مشاهده تصاویر بیشتر ...
ماه پر برکت رجب، ماه استغفار و ماه توجه بیش از پیش به خداوند متعال است. مناجات های ماه رجب مقدمه ورود در شعبان و دعاهای ماه شعبان مقدمه ورود در رمضان است.
افسردگی و یأس و ناامیدی با همدیگر هستند. هرکجا که یکی باشد آن یکی هم می آید. یأس و نا امیدی یعنی بن بست. انسان وقتی در زندگی دچار ناامیدی شود دست به هر کاری می زند. در جامعه اسلامی نباید مطبهای روانپزشکان بازار گرمی داشته باشند. افسردگی بلایی در جامعه است که دست و پای فرد و جامعه را میبندد و نومیدی بلایی است که انسان و جامعه را از تحرک و پویایی بازمی دارد. نقطه مقابل اینها نشاط و امید است. امید به آینده خوب در انسان نشاط ایجاد می کند. انسان با نشاط انگیزه برای انجام امور دارد.لذا در متون دینی ما ناامیدی مذموم است و امیدواری ممدوح است. کسالت و تنبلی هم از لوازم افسردگی و ناامیدی است که اینها هم مذموم شمرده شده اند. در روایت داریم که انسان کسل هیچ کاری را درست انجام نمی دهد نه حق الله را درست به جا میآورد و نه حق الناس را درست به جا میآورد. سستی، تنبلی و ناتوانی، فقر را به دنبال خودشان می آورند. از نظر متون دینی و آموزه های دینی، ما انسانها نباید افسرده باشیم چون پسندیده نیست. چرا انسان ها دچار افسردگی می شوند؟ گاهی یک فردی در جامعه دچار ناامیدی و افسردگی است، ولی گاهی یک جامعه دچار افسردگی و ناامیدی است. دلیل افسردگی و ناامیدی فردی این است که گاهی در زندگی، انسان اقدام ناشایستی انجام می دهد و به همین خاطر هم دائم خودش را سرزنش می کند و دچار ناامیدی و یاس می شود. دلیل دیگر افسردگی فردی، شکست ها و ناکامی ها در زندگی است. اسلام به ما میآموزد اگر منشأ افسردگی کار ناشایست هست باید بدانیم که در زندگی راه بن بست وجود ندارد و راه بی برگشت وجود ندارد. ماه رجب ماه توبه و استغفار و برگشت از کارهایی هست که روح انسان را آزرده می کند. اما اگر منشاء افسردگی شکست و ناکامی هست، بازهم دستورات دینی به ما می گوید که از شکستها نهراسید و مقاومت و ایستادگی کنید در مقابل مشکلات. مهمتر از افسردگی های فردی افسردگیهای اجتماعی است. جامعه افسرده یعنی جامعه شکست خورده. عامل ایجاد ناامیدی در جامعه چیست؟ قرآن کریم، سستی و بی رمقی جامعه را عامل شکست می داند. امیرالمومنین در نهج البلاغه می فرمایند: «وقتی که سختیها به نهایت برسند، خدای متعال گشایش ایجاد میکند.» اگر در جامعه درگیری، تنازع و کشمکش زیاد شود، جامعه دچار فشل، سستی و بی تفاوتی میشود، این به دور از شأن فضای جامعه دینی است.