مشاهده تصاویر بیشتر ...
یکی از موضوعاتی که در روایات و پارهای از آیات قرآن به آن اشاره شده است، موضوع ندامت و پشیمانی است. بعد از حادثه کربلا افراد زیادی پشیمان شدند؛ البته سطح این پشیمانیها با هم متفاوت بود. عدهای پشیمان شدند که چرا امام حسین (ع) را یاری نکردند، مثل عبیدالله حر جوفی، ایشان کوتاهی کرد و امام را تنها گذاشت و بعد از حادثه کربلا آمد کربلا و به خودش خطاب کرد که ای نفس تا زنده هستی حسرت بخور که پسر زهرا را تنها گذاشتی. پس این یک پشیمان که اقدامی انجام نداده است و فقط کوتاهی کرده است.
یکی دیگر از کسانی که پشیمان شد براء بن عازب که امیر المؤمنین (ع) او را دید و به او گفت ای براء، پسرم حسین به شهادت میرسد و تو او را یاری نمیکنی. بعد از شهادت امام حسین (ع) دائم اشک میریخت و میگفت به خدا امیر المؤمنین (ع) درست گفت، ابی عبدالله به شهادت رسید و من او را یاری نکردم.
دسته دوم کسانی بودند که دوست داشتند که حضرت را یاری کنند ولی کوتاهی کردند و تعمد نداشتند مثل طرماح. ایشان ۲۸ ذیالحجه آقا را زیارت کردند و ایشان را خیلی دوست داشتند و گفتند که من برای یاری شما آمدهام ولی در کوفه کارهای ناتمامی دارم که باید انجام دهم و اماناتی پیشم هست که برمیگردم. امام حسین (ع) به ایشان فرمود عجله کن و زمانی که آمد امام حسین (ع) شهید شده بود.