به گزارش سافت گذر به نقل اززومیت؛ پردازش زبانهای طبیعی یکی از بنیادیترین مفاهیم در توسعهی
دستیارهای صوتی هوشمندی نظیر سیری اپل، گوگل ناو و کورتنای مایکروسافت است
که میتواند نقشی اساسی در موفقیت این سیستمها و در نتیجهی اکوسیستمهای
مورد نظر آنها داشته باشد. در ادامه به بررسی دلایل اهمیت شخصیسازی و
افزایش هوش دستیارهای صوتی موجود در اکوسیستمها خواهیم پرداخت.
در رقابت سه اکوسیستم اصلی ابزارهای قابل حمل، بخش اعظمی از توجهات به
سمت امکان شخصیسازی بیش از پیش دستیارهای صوتی هوشمند معطوف شده است. با
پیشرفت روزافزون این سیستمها و قابلیت هوشمندسازی و امکان آموزش
دستیارهای صوتی، رفتهرفته مفاهیم نمایش داده شده در فیلمهای علمی تخیلی
رنگ واقعیت به خود میگیرند.
در ادامه به بررسی پنج مفهومی خواهیم پرداخت که به اهمیت شخصیسازی در
دستیارهای صوتی پرداخته و دلایل هوشمندسازی این سیستمها و نزدیک شدن قدرت
آنها به دستیارهایی انسانی را بیان خواهیم کرد.
۱. شخصیسازی ضمنی چیست و چرا اهمیت دارد؟
شخصیسازی ضمنی بهمعنای قابلیت یادگیری مفاهیم از طریق سخنانی است که
گوینده بر زبان جاری میکند. این روش دقیقاً متدی است که انسانها نیز برای
یادگیری از آن استفاده میکنند. برای مثال دستیارهایهوشمند مورد استفاده
قادر خواهند بود تا از طریق سخنان شما و اطلاعات غیرمستقیمی که
سیستمهوشمند از کاربر دریافت میکند، بستگان وی از قبیل خواهر، برادر و
همسر را شناسایی نماید؛ برای مثال میتوان به جملهی "send a text to my
sister Annie that I'll be 15 minutes late" اشاره کرد که کاربر دستوری را
بهمنظور ارسال پیام به خواهر خود صادر میکند که با استفاده از آن،
دستیارصوتی هوشمند به این نتیجه میرسد که Annie خواهر کاربر است.
سایر اطلاعات شخصی نیز از این طریق استخراج میشوند که میتوان به ژانر
فیلمهای مورد علاقهی کاربر یا موارد دیگر اشاره کرد. شخصیسازی ضمنی یکی
از بهترین و در واقع طبیعیترین روشهایی است که میتوان از طریق آن به
یادگیری سلایق و علایق کاربران پرداخت که از طریق پرسش سوالات و ارائهی
پیشنهادات ممکن میشود.
یکی دیگر از روشهای یادگیری در چنین سیستمهایی استفاده از ارائهی
اطلاعات بصورت مستقیم است، بطوریکه کاربر بصورت مستقیم اطلاعات مورد نظر را
وارد کرده یا به سوالات پرسیده شده به روشنی پاسخ دهد. این روش بسیار
زمانبر بوده و توسعه و آموزش آن از سوی کاربر بسیار خستهکننده خواهد
بود.
۲. تفاوت شخصیسازی ضمنی با تنظیمات مستقیم و شخصیسازی دستی چیست؟
شخصیسازی ضمنی از طریق یادگیری طبیعی و در طول زمان اتفاق میافتد، اما
تنظیمات مستقیم یا شخصیسازی مستقیم از طریق فعال یا غیرفعال کردن ویژگی
خاصی در سیستم قابل استفاده است که برای مثال میتوان به انتخاب موتور
جستجو اشاره کرد.
۳. اطلاعات مکانی یکی از فاکتورهای اصلی بهبود شخصیسازی است
اطلاعات مکانی و جغرافیایی نقش غیرقابل انکاری در شخصیسازی ضمنی و
شناسایی کاربران از جانب دستیار صوتی هوشمند بازی میکنند. دستیار صوتی
هوشمند قادر خواهد بود تا با یک مکالمهی کوچک و دریافت اطلاعات محدود،
مکان قرارگیری شما را حدس بزند. برای مثال این سیستم قادر خواهد بود تا به
سادگی حضور شما در منزل، محل کار یا باشگاه مورد علاقهیتان را شناسایی
کند. اطلاع از چنین مواردی منجر به گسترش سایر اطلاعات شخصی خواهد شد که از
جملهی آن میتوان به یاری کاربران در زمینهی نوع پوشش مطابق با درجهی
حرارت یا اطلاعات ترافیکی محیط اشاره کرد. این سیستم در زمانی که شما در
مسافرت به سر میبرید نیز بسیاری کاربردی خواهد بود.
برای مثال زمانی را در نظر بگیرید که شما به مسافرت رفتهاید و
کیلومترها از محل زندگی خود دور هستید. دراین حالت سیستمهوشمند گوشی شما
فقط نام شهری را که در آن حضور دارید متوجه نشده و در کنار آن اطلاعات
مفیدی را مطابق با خصوصیات شما در اختیار خواهد گذارد که میتوان به معرفی
محلهای اقامتی، رستورانها و سایر اطلاعات مفید منطبق بر آموزههای پیشین
اشاره کرد. برای مثال این سیستمهوشمند قادر خواهد بود به معرفی رستورانی
بپردازد که شاید در لیست رستورانهای مورد علاقهی یکی از دوستان شما باشد
که به وی علاقهی فراوانی دارید، درصورت عدم تمایل به حضور در چنین
رستورانی، دستیار صوتی هوشمند گزینههای خود را براساس فاکتور دیگری که شما
در نظر میگیرید، مرتب کرده و در اختیار شما قرار خواهد داد.
سیستمهوشمند مورد استفاده توسط کاربران، علاوه بر اطلاع از موارد و
موضوعاتی که کاربر دوست دارد، از مواردی که وی به آنها علاقهای ندارد نیز
آگاه میشود. برای مثال این دستیار صوتی با اعلام اینکه همسن و سالان شما
از خوردن فستفود لذت میبرند، ولی شما علاقهای به خوردن این غذا ندارید،
نظر شما را برای حضور در یک رستوران با غذاهای سنتی سوال خواهد کرد.
۴. وجود منابع دادهی بیشتر به معنای صحت بیشتر اطلاعات است
دستیار صوتی هوشمند مورد استفاده توسط کاربران در صورت دستیابی به منابع اطلاعاتی متنوع و متعدد، بیشترین بهره را خواهد برد.
برای مثال میتوان به اپلیکیشن Spotify اشاره کرد که با توجه به
آهنگهای انتخابی کاربر میتواند به حالت روحی وی پی برد، اما این سرویس
قادر به کسب اطلاع از حالات روحی کاربر پیش از گوش دادن به موسیقی نیست، در
حالی که برای مثال دستیار صوتی هوشمند مورد استفاده با توجه به روند زندگی
کاربر و اطلاع از جزئیات زندگی وی همچون باخت یا برد تیم مورد علاقه قادر
است در اغلب اوقات به حالات روحی کاربر پی ببرد.
با جمعآوری اطلاعات از منابع مختلف، کاربر قادر خواهد بود تا از نوع
موسیقی مناسب روحیات شما در زمان مشخصی از روز در حالت رانندگی یا حضور در
منزل اطلاع حاصل نماید؛ از اینرو این سیستم تنها از کاربر در مورد تمایل
وی به گوش فرادادن به موسیقی سوالی را خواهد پرسید و انتخاب آهنگها و نوع
آهنگها خود با توجه به دادههای موجود و شناخت از کاربر را برعهده خواهد
گرفت.
از مثالهای دیگری که میتوان در این مورد عنوان کرد، اطلاع از نوع
فعالیتهایی است که بصورت زنجیروار در صورت انجام اولین مورد از جانب
کاربر، روی خواهد داد. برخی از افراد عادات خاصی دارند، برای مثال در زمان
تماشای مسابقات فوتبال عادت به سفارش پیتزا دارند، که سیستمهوشمند مورد
استفاده با فراگرفتن این عادت، در صورت وجود مسابقهی فوتبال تیم مورد
علاقهی کاربر، به وی پیشنهاد سفارش پیتزا را نیز خواهد داد.
۵. شخصیسازی ضمنی حریم خصوصی را به چالش میکشد
میزان اطلاعاتی که افراد تمایل به اشتراک آن دارند، یک موضوع سلیقهای و
شخصی است و معیار خاصی برای آن وجود ندارد. باید الگوهای امنیتی بهمنظور
حفظ حریم خصوصی کاربران اعمال شوند، اما توسعهی سیستمهایهوشمند که مبتنی
بر مفهوم یادگیری ماشین و اشتراکگذاری اطلاعات توسعه مییابند، با چنین
موضوعی مغایرت دارد.
همچنین موضوع دیگری که در این بین مطرح است، تفاوت در قوانین حفظ حریم
خصوصی کاربران در مصرف دادههای بهدست آمده و ذخیرهسازی آنها در کشورهای
مختلف، متفاوت است. از اینرو باید در مورد میزان دادهی به اشتراکگذاشته
شده و دامنهی نفوذ دستیارهوشمند مورد استفاده در گوشیها تحقیقات بیشتری
صورت گیرد. بهمنظور دستیابی به بهترین حالت ممکن در زمینهی حفظ حریم
خصوصی باید در این زمینه نیز تعاملات بیشتری با کاربر در زمینهی میزان
اطلاعاتی که وی تمایل به اشتراکگذاری دارد، داشته باشد.