن به سادگی ممکن نبوده و زمینه را برای موفقیت کشورهای رقیب ایران در رقابتهای منطقه ای فراهم میکند.
فرصت اندک ایران برای کسب پیشتازی در هوش مصنوعی
باید توجه داشت که طی ده سال آینده نفت نیز دیگر یک کالای استراتژیک و ارزشمند برای فروش و کسب درآمد نخواهد بود. زیرا تمامی کشورهای جهان و به خصوص کشورهای توسعه یافته علیرغم برخی چالش ها، در حال سرمایه گذاری برای تامین انرژیهای تجدیدپذیر و پاک از طریق خورشید، باد، امواج دریا و غیره هستند و طی ده سال آینده فروش خودروی بنزین سوز و گازوئیلی منسوخ شده و خودروهای برقی و هیدروژنی جایگزین خواهند شد. در سالهای اخیر برنامه هایی برای طراحی و ساخت خورشیدهای مصنوعی و تهیه گاز طبیعی از طریق آنها در جریان است و لذا ایران باید هر چه سریع تر بر تحریمهای ظالمانه غلبه کرده، به سرعت برای بازگشت همه جانبه به بازارهای بین المللی فروش نفت برنامه ریزی کند و از این طریق پول کافی برای سرمایه گذاری در فناوریهای نوین مانند انرژیهای تجدیدپذیر و هوش مصنوعی را تامین کند تا در رقابت با کشورهای منطقه عقب نمانده و برتری خود را در برابر آنها از دست ندهد.
از سوی دیگر ایران باید برای حضور در کریدورهای اصلی انتقال انرژی برنامه ریزی کند و اجازه ندهد ترکیه، آذربایجان و روسیه برای حذف ایران از مسیر انتقال گاز و ترانزیت کالا از خلیج فارس به ارمنستان، گرجستان و سپس اروپا برنامه ریزی کنند. در این شرایط نیز منابع مالی پایدار برای سرمایه گذاری در حوزه هوش مصنوعی و انرژیهای تجدیدپذیر فراهم میشود تا کشور بتواند با تجدید قوا فناوریهای هوش مصنوعی را در حوزههای مختلف اقتصادی، نظامی، پزشکی و غیره ارتقا دهد. در غیر این صورت عقب ماندگی کشور در حوزه فناوری در بعد داخلی به تشدید بیکاری و عدم ایجاد فرصتهای شغلی مبتنی بر اقتصاد هوش مصنوعی منجر میشود که به تنشهای اجتماعی و آشوب دامن میزند و در بعد خارجی هم موجب برتری نظامی، اقتصادی، سیاسی و فناورانه کشورهای رقیب بر ایران میشود که باعث میشود کشورمان قادر به تداوم حضور و برتری خود نبوده و تفوق منطقه ای فعلی خود را در آینده از دست بدهد.
نقشه راه ایران برای پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی
ایران باید با کاهش فشار تحریمها هر چه سریع تر سرمایه گذاری در حوزههای امنیتی و نظامی هوش مصنوعی را افزایش دهد. تولید پهپادها و رباتهای جنگجوی خودران با قابلیت شناسایی و ردگیری دشمن تا نابودی کامل، زره پوشها و تانکهای خودران و هوشمند، سیستمهای نبردسایبری پیشرفته که قادر به شناسایی خودکار حملات و آسیب پذیریهای نرم افزاری و سخت افزاری و ارائه راه حل باشند، سیستمهای تشخیص هویت و شناسایی افراد بر مبنای بررسی چهره - که بتوانند اشخاص را به طور کامل ردگیری کرده و تحت نظر قرار دهند تا از وقوع تهدیدات تروریستی جلوگیری شود - باید در دستور کار جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد.
اگر چه بر مبنای تاکیدات آشکار و پنهان مقام معظم رهبری، ایران پیشرفتهای زیادی در حوزه هوش مصنوعی داشته و برخی نهادها و سازمانها در این زمینه فعالیتهای ارزشمندی داشته اند، اما جمهوری اسلامی در عرضه رقابت جهانی در حوزه هوش مصنوعی هنوز به رتبه مناسب دست نیافته است. ایران دارای تعداد زیادی مهندس است، ولی آنها لزوما از تخصص کافی در حوزه هوش مصنوعی برخوردار نیستند یا حتی در صورت بهره مندی از تخصص به علت مشکلات اقتصادی و اجتماعی قادر به یافتن مشاغل متناسب با توانایی خود نیستند. همین مساله موجب میشود تا متخصصان هوش مصنوعی کشور به آمریکا و اروپا مهاجرت کنند. از سوی دیگر سرمایه گذاری در حوزه هوش مصنوعی نیاز به بودجههای سنگینی دارد که اقتصاد تحریم زده ایران قادر به تامین تمامی آن نیست و همین مساله نیز ضرورت غلبه بر تحریمها را ثابت میکند.
