عظمت امام خمینی ( ره )
این مرد [ امام خمینی ] درست نمونه
علی (ع) است . درباره علی (ع) گفته اند که در میدان جنگ به روی دشمن لبخند
می زند و درمحراب عبادت از شدت زاری بیهوش می شود و ما نمونه او را در این
مرد می بینیم . ( از کتاب پیرامون انقلاب اسلامی )
عظمت انقلاب اسلامی ایران
در
میان این کودتا ها و شبه انقلاب ها ، انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب به
تمام معنی واقعی است که در واقع اگر قرار باشد نظیری برای آن پیدا کنیم
شاید بتوانیم انقلاب صدر اسلام را مثال بزنیم . ماهیت انقلابی این انقلاب
، از بسیاری از انقلاب های اصیل در تاریخ اصیل تر است . در این انقلاب
توده مردم یک سرزمین ، اکثریت افراد یک ملت ، از زن و مرد و پیر و جوان با
دست خالی اما با روحیه ای انقلابی علیه یک رژیم قدرتمند قیام کردند و به
پیروزی رسیدند . ( از کتاب پیرامون انقلاب اسلامی )
همبستگی دین و سیاست
کار
اساسی این است که مردم ایمان پیدا کنند که مبارزه سیاسی یک وظیفه شرعی و
مذهبی است . تنها در این صورت است که تا رسیدن به هدف از پای نخواهند نشست
. مردم در غفلتند که از نظر اسلام ، سیاست از دین و دین از سیاست جدا نیست
. پس همبستگی دین و سیاست را باید به مردم تفهیم کرد . ( از کتاب نهضت های
اسلامی در صد ساله اخیر )
وابستگی دین و سیاست ؟!
همبستگی
دین به سیاست به معنی وابستگی دین به سیاست نیست ، بلکه به معنی وابستگی
سیاست به دین است . ( از کتاب نهضت های اسلامی صد سال اخیر )
اتحاد اسلام در مقابل ملیت پرستی
رواج
اندیشه قومیت پرستی و به اصطلاح ناسیونالیسم که به صورت های پان عربیسم ،
پان ایرانیسم – پان ترکیسم – پان هندوئیسم و غیره در کشورهای اسلامی با
وسوسه استعمار تبلیغ شد و همچنین قطعه قطعه کردن سرزمین اسلامی به صورت
کشورهای کوچک و قهرا رقیب ، همه برای مبارزه با آن اندیشه ریشه کن کننده
استعمار ، یعنی « اتحاد اسلام » بوده و هست . ( از کتاب نهضت های اسلامی
در صد سال اخیر )
ضرورت آفت زدایی در نهضت
اگر رهبری
یک نهضت به آفت ها توجه نداشته باشد یا در آفت زدایی سهل انگاری نماید
قطعا آن نهضت عقیم یا تبدیل به ضد خود خواهد شد و اثر معکوس خواهد بخشید .
( از کتاب نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر )
ایمان مذهبی
ایمان
مذهبی تنها یک سلسله تکالیف برای انسان علیرغم تمایلات طبیعی تعیین نمی
کند بلکه جهان را در نظر انسان تغییر می دهد . ( از کتاب انسان و ایمان )
نقش ایمان در بهبود روابط اجتماعی
آن
چیز که بیش از هر چیز حق را محترم ، عدالت را مقدس ، دلها را به یکدیگر
مهربان و اعتقاد متقابل را میان افراد برقرار می سازد ، تقوا و عفاف را تا
عمق وجدان آدمی نفوذ می دهد ، به ارزشهای اخلاقی اعتبار می بخشد و همه
افراد را مانند اعضای یک پیکر به هم پیوند می دهد و متحد می کند ، ایمان
مذهبی است . ( از کتاب انسان و ایمان )
ضرورت راهنمایی نسل جوان
ریشه
بیشتر انحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابلای افکار و عقاید آنان
باید جستجو کرد . فکر این نسل از نظر مذهبی آنچنانکه باید راهنمایی نشده
است . اگر مشکلی در راهنمایی این نسل باشد بیشتر در فهمیدن زبان و منطق او
و روبرو شدن با او ، با منطق و زبان خودش است و در این وقت است که هر کسی
احساس میکند این نسل بر خلاف آنچه ابتدا به نظر می رسد لجوج نیست و آمادگی
زیادی برای دریافت حقایق دینی دارد . ( از کتاب مساله حجاب )
برهنگی بعنوان یک بیماری
احساس
می شود گذشته از انحرافات عملی فراوانی که در زمینه حجاب بوجود آمده است
