اداره كاركنان در سازمانهاي داناييمحور متفاوت از اداره آنها در سازمانهاي بروكراتيك و ماشيني خواهد بود.
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در وبلاگي به نشاني http://adavoudi.blogfa.com آمده است: كاركنان سازمانهاي دانايي محور كه به دانشگر معروفند، اغلب ميتوانند بطور همزمان روي چند پروژه كار كنند و ميدانند وقت خود را چگونه به آنها اختصاص دهند. آنها ميتوانند نتايج تلاشهاي خود را از طريق عوامل نرم مانند هوش هيجاني و اعتماد، بسيار بيشتر نمايند.
انتقال و به اشتراك گذاشتن دانش و يادگيري فعال از وظايف كارگران دانش به حساب ميآيد. اين تفاوتها، باعث شده است مديران سازمانهاي دانايي محور، توجه خاصي را به نحوه اداره دانشگران معطوف نمايند و اداره آنها جزء اهداف اصلي سازمان قرار گيرد.
مديران اين سازمانها، بايد سيستمهاي ارتباط و پاداش را متفاوت از سازمانهاي ماشيني تعريف نمايند و تلاش كنند خودگرداني، شبكه دانش و سلسله مراتب را با هم متناسب سازند.
دانشگران استقلال طلبند و بهكيفيت كار ميانديشند. آنها صاحب دانشي كدگذاري شده هستند كه تقليد كردن آن مشكل است. اين كاركنان از ويژگيها و نيازمنديهاي خاصي برخوردار هستند و رضايت شغلي در آنها متفاوت از ساير كاركنان حاصل ميشود.
سازمانهاي دانايي محور حساب ويژهاي برروي كاركنان خود باز كردهاند و آنها را حامل بار مفهومي دانايي محوري ميدانند. در اين سازمانها، كاركنان با ارزشترين سرمايه سازمان محسوب ميشوند. غلبه اين رويكرد سبب شده است اهميت نسبي اين سرمايه در دهه اخير رو به افزوني گذارد و با قرار گرفتن در گروه داراييهاي مفهومي و غير مشهود، وزن آنها را در مقايسه با داراييهاي مشهود سازمان بسيار سنگينتر كند.
كاركنان سازمانهاي دانايي محور كه به دانشگران معروفند، با توليد دانش و توسعه آن در ارتباط هستند و تلاش مينمايند با تبديل آن به اهداف تجاري، بقا و پيروزي سازمان را درعرصه رقابت تضمين نمايند.
دانشگران با اجراي فرايندها و با كمك فنآوري، اطلاعات و دانش مورد نياز سازمان را ايجاد مينمايند و با به اشتراك گذاشتن و انتقال آن، سازمان را در دستيابي به اهداف عالي، تصميمات معقول و نوآوري بيشتر ياري ميرسانند.
از آنجا كه دانشگران مشغول به كارگيري دانش در شغل و وظايف خود هستند، اطلاعات زيادي درباره شغل خود دارند و خواستار آزادي تخصصي و حرفهاي در سازمان هستند. آنها افرادي خود انگيخته، فعال، ياد گيرنده و ياددهندهاند و به چالش شغلي و آموزش مستمر نياز دارند.
اين كاركنان با بكارگيري فرايندهاي منحصر به فردي بيشتر حل كننده مسائل هستند تا يك كارگر توليد. آنها مانند زيردستان اداره نميشوند، آنها همكار هستند و حتي بيش از رئيسشان، درباره شغل خود ميدانند. اين تفاوت چيزي بيش از تشريفات است.