ایران در زمینه تولید ابزار و نرم افزارهای هوش مصنوعی ارزان و کم هزینه با کاربری فرهنگی، زبانی و خدماتی محدود موفق بوده، اما به عنوان مثال نمی تواند سرمایه لازم برای تولید خودروهای خودران هوشمند برقی یا هیدروژنی را در شرایطی تحریمی با جلب مشارکت خارجی تامین کند. این عقب ماندگی باعث میشود ایران از نظر اقتصادی نیز از کشورهای همسایه که در حال سرمایه گذاری در حوزههای اقتصادی متنوع مرتبط با هوش مصنوعی هستند نیز عقب بیفتد. به عنوان مثال باید توجه داشت که عربستان سعودی یک استارت اپ تولید خودروهای برقی به نام لوسیدموتورز را با هزینه 1.3 میلیارد دلاری خریداری کرده است.
جای خالی استراتژی هوش مصنوعی ایران
یکی از مشکلات جدی برای توسعه کاربرد هوش مصنوعی در ایران، فقدان یک استراتژی ملی هوش مصنوعی در کشور و غلبه نگاه فنی و مهندسی در این بخش و بی توجهی به تاثیر گسترده هوش مصنوعی بر علوم انسانی است. آمریکا، چین، اکثر کشورهای اروپای شمالی و برخی کشورهای خاورمیانه مانند عربستان سعودی و امارات عربی متحده دارای استراتژیهای ملی هوش مصنوعی هستند و به عنوان مثال عربستان سعودی به دنبال جذب سرمایه 20 میلیارد دلاری خارجی و ملی در این زمینه تا سال 2030 است.
چنانچه گفته شد، بر اساس برآوردهای موسسه پی دبلیو سی، سهم هوش مصنوعی از رونق اقتصاد جهانی در سال 2030 بالغ بر 15.7 تریلیون دلار خواهد بود که از این رقم 13.4 تریلیون دلار سهم آمریکا، چین و اروپای شمالی خواهد بود. تاخیر در غلبه بر تحریمها و عدم گسترش ارتباطات بین المللی کشور، باعث عدم سرمایه گذاری خارجی برای تقویت کاربرد هوش مصنوعی در ایران شده و نبود یک استراتژی ملی در این زمینه سردرگمی و هدر رفتن منابع محدود موجود را موجب شده است. تدوین یک استراتژی ملی هوش مصنوعی در ایران از آن جهت اهمیت دارد که بیش از نیمی از منافع هوش مصنوعی در تولید ناخالص داخلی جهان، حاصل بهره وری نیروی کار یعنی جایگزینی رباتها و وسایل خودکار به جای کارگران و کارمندان و دیگر نیروهای خدماتی است. اگر ایران تلاش کند تا هوش مصنوعی را بیشتر همه گیر کند باید خط تولید بسیاری کارخانههای خود را که در زمینه تولید انواع محصولات غذایی، بهداشتی، پوشاک، خودرو و غیره فعال هستند، به روز کرده و بخش زیادی از نیروی کار غیرماهر خود را کنار بگذارد که تبعات اجتماعی و اقتصادی آن در کشور چالشهای جدی ایجاد خواهد کرد.
بنابراین علیرغم همه این چالش ها، ایران برای حفظ قدرت اقتصادی، تامین امنیت داخلی و خارجی، تداوم برتری نظامی بر رقبای منطقه ای و بین المللی و حفظ توان رقابت با قدرتهای متخاصم جهانی همچون آمریکا و رژیم صهیونیستی چاره ای جز سرمایه گذاری اساسی در حوزه هوش مصنوعی ندارد و تجربه پیشرفت در حوزه فناوری نانو از ابتدای دهه 80 نشان میدهد این تجربه موفق در حوزه هوش مصنوعی نیز قابل تکرار است. تاکید عالی ترین مقام نظام جمهوری اسلامی بر این مساله امیدواریها برای جهش اساسی در زمینه هوش مصنوعی را بیش از گذشته افزایش داده است.