این مساله و سایر مسائل مربوط به زن وسیله ای شده در دست یک عده افراد ناپاک و مزدور صفت که از این پایگاه علیه دین جار و جنجال تبلیغاتی راه
بیاندازند . بدون شک بیماری برهنگی بیماری عصر ماست . دیر یا زود این
پدیده به عنوان یک بیماری شناخته خواهد شد . ( از کتاب مساله حجاب )
استقلال فرهنگي
ثبات
انقلاب وابسته به استقلال فرهنگی است . ما اگر مکتب مستقل خودمان را ارائه
نمی کنیم حتی با اینکه رژیم را ساقط کرده ایم و حتی با این فرض که استقلال
سیاسی و استقلال اقتصادی را بدست آورده ایم ، اگر به استقلال فرهنگی دست
نیابیم ، شکست خواهیم خورد و نخواهیم توانست انقلاب را به ثمر برسانیم . (
از کتاب عدل الهی )
عدالت
حقیقت این است که ایمان
به خداوند از طرفی زیر بنای اندیشه عدالت و حقوق ذاتی مردم است و تنها با
اصل قبول خداوند است که میتوان وجود ذاتی و عدالت واقعی را به عنوان دو
حقیقت مستقل از فرضیه ها و قراردادها پذیرفت و از طرف دیگر بهترین ضامن
اجرای آنهاست . ( از کتاب سیری در نهج البلاغه )
حفظ دستاوردهای انقلاب
اصلی
که در بسیاری موارد صدق می کند این است که نگهداشتن یک موهبت از بدست
آوردنش اگر نگوییم مشکل تر مطمئنا آسانتر نیست . قدما می گفتند جهان گیری
از جهان داری ساده تر است و ما باید بگوییم انقلاب ایجاد کردن از انقلاب
نگهداشتن سهل تر است . ( از کتاب پیرامون انقلاب اسلامی )
یاد خدا تنها مایه آرامش جان
ایمان
هم یکی از حوائج فطری و تکوینی است و بلکه حاجت است و هر وقت به سرچشمه
ایمان و معنا رسیدیم و نور خدا را مشاهده کردیم و خدا را در روح و جان خود
دیدیم و مشاهده کردیم آن وقت است که معنای ساعدت و لذت و بهجت را درک می
کنیم . ( از کتاب حکمت ها و اندرزها )
راه سعادت
منتهای
سعادت همین است که آدمی در ناحیه عقل و فکر دارای محکم ترین اطمینان ها و
در ناحیه احساسات و قلب دارای پاک ترین نیت ها و در ناحیه عمل نیکوترین
عمل ها باشد . زندگی پاک و سعادت بخش همین است . ( از کتاب حکت ها و
اندرزها )
عدل یا جود ؟ « العدل افضل ام الجود ؟ »
عدالت
قانونی است عام و مدیر و مدبری است کلی و شامل ، که همه اجتماع را در بر
میگیرد و بزرگراهی است که همه باید از آن بروند . اما جود و بخشش یک حالت
استثنایی و غیر کلی است که نمی شود رویش حساب کرد . اساسا جود اگر جنبه
قانونی و عمومی پیدا کند و کلیت یابد دیگر جود نیست . ( از کتاب سیری در
نهج البلاغه )
اسلام دین با گذشت و آسان
یکی از
چیزهایی که به موجب آن اسلام همه را جذب می کند ، همین سهولت و سماحت این
دین است . پیغمبر فرمود یک نفر مبلغ باید مبلغ سماحت و سهولت این دین باشد
، کاری بکند که مردم به دین تشویق و ترغیب بشوند . ( از کتاب سیری در سیره
نبوی )
انسان از نظر قرآن
از نظر قرآن انسان موجودی
است که توانایی دارد جهان را مسخر خویش سازد و فرشتگان را به خدمت بگمارد
و هم می تواند به اسفل سافلین سقوط کند . این خود انسان است که باید تصمیم
بگیرد و سرنوشت نهایی خویش را تعیین نماید . ( از کتاب انسان در قرآن )
حجاب و شرافت زن
شرافت
زن اقتضا می کند هنگامی که از خانه بیرون می رود متین و سنگین و باوقار
باشد ، در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچگونه عمدی که باعث تحریک و تهییج
شود به کار نبرد ، زباندار لباس نپوشد ، زباندار راه نرود ، زباندار و
معنی دار به سخن خود آهنگ ندهد . ( از کتاب مساله حجاب )
حق و باطل در جهان هستی
-در
حکمت الهی اصالت در هستی با حق است ، با خیر است ، با حسن و کمال و زیبایی
است ، باطل ها ، شرور ، و نقص ها و زشتی ها در نهایت امر و در تحلیل نهایی
به نیستی منتهی می شوند نه به هستی ها .
