يك كارشناس ارتباطات معتقد است: يکي از مهمترين آسيبهاي وبلاگنويسي در ايران استفاده از مطالب ديگران بدون ذکر نام نويسنده اصلي و نام سايت يا وبلاگي است که منبع اصلي آن است. به اين صورت انسان يک يادداشت را در چندين وبلاگ ميبيند و ممکن است نتواند تشخيص دهد که نويسنده اين مطلب کيست.
در اين راستا بهترين راه اين است که خود وبلاگنويسها تصميم بگيرند و تعهد کنند که مطالب ديگران را فقط با ذکر منبع استفاده کنند و اينگونه حقوق مولف را رعايت کنند. بنابراين وبلاگ نويسان بايد احترام به حقوق نويسنده و پديد آورنده متن را در نظر بگيرند كه البته اين امر به تدريج در ايران در حال نهادينه شدن است.
وي افزود: برخي از مواردي که تحت عنوان بي اخلاقي در وبلاگنويسي ناميده ميشود، بيشتر تابوشکني است تا عدم رعايت اخلاق. از آنجا که وبلاگ يک رسانه آزاد است و به دليل ويژگيهايي که دارد نظير ارزان بودن و سهولت استفاده و تعاملي بودن، ميتواند از سوي هر کسي که حداقل سوادي در زمينه استفاده از اينترنت داشته باشد مورد استفاده قرار گيرد.
نزاكتي همچنين تصريح كرد: در جامعه اي مانند ايران که ارزشهاي فرهنگ رسمي و مسلط به شدت از رسانههاي بزرگ که مالکيت دولتي دارند تبليغ ميشود، طبيعي است که وبلاگ به زبان گروههاي خاموش جامعه تبديل ميشود و اين فرصت را براي اقشار مختلف فراهم ميآورد که نظر خود را راجع به هر امري ابراز کنند و سعي کنند ارزشهاي مورد قبول خود را ترويج دهند.
وي ادامه داد: اين ابراز عقيده و رواج گفتمانها با گفتمان مسلط و رسمي تفاوتهايي دارد، به همين دليل وبلاگنويسان مورد تهديد قرار گيرند و گاهي وبلاگشان فيلتر ميشود اما اينها مصداق بياخلاقي نيست.
نزاكتي يادآور شد: جامعه ايران به لحاظ فرهنگي، اجتماعي و سياسي تابوهايي دارد و مسائلي هست که حرف زدن و گفتگو راجع به آنها ممنوع است، اما ماهيت وبلاگ به نوعي است که تابو در آن معني ندارد و حد و مرزهاي فرهنگي در آن خيلي بازتر است. اتفاقا اين فضا به توسعه فرهنگي طبق آنچه يونسکو تعريف کرده نزديکتر است، چون آزاد است و هر کسي ميتواند حرف خود را بزند و هر نظري دارد ابراز کند.
اين كارشناس ارتباطات در پايان خاطرنشان كرد: اين ويژگي وبلاگ حتي باعث گسترش حوزه عموميميشود که از بنيانهاي ايجاد جامعه مدني و مردمسالاري است. بنابراين نميتوان گفت اگر کسي برخلاف فرهنگ مسلط مطلبي در وبلاگش نوشت، اخلاق وبلاگ نويسي را رعايت نکرده است.