وجود
مشکلات فراوان و شرایط سخت، گاه عرصه را بر افراد چنان تنگ میکند که
ترجیح میدهند از مسیر خود منصرف شوند و نیتهای بلند و اصلاحی خود را
فراموش کنند. زندگی امام هادی علیه السلام در یکی از پرخفقان ترین دورانهای
تاریخ اسلام، از این نظر میتواند برای ما درسآموز باشد.
یگانگانی چهارده گانه
یکسان
دیدن ائمه معصومین علیهم السلام دارای برکات فراوان است. کسانی که خدا به
طهارتشان گواهی داده و هیچ زمانی از بودن یکی از آنها خالی نیست. امام هادی
فرزند امام جواد و نوه امام رضا علیهم السلام نیز در زمره این امامان است
که قلم تاریخ نتوانسته از بزرگیها و زکاوتها و علم و عبادت و احسان و
آقایی او خود را به فراموشی زند.
در این باره به دو قضیه اشاره میکنیم:
یکم
آنکه هنگامی که متوکل، خلیفه عباسی، دستور داد که آن حضرت به سویش برده
شود، مردم مدینه ناله و ضجه زدند، حال آنکه میدانیم مردم مدینه عمدتاً از
شیعیان آن حضرت نیز محسوب نمیشدند.
دوم آنکه مادر متوکل برای شفا یافتن پسرش دست به دامان آن حضرت شد تا برایش دعا کند.
کنیه
ایشان مانند پدربزرگ و جد بزرگوارش ابا الحسن است و از این رو در کتابهای
حدیثی از ایشان به ابا الحسن ثالث تعبیر میشود. در گفتهها و نوشتهها
کمتر سخن از بزرگیها و والاییهای آن حضرت به میان میآید و همین نوشته نیز
از چنین شرفی محروم است. در اینجا میخواهیم از زندگی آن حضرت در دروانی پر
از خفقان و فشارهای اجتماعی، اقتصادی و امنیتی برای شیعیان سخن بگوییم.
امام دهم، مدیر دوره خفقان
امام
هادی علیه السلام در یکی از پرخفقانترین دورانهای تاریخ اسلام علیه
شیعیان زندگی مینمود. آن حضرت در مدینه تحت نظر حکومت بودند و سپس به طور
شدیدتر در سامراء ارتباطات آن حضرت تحت مراقبت قرار میگرفت.
وضعیت
شیعیان در دوران ایشان نیز به شدت بحرانی بود. به عنوان مثال، در دوران
متوکل، زیارت امام حسین علیه السلام ممنوع شد و مجازات قانونی داشت و حکومت
وقت نیز با تغییراتی که در ظاهر کربلا ایجاد کرد، میخواست آن شهر مقدس را
از حالت زیارتگاه خارج کند. بسیاری از شیعیان و دوستداران خاندان نبوت در
شیعیان تحت فشارهای فراوان قرار داشتند و بسیاری از آنها در همان زندانهای
خوفناک جان دادند.
کار
در شرایط خفقان به معنای "ناشیانه خطر کردن" نیست. باید متناسب با شرایط
عمل کرد و ظواهر را حفظ نمود، اما حرکت کلی زندگی را بر طبق همان هدفهای
الهی ادامه داد. این درسی است که ما از شرایط سخت حاکم بر ائمه خود
میآموزیم که عبارت است از دقت در گفتار و کردار خود به منظور حفظ جان و
مال و آبرو به نیت ادامه کار اصلاحیمان برای خدا
با همه
سختیها و گرفتاریها، حضرت علی النقی الهادی علیه السلام، امام مسلمانان و
جانشین به حق پیامبر صلی الله علیه و آله بود و به وظایف خویش در همان
دوران نیز عمل میفرمود، ضمن آنکه لازم بود مردم را با شرایط غیبت امام
مهدی علیه السلام آشنا کند. از این رو در نحوه ارتباطات خویش با شیعیان نیز
تغییراتی ایجاد فرمود تا جامعه شیعه کم کم با دوران غیبتی که از چند سال
بعد شروع میشد آشنا شود.
زندگی امام هادی علیه السلام برای ما حاوی درسهای فراوانی است که کوتاهی فهم نویسنده آن را به حد نکات زیر محدود نموده است:
اول)
هرچند شرایط سخت باشد، باز هم میتوان در ظاهری جدید به کار ادامه داد.
مومن نباید سختیها را بهانهای برای رها کردن وظایفش قرار دهد.
دوم)
کار در شرایط خفقان به معنای "ناشیانه خطر کردن" نیست. باید متناسب با
شرایط عمل کرد و ظواهر را حفظ نمود، اما حرکت کلی زندگی را بر طبق همان
هدفهای الهی ادامه داد. این درسی است که ما از شرایط سخت حاکم بر ائمه خود
میآموزیم که عبارت است از دقت در گفتار و کردار خود به منظور حفظ جان و
مال و آبرو به نیت ادامه کار اصلاحیمان برای خدا.
سوم) درستکار بودن
به معنای آسودگی دنیایی نیست. مومنان در زندگی دنیا و آخرت دارای گشودگی و
لذت "فلاح" هستند اما در زندگی دنیایی همواره دشمنانی وجود دارد که بر سر
راه آنها مانع میتراشد.
چهارم) وظیفه اصلی ما "دین شناسی" است. بعد
از آنکه وظیفه خود را شناختیم نوبت به "توکل" میرسد زیرا مالک بزرگ دنیا و
آخرت خداست و نور خود را آشکار میکند و حق را به صاحبانش خواهد داد،
هرچند در ظاهر دنیا مدتی در سختی بگذرانند.
روح الله رستگارصفت