-باطل حق را با شمشیر خود
حق می زند ، پس باطل نیروی حق ر ابه خدمت گر فته است . این همان نیروی حق
است که او از آن استفاده می کند . ( از کتاب حق و باطل )
عقل غربال کننده
یکی
از بارزترین صفات عقل برای انسان همین تمیز و جدا کردن است . جدا کردن سخن
راست از سخن دروغ ، سخن ضعیف از سخن قوی، سخن منطقی از سخن غیر منطقی
و خلاصه غربال کردن . عقل آنوقت برای انسان عقل است که به شکل غربال
دربیاید ، یعنی هر چه را که وارد می شود سبک سنگین کند ، غربال کند ،
آنهایی را که بدرد نمی خورد دور بریزد و به درد خور ها را نگاه دارد. ( از
کتاب تعلیم و تربیت در اسلام )
تاثیر ناپذیری از قضاوت دیگران
یکی
از مسائلی که مربوط به تربیت عقلانی است این است که قضاوت های مردم درباره
انسان نباید برای او ملاک باشد . ( از کتاب تعلیم و تربیت در اسلام )
دین تنها ضامن اجرای اخلاق
تجربه
نشان داده است ، آنجا که دین از اخلاق جدا شده ، اخلاق خیلی عقب مانده .
هیچیک از مکاتب اخلاقی غیر دینی در کار خود موفقیت نیافته اند . قدر مسلم
اینست که دین لااقل به عنوان یک پشتوانه برای اخلاق بشر ضروری است . به هر نسبت که دین و ایمان ضعیف گردیده عملا دیده شده است که اخلاق بشر
پائین آمده . اینست که برای ایمان – لااقل به عنوان پشتوانه برای اخلاق
اگر نگوئیم تنها ضامن اجرای آن – باید ارزش فوق العاده قایل شویم . ( از
کتاب تعلیم و تربیت در اسلام )
اخلاق ، عدالت ، ایمان
اگر
ایمان پیدا شود اخلاق و عدالت پا برجا می شود ، اخلاق و عدالت بدون ایمان
مذهبی مثل نشر اسکناس بدون پشتوانه است . ( از کتاب گفتارهای معنوی )
نهضت حسینی عامل شخصیت یافتن جامعه اسلامی
اگر
شهادت صرفا یک جریان حزن آور می بود ، اگر صرفا این می بود که به ناحق
خونی ریخته شده است و به تعبیر دیگر نفله شدن یک شخصیت می بود ولو شخصیت
بسیار بزرگی ، هرگز چنین آثاری را به دنبال خود نمی آورد . شهادت حسین بن
علی (ع) از آن جهت این آثار را به دنبال خود آورد که به تعبیری که عرض
کردیم ، نهضت او یک حماسه بزرگ اسلامی و الهی بود ، این داستات تنها یک
مصیبت ، یک خیانت و یک ستمگری از جانب عده ای جنایتکار و ستمگر نبود بلکه
یک قهرمانی بسیار بسیار بزرگ از طرف همان کسانی بود که خیانتها را بر او
وارد کردند . ( از متاب حماسه حسینی جلد اول )
ا
سلام
اسلام
صراط مستقیم انسانیت است . انسان متمدن به همان اندازه به آن نیازمند است
که انسان نیمه وحشی . و به انسان پیشرفته همان اندازه نجات و سعادت می
بخشد که به انسان ابتدایی . ( از کتاب نهضت های اسلامی در صد سال اخیر )
آنانی را که علی از خود راند
علی ، دو طبقه را سخت دفع کرد : 1- منافقان زیرک 2- زاهدان احمق .
