دیگر تغییر لوگوی سلطان موتورهای جستجوگر اینترنتی تبدیل به عادتی همیشگی شده است و موتور جستجوگر گوگل هر بار به افتخار یکی از مشاهیر جهانو یا به مناسبت برخی آیننهای ملی و جهانی لوگوی خود را به عنوان یکی از مشهورترین لوگوهای جهان تغییر میدهد.
امروز سیزدهم فروردین و دوم آوریل لوگوی گوگل به مناسبت ۲۰۵ امین سالگرد تولد هانس کریستین اندرسن نویسنده دانمارکی تغییر کرده است.
گوگل در این تغییر لوگو به جای لوگوی همیشگی خود از یک لوگوی ترکیبی که با استفاده از عناصر داستانی داستان معروف بندانگشتی (Thumbelina) که معروفترین داستان این نویسنده دانمارکی به حساب میآید، استفاده شده است.
گوگل اما این بار از یک ابتکار جالب برای تغییر لوگو استفاده کرده است و آن این است که شما با هر بار کلیک بر روی لوگوی گوگل، یکی از فصول این داستان توسط لوگو به شما معرفی میشود و شما نهایتا در لوگو ۵ به عنوان لوگوی آخر به عنوان فصل آخر بندانگشتی روبرو میشوید که با یک کلیک دیگر به صفحه جستجوی نام هانس کریستین اندرسن هدایت میشوید.
در ویکیپدیا و در صفحه معرفی این نویسنده دانمارکی آمده است که هانس کریستین اندرسن روز سه شنبه ۲ آوریل سال ۱۸۰۵ در شهر ادنس (Odense) در دانمارک بدنیا آمد.
پدر اندرسن معتقد بود که از خانوادهای اصیل میباشند و بنا بر تحقیقات انجام شده در مرکز هانس کریستین اندرسن پدربزرگ وی بر این باور بود که خانوادهاشان جزو طبقات بالای اجتماع بودهاند اما تحقیقات بیشتر صحت این داستانها را رد میکند . خانواده اندرسن کمی با خانواده سلطنتی ارتباط داشتهاند اما این ارتباط تنها در زمینه کاری بوده و حتی شایعهای در دانمارک مبنی براینکه اندرسن پسر نامشروع پادشاه بوده است همچنان شنیده میشود.
پادشاه دانمارک علاقه زیادی به اندرسن داشت و حتی مخارج تحصیل وی را شخصا به عهده گرفته بود. اندرسن در دوران جوانی از هوش و قوه تخیل بسیار بالایی برخوردار بود و به ادبیات و تئاتر علاقه بسیاری داشت. او در دوران بچگی یرای خود صحنه تئاتر درست میکرد و آثار ویلیام شکسپیر را با استفاده از عروسکهای چوبی بعنوان بازیگران از حفظ بازی می نمود.
در بهار سال ۱۸۷۲ اندرسن در اثر افتادن از تخت بشدت صدمه دید. او در ۴ آگوست سال ۱۸۷۵ با درد فراوان در خانهای بنام رولیگد در نزدیکی کپنهاگ که متعلق به دوست صمیمی اش موریتز ملچوار و همسرش بود در گذشت.
از معروف ترین داستانهای او میتوان از پری دریایی ، بندانگشتی ، جوجه اردک زشت ، ملکه برفی، دخترک کبریت فروش و لباس جدید امپراتور نام برد.
داستانهای اندرسن به ۱۵۰ زبان ترجمه شدهاست و هم چنان میلیونها نسخه آز آن در سراسر جهان چاپ میشود.
میگویند روزی یکی از منتقدین به نام گئورگ براندس از اندرسن سوال کرد آیا او روزی داستان زندگی خودش را خواهد نوشت؟ اندرسن جواب داد من قبلا آن را نوشته ام، نام آن جوجه اردک زشت است.