انجمن بازاريابي آمريکا روابط عمومي را اين گونه تعريف ميکند: "نوعي مديريت ارتباطات است که سعي دارد با استفاده از تبليغات بدون هزينه در رسانه و انواع اطلاع رساني بدون هزينه بر احساسات، نظر يا عقايد خريداران، مشتريان احتمالي و گروههاي ذينفع درباره يک شرکت، محصولات و خدمات آن، ارزش يک محصول و خدمات يا فعاليتهاي يک سازمان تأثير بگذارد."
در وبلاگي به نشاني http://priranpr.blogfa.com در نقل قولي از دکتر ايلچول کيم آمده است: تعريفي که در ويکي پديا از روابط عمومي ارايه شده است اين گونه است: "مديريت جريان اطلاعات ميان يک سازمان و مخاطبان آن. روابط عمومي سعي ميکند تا وجههاي مثبت از يک سازمان يا فرد را براي گروههاي ذينفع آن به تصوير بکشد. فعاليتهاي معمول در روابط عمومي عبارتند از سخنراني در کنفرانسها، بردن جوايز صنعتي، همکاري با مطبوعات و ارتباطات کارمندان."
اين تعاريف، منطقي و متعادل به نظر ميرسند اما نشان دهنده رويکردي سازمان محور هستند. چه تعداد از ما هنوز باور داريم که ميتوانيم گروههاي مختلف مخاطبان را آن گونه که مايليم پيش بيني، کنترل يا اداره کنيم؟ برعکس، تغيير مسير بازار از فروشندگان به سمت خريداران به مصرف کنندگان امکان داده است تا بازار را در کنترل خود داشته باشند.
چهارc به جاي چهارp بيانگر اين واقعيت است. (خواست و نياز مصرفکننده به جاي محصول، هزينهاي قابل پرداخت به جاي قيمت، سهولت خريد به جاي مکان، ارتباطات به جاي ترويج) اين واگرايي و همگرايي رسانهها شرايط "اقتصاد کلان" در صنعت رسانه را فروريخت و براي تک تک افراد اين امکان را به وجود آورده است تا رسانه خود را داشته باشند.
علاوه بر اين، فنآوري ارتباطات از راه دور که توسط اينترنت حمايت ميشود، ارتباطات شبکهاي تعاملي را با محتواي مولتي مديا ممکن ميسازد و مهمتر اين که ما در حال ورود به بعد چهارم بازاريابي رقابتي ميشويم، حرکت از قيمت به سوي کيفيت، خدمت و احساسات. پيشرفت فنآوري ديگر سبب رقابتي بودن قيمت، کيفيت و خدمات نميشود. ما انتظار مزاياي انگيزه بخشي مانند آسودگي در خريد، صرفه جويي در زمان و آگاهي بيشتر را داريم.