همین
دو درس ، برای مدعیان تشیع او کافی است که چشم باز کنند و فریب منافقان
زیرک را نخورند . تیزبین باشند و ظاهر بینی را رها کنند ، چرا که جامعه
تشیع در حال حاضر سخت به این دو درد مبتلا است .
مبارزه با احمق
باید
توجه داشت که هراندازه احمق زیاد باشد ، بازار نفاق داغ تر است . مبارزه
با احمق و حماقت ، مبارزه با نفاق نیز هست ، زیرا احمق ، ابزار دست منافق
است . قهرا مبارزه با احمق و حماقت ، خلع سلاح کردن منافق و شمشیر از دست
منافق گرفتن است .
معیار حق و باطل
حق را با میزان
قدر و شخصیت افراد نمی شود شناخت . این صحیح نیست که تو اول شخصیت هایی ر
امقیاس قرار دهی و بعد حق و باطل را با این مقیاس ها بسنجی . اشخاص نباید
مقیاس حق و باطل قرار گیرند . این حق و باطل است که باید معیار اشخاص و
شخصیت آنان باشند .( از کتاب حماسه حسینی )
زن و تاریخ
زن ، آفریننده عشق است و عشق ، آفریننده مرد و مرد ، آفریننده تاریخ . ( از کتاب پیرامون انقلاب اسلامی )
چگونه کشورت را بهترین کنی ؟
اگر
میخواهی در نزد ملل جهان ارزش پیدا کنی که هم بلوک شرق روی تو حساب کند و
هم بلوک غرب ، سرنوشت تو ر ااو در اختیار نگیرد و برای تو تصمیم نگیرد ،
امر به معروف و نهی از منکر داشته باش ، همبستگی همدردی داشته باش ، اخوت
و برادری اسلامی را زنده کن ، از بی خبری پرهیز کن ، از ضعف پرهیز کن . (
حماسه حسینی )
شرط موفقیت
صبر و حوصله است که
دوست قدیمی ظفر و موفقیت است ، در اثر صبر و حوصله است که نوبت ظفر می رسد
. اگر صبر و استقامت و حوصله باشد ، بی استعدادترین افراد هم ولو در یک
زمان طولانی به هدف خواهند رسید . ( حکمت ها و اندرزها )
وظیفه مرثیه خوانها
باید
کسانی که مرثیه خوانی می کنند ، توجه داشته باشند به فلسفه قیام سید
الشهدا و به فلسفه دستوراتی که ائمه اطهار درباره عزاداری داده اند . بی
جهت دستوری نداده اند . باید فلسفه قیام سید الشهدا و هم فلسفه عزا داری
آن حضرت را به مردم بگویند و مردم را آگاه کنند . ( کتاب ده گفتار )
اشک ریختن برای امام حسین (ع)
اگر اشکی که برای امام حسین (ع) می ریزیم ، در مسیر هماهنگی روح ما باشد ،
پرواز کوچکی است که روح ما با روح حسین می کند . اگر ذره ای از همت او ،
ذره ای از غیرت او ، ذره ای از تقوای او ، ذره ای از توحید او در ما بتابد
و چنین اشکی را چشم ما جاری شود ، آن اشک بی نهایت قیمت دارد .
