وبلاگ
يا بلاگ ابزاري اينترنتي است كه طي چند سال گذشته انسانها را وارد دنياي
جديدي كرده و كارشناسان يکي از مهمترين دستاوردهاي آن را تحول و دگرگوني
اساسي در ارتباط با نحوه نشر اطلاعات انسانها ميدانند كه امروزه شاهد رشد و
گسترش چشمگير آن نيز هستيم.
وبلاگ، يک صفحه وب (مشابه يک روزنامه شخصي) و با
قابليت دستيابي عموم کاربران به آن است كه از ويژگيهاي خاصي نيز برخوردار
است به طوري كه كارايي بيشتر وبلاگها نسبت به مجلات و روزنامهها، غير رسمي
و خودماني بودن آن، تعدد كيفيت، محتوا و اهداف است.
غير رسمي بودن وبلاگها باعث
شكلگيري نوعي ادبيات عاميانه و خودماني در آنها شده كه اينگونه ادبيات در
ميان كارشناسان مختلف با مخالفتها و موافقتهايي روبرو شده است به طوري كه
برخي اين نوع ادبيات را نقطه قوت و البته برخي نيز آن را نقطه ضعف در وبلاگ
نويسي ميدانند.
سيدرضا صائمي به عنوان يك
وبلاگنويس معتقد است كه ادبيات وبلاگنويسي متاثر از ماهيت و کارکردهاي
اين رسانه مجازي است و قواعد و الگوي نوشتاري مشخصي بر آن حاکم نيست.
وي با بيان اينكه ساختار ادبي
حاکم بر وبلاگها بيشتر مبتني بر سلائق و علاقه شخصي بوده و از يک
دستورالعمل خاص تبعيت نميکند، ادامه داد: به عبارت ديگر از آنجاييکه
وبلاگ يک رسانه شخصي است ادبيات آن نيز به تناسب نويسندگان و صاحب وبلاگ
متنوع و متعدد است.
به گفته صائمي ادبيات حاکم بر
وبلاگ نويسي در کشور ما بيشتر مصداق اين شعر است که هيچ آدابي و ترتيبي مجو
آنچه مي خواهد دل تنگت بگو.
در مقابل مينو بديعي ـ روزنامه
نگار و وبلاگنويس ديگري است كه ضمن تائيد رواج چنين ادبياتي بر وبلاگ
نويسي كشورمان ميگويد: چنين ادبياتي که به قول همان وبلاگنويس اشاعه
دهنده لمپنيسم ادبي است بسيار بد است و شايد در گام اول آزادگرايي بي معناي
وبلاگ نويسي در ايران اندکي قابل توجه به نظر برسد اما بيانگر آن است که
ادامه اين شيوه بزرگترين لطمه را به ساختار زبان فارسي و دستور زبان و از
سوي ديگر کاهش قدرت اين زبان در فضاي مجازي اينترنت خواهد زد.
وي ميافزايد: اين همه بيتوجهي
به ساختار زبان فارسي در فضاي مجازي اينترنت براي مديران فرهنگي در جامعه
ما بسيار اسفناک است. زماني که فارسي به عنوان مهمترين درس دوره ابتدايي با
شکل و محتواي غني تدريس ميشود اين زبان هنگامي که در فضاي اينترنت قرار
مي گيرد با ضعيف ترين ساختار و با کلمات عاميانه و شکسته و بيمحتوا نوشته
ميشود و بنا بر اين مساله قرار داده مي شود که وبلاگ رسانه شخصي است در
حاليكه از ديد يک کارشناس ارتباطات رسانه معناي شخصي بودن وجود ندارد!
البته دكتر اميد علي مسعودي،
استاد دانشگاه نيز بر اين عقيده است كه در حال حاضر نسبت به گذشته نگارش
زبان فارسي بيشتر در وبلاگها رعايت ميشود و البته در آينده نيز اين شيوه
نگارش بيشتر رعايت خواهد شد و به خصوص گرايش مطلوبي كه به سمت خلاصهنويسي،
ساده نويسي و روان نويسي وجود دارد نيز ناشي از توسعه شبكههاي اجتماعي
است.
همچنين محمد هادي فضل الله نژاد ـ
معاون آموزش دفتر توسعه وبلاگ ديني ـ نيز با بيان اينكه نميتوان در مورد
ادبيات وبلاگها يك ادعاي آماري قاطع كرد، افزود: در اصل ادعا و آماري كه
نشان دهد اكثريت افراد از ادبيات عاميانه در وبلاگها استفاده مي كنند،
ترديد است و اين واقعيت وجود دارد كه وبلاگ نويسي تحت تاثير سليقه
نويسندگان و حتي سليقه خوانندگان قرار دارد بنابراين به دليل مشخص بودن
وبلاگ هيچ محدوديتي از لحاظ ادبيات يا انواع محدوديتها نميتوان لحاظ كرد و
هر طور كه سليقهها بپسندد وبلاگ نيز به همان سمت خواهد رفت.
وي ادامه داد: ممكن است در آينده
نوع جديدي از ادبيات مد شود و نويسندگان و خوانندگان وبلاگ به آن سمت
بروند ضمن اينكه ادبيات وبلاگها گاهي تحت تاثير شرايط سياسي و اجتماعي
قرار ميگيرد كه در اين صورت وبلاگها به سمت رسمينويسي ميروند چراكه
ممكن است در آنجا عاميانهنويسي كاربرد نداشته باشد بنابراين ادبيات وبلاگ
نويسي تحت تاثير شرايط مختلف كه اصليترين آن سليقه نويسنده و خواننده است
متغيرخواهد بود.
نجفي ـ وبلاگ نويس ديگر نيز با
بيان اينكه عاميانه بودن اكثريت وبلاگها يك عيب نيست، وبلاگ را نگارش يا
ادبيات عاميانه تعريف كرد و گفت: اگر غير از اين باشد مقداري معني وبلاگ
بودن كمرنگ ميشود چراكه در بررسي اكثريت وبلاگها اين نكته به چشم مي
خورد و البته ارتباط با كاربر در زبان و ادبيات عاميانه راحتتر برقرار
ميشود به طوري كه اين ارتباط در ادبيات رسمي و يك ادبيات شسته رفته برقرار
نميشود ضمن اينكه ادبيات اكثر وبلاگهاي موفق و پربازديد نيز جزء ادبيات
عامه دسته بندي ميشوند.