در این کتاب پس از بررسی سیر تطور تفکر فازی ، در خصوص روشهای علم مدیریت فازی در زمینه گردآوری داده و تجزیه ، برنامه ریزی (ایجاد مدل ، تجزیه و تحلیل و ارزیابی و بهینه سازی و تصمیم گیری) و مدیریت اداری مطالبی ارائه می گردد.
سیر تطور تفکر فازِی
از آن زمانی که انسان اندیشیدن را آغاز نمود، همواره کلمات و عباراتی را بر زبان جاری ساخته که مرزهای روشنی نداشته اند. کلماتی نظیر خوب ، بد ، جوان ، پیر ، بلند ، کوتاه ، قوی ، ضعیف ، گرم ، سرد ، خوشحال ، باهوش و قیودی از قبیل معمولا، غالبا، تقریبا، بندرت.
روشن است که نمی توان برای این کلمات مرز مشخصی یافت، برای مثال در گزاره علی باهوش است یا گل رز زیباست نمی توانمرز مشخصی برای باهوش بودن و زیبا بودن در نظر گرفت. اما در بسیاری از علوم نظیر ریاضیات و منطق ، فرض بر این است که مرز ها و محدوده های دقیقا تعریف شده ای وجود دارد و یک موضوع خاص یا در محدوده آن مرز می گنجد یا نمی گنجد. مواردی چون همه یا هیچ ، فانی یا غیر فانی، زنده یا مرده، مرد یا زن، سفید یا سیاه ، صفر یا یک و ...
در این علوم هر گزاره ای یا ردست است یا نادرست، پدیده های واقعی یا سفید هستند یا سیاه
این باور به سفید و سیاه ها، صفر و یک ها و این نظام دو ارزشی به گذشته باز می گردد و حداقل به یونان قدیم و ارسطو می رسد. البته قبل از ارسطو نوعی ذهنیت فلسفی وجود داشت که به این ایمان دودویی با شک و تردید می نگریست. بودا در هند، پنج قرن قبل از مسیح و تقریبا دو قرن قبل از ارسطو زندگی می کرد. اولین قدم در سیستم اعتقادی او گریز از جهان سیاه و سفید و برداشتن این حجاب دو ارزشی بود. نگریستن به جهان به صورتی که هست. از دید بودا جهان را باید سراسر تناقض دید ، جهانی که چیزها و ناچیزها در آن وجود دارد . در آن گلهای رز هم سرخ هستندو هم غیرسرخ.
ادامه توضیحات را با دانلود این کتاب بخوانید.