هجوم اندیشه های غربی
من
به عنوان یک فرد مسئول به مسئولیت الهی ، به رهبران عظیم الشان نهضت
السلامی که برای همه شان احترام فراوان قایلم ، هشدار می دهم وبین خود و
خدای متعال اتمام حجت میکنم که نفوذ ونشر اندیشه های بیگانه به نام اندیشه
اسلامی و با مارک اسلامی اعم از آنکه روی سوء نیت و یا عدم سوء نیت صورت
گیرد ، خطری است که کیان اسلام را تهدید می کند . ( نهضت های اسلامی در صد
ساله اخیر )
برقراری عدالت اجتماعی
من تاکید می
کنم اگر انقلاب ما در مسیر برقراری عدالت اجتماعی پیش نرود ، مطمئنا به
نتیجه نخواهد رسید و این خطر هست که انقلاب دیگری با ماهیت دیگری جای آن
را بگیرد . ( پیرامون انقلاب اسلامی )
راه مبارزه با انحرافات نسل جوان
راه
مبارزه این خطر تحریم و منع نیست . مگر می شود تشنگانی را که برای جرعه ای
آب له له می زنند از نوشیدن آب موجود به عذر اینکه آلوده است منع کرد ؟
این ما ( رهبران دینی ) هستیم که مسئولیم ، ما به قدر کافی در زمینه های
مختلف اسلامی به زبان روز عرضه نکرده ایم . اگر ما به قدر کافی آب زلال
عرضه کرده بودیم ، به سراغ آبهای آلوده نمی رفتند . راه مبارزه ، عرضه
داشتن صحیح این مکتب در همه زمینه ها با زبان روز است . ( نهضت های اسلامی
در صد ساله اخیر )
روحانیت باید دروشت بینانه گام بردارد
اگر
روحانیت ما هرچه زودتر نجنبد و گریبان خود را از چنگال عوام خلاص و قوای
خود را جمع و جور نکند و روشن بینانه گام برندارد ، خطر بزرگی از ناحیه
اصلاح طلبان بی علاق ه به دیانت متوجهش خواهد شد . امروز این ملت تشنه
اصلاحات نابسامانی ها است و فردا تشنه تر خواهد شد .
چرا فقط فقه و اصول ؟
حوزه
های علمیه ما که امروز این چنین شور و هیجان و فعالیت اجتماعی یافته اند ،
باید به مسئولیت عظیم علمی و فکری خود آگاه کردند . باید کارهای علمی و
فکری خود را ده برابر کنند . باید بدانند که اشتغال منحصر به فقه و اصول
رسمی جوابگوی مشکلات نسل معاصر نیست . ( نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر
)
تنها نیروی محافظ معتقدات اسلامی
من به جوانان
و طرفداران اسلام هشدار می دهم ، که خیال نکنند را ه حفظ معتقدات اسلامی ،
جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است . از اسلام فقط با یک نیرو میشود
پاسداری کرد و ان علم است و ازادی دادن به افکار مخالف و مواجهه صریح و
روشن با آنها . ( پیرامون انقلاب اسلامی )
علت هدم موفقیت ما
یکی
از علل عدم موفقیت ما مردم به اصلاح جامعه خود ، همین است که هر فردی
آنگاه که به خودش نگاه میکند و به اعمال خودش نظر می افکند ، عینک خوش
بینی به چشم می زند و آنگاه که به دیگران و اعمال دیگران نظر می کند عینک
بدبینی و بد گمانی ، و نتیجه این است که هیچ کس خود را تقصیر کار نمی داند
و چنین می پندارد که تقصیر به دیگران است . ( ده گفتار )
آزادی
-
من اعلام میکنم که در رژیم جمهوری اسلامی هیچ محدودیتی برای افکار وجود
ندارد و از به اصطلاح کالانیزه کردن اندیشه ها خبری و اثری نخواهد بود ،
همه باید آزاد باشند که حاصل اندیشه ها و تفکرات اصلیشان را عرضه کنند
البته تذکر میدهم که این امر سوای توطئه و ریا کاری است . توطئه ممنوع است
، اما عرضه اندیشه های اصیل ازاد . ( پیرامون انقلاب اسلامی )
-
هر کس باید فکر و قلم وبیانش آزاد باشد و تنها در چنین صورتی است که
انقلاب اسلامی ما ، راه صحیح پیروزی را ادامه خواهد داد. ( پیرامون انقلاب
اسلامی )
- اگر در جامعه ما ، محیط آزاد برخورد آراء و عقاید به
وجود بیاید به طوری که صاحبان افکار مختلف بتوانند حرفهایشان را مطرح کنند
و ما هم در مقابل ، آراء و نظریات خودمان را مطرح کنیم ، تنها در چنین
زمینه سالمی خواهد بود که اسلام هر چه بیشتر رشد می کند . ( پیرامون
انقلاب اسلامی )
انسان کامل
انسان کامل یعنی انسانی که قهرمان همه ارزشهای انسانی است ، در همه میدانهای انسانیت قهرمان است . ( شیخ شهید )
جهان بینی اسلامی
ما
باید نشان دهیم جهان بینی اسلامی نه با جهان بینی غرب منطبق است و نه با
جهان بینی شرق و به هیچ کدامشان وابسته نیست . (شیخ شهید )
وابسته به عقیده
در
مکتب پیامبران ، انسان بیش از اینکه وابسته به منافع باشدوابسته به مسلک و
ایمان است ، در حقیقت در این مکتب فکر و عقیده زیر بناست . ( شیخ شهید )
جایگاه مکتب اسلام
یگانه
مکتبی که صلاحیت رهبری بشر را دارد اسلام است . وقت آن است که غرب مانند
همه زمانهای دیگر با همه تقدمی که در علوم و صنایع دارد ، فلسفه زندگی را
از شرق بیاموزد .
واژگون شدن حقایق دین
دین مقدس
اسلام یک دین ناشناخته است حقایق این دین تدریجا در نظر مردم واژگون شده
است و علت اساسی گریز از مردم ، تعلیمات غلطی است که به این نام داده می
شود ، این دین مقدس در حال حاضر بیش از هر چیز دیگر از ناحیه برخی از
کسانی که مدعی حمایت از آن هستند ، ضربه و صدمه می بیند بدین سبب این بنده
وظیفه خود می دانم که در حدود توانایی در این میدان انجام وظیفه کنم . (
کتاب عدل الهی )
تلازم علم و دین
اگر ما می
خواهیم دین صحیح داشته باشیم ، اگر می خواهیم از فقر رهایی یابیم ، اگر
میخواهیم از مرض نجات پیدا کنیم ، اگر میخواهیم عدالت در میان ما حکمفرما
باشد ، اگر می خواهیم آزادی و دموکراسی داشته باشیم ، اگر می خواهیم جامعه
ما بر خلاف حال حاضر به امور اجتماعی علاقه مند باشد ، منحصرا راهش علم
است و علم ، آن علمی که عمومیت داشته باشد و از راه دین وبه صورت یک جهاد
مقدس در آید . اگر ما این جهاد مقدس را شروع نکنیم ، دنیا خواهد کرد و
ثمره اش را هم خود آنها خواهند برد ، یعنی دیگران خواهند آمد و ملت ما را
از گرداب جهالت نجات خواهند داد و خدا می داند که آن وقت این کوتاهی ما ،
چه لطمه بزرگی به پیکر اسلام وارد خواهد کرد . شکی نیست که علم به تنهایی
ضامن سعادت جامعه نیست . جامعه دین و ایمان لازم دارد . همان طوری که
ایمان هم اگر مقرون به علم نباشد مفید نیست بلکه وبال است و اسلام نه عالم
بی دین می خواهد نه جاهل دین دار . ( کتاب ده گفتار )
شهید
-
دو شخصیت مصلح و عارف را اگر ترکیب کنند و از آن ها یک انسان بوجود
بیاورند ، شهید به وجود می آید . یکی به کر خود ارزش و ابدیت و جاودانگی
می بخشد و آن عالم یا فیلسوف است . یکی دیگر به فن و هنر یا صنعت خودش
ارزش و ابدیت و جاودانگی می بخشد . اما شهید با خون خود و در حقیقت به
تمام وجود هستی خود ارزش ابدیت و جاودانگی می بخشد . در حقیقت ، هر گروه
دیگر به قسمتی از مایملک خود جاودانگی می بخشند ، اما شهید به تمام مایملک
خود .
- در اسلام واژه ای است که قداست خاصی دارد . اگر با مفاهیم
اسلامی آشنا باشد و در عرف خاص اسلامی این کلمه را تلقی کند احساس میکند
که هاله ای از نور این کلمه را فرا گرفته است و آن ، کلمه شهید است . این
کلمه در همه عرف ها توأم با قداست و عظمت است .
- مثل شهید مثل
شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افکندن است تا
دیگران در این پرتو که به بهانه نیستی او تمام شده بنشینند و آسایش ببینند
و کار خویش را انجام دهند . آری شهدا شمع محفل بشریتند ، سوختند و محفل
بشریت را روشن کردند . ( از کتاب قیام و انقلاب مهدی عج )
حافظ
امروز
چرا حافظی به وجود نمی آید ؟ آیا دیگر قریحه ها خشک شده است که حافظی
نباشد ؟ خیر ! دلیلی ندارد که قریحه ها خشک شده باشد ، بلکه روح ها در
مسیر دیگری است . یعنی روح حافظ دیگر وجود ندارد تا اثری مثل حافظ و حتی
مثل جامی به وجود آورد . ( از کتاب تماشاگه راز ، عرفان حافظ )
تقوا ، محدویدت یا مصونیت ؟
در
نهج البلاغه بر این معنی تاکید شده که تقوا حفاظ و پناهگاه است نه زنجیز و
زندان و محدویت . بسیارند کسانی که میان « مصونیت » و « محدودیت » فرقی
نمی نهند و با نام آزادی و رهایی از قید و بند به خرابی حصار تقوا قتوا می
دهند .
قدر مشترک پناهگاه و زندان « مانعیت » است اماپناهگاه
مانع خطر هاست ف وزندان مانع بهره برداری از موهبتها و استعدادها . ( کتاب
سیری در نهج البلاغه )
منطق اسلام
ولی از نظر اسلام
، رابطه انسان و جهان از نوع رابطه زندانی و چاه و در چاه افتاده نیست ،
بلکه از نوع 1- رابطه کشاورز است با مزرعه ، ویا 2- اسب دونده با میدان
مسابقه ، و یا 3- سوداگر با بازار تجارت ، و یا 4- عابد با معبد است .
دنیا از نظر اسلام محل تربیت انسان و جایگاه تکامل او است . ( کتاب سیری
در نهج البلاغه )
علم
- اساسا این تقسیم درستی
نیست که ما علوم را بدو رشته تقسیم کنیم : علوم دینی و علوم غیر دینی ، تا
این توهم برای بعضی پیش بیاید که علومی که اصطلاحا علوم غیر دینی نامیده
می شود از اسلام بیگانه اند . جامعیت و خاتمیت اسلام اقتضا میکند که هر
علم مفید و نافعی را که برای جامعه اسلامی لازم و ضروری است علم دینی
بخوانیم .
- هر علمی که بحال اسلام و مسلمین نافع است و برای
آنها لازم است آن را باید از علوم دینی شمرد ، و اگر کسی خلوص نیت داشته
باشد و برای خدمت به اسلام و مسلمین آن علم را تحصیل میکند مشمول اجر و
ثوابهاییکه در تحصیل علم گفته شده هست ، مشمول این حدیث هست که « فرشتگان
بزیر پای طالبان علم پر می نهند » اما اگر خلوص نیت در کار نباشد تحصیل
هیچ علم ولو یاد گرفتن ایات قرآن باشد اجر و ثوابی ندارد . ( کتاب رهبری
نسل جوان ، قسمت فریضه علم)
کشورهای عقب مانده اسلامی
شما
در دنیا در میان همه کشورهای دینا مگر کشور های خیلی خیلی وحشی ، اگر
بروید کشورهای اسلامی عقب مانده ترین و منحط ترین کشورها است ، نه تنها
خیال بکنید در صنعت عقب هستند ، در همه چیز ، در علم عقب هستند ، در اخلاق
عقب هستند ، در انسانیت و معنویت عقب هستند این باید چجور باشد ، یا باید
بگوییم اساسا اسلام یعنی همان حقیقت اسلام در مغز و روح این ملت ها هست
ولی خاصیت اسلام این است که ملت ها را عقب می برد ، دشمنان دین هم
بزرگترین حربه تبلیغاتی آنها همین انحطاط فعلی مسلمین است ، ویا باید
اعتراف کنیم که حقیقت اسلام بصورت اصلی در مغز و روح ما موجود نیست بلکه
این فکر اغلب در مغزهای ما بصورت مسخ شده موجود است ، توحید ما توحید مسخ
شده است ، نبوت ما نبوت مسخ شده است ، ولایت ما ولایت مسخ شده است اعتقاد
به قیامت ما کم و بیش همینطور ، تمام دستورهای اصولی اسلام در فکر ما همه
تغییر شکل داده ، در دین صبر هست ، زهد هست ، تقوی هست ، تمام همه اینها
بدون استثنا بصورت مسخ شده در ذهن ما موجود است ... ( کتاب رهبری نسل جوان
قسمت احیا فکر دینی )
برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی شهید مطهری