زمانی را که به عنوان یک شغل آبرومندانه در کنار گروهی از
همکاران خوب خود سپری میکنیم، در واقع احساس رضایت و خشنودی میکنیم. هر
چند که ممکن است شغلی که به آن مشغول هستید، از نظر شما ایدهآل نباشد اما
مدام سعی دارید خود را با گفتن این جمله متقاعد کنید: “درست است که شغل
فعلی، شغل رویایی من نیست اما خب فعلا همین کار را انجام میدهم.”
به گزارش سافت گذر به نقل ازفارنت؛ هیچ اشکالی ندارد که به شغل فعلی خود قانع باشید اما به خاطر بسپارید
که “قانع بودن” باعث شکلگیری حس رضایت میشود که از این جا به بعد، قسمت
خطرناک ماجرا شروع میشود! حس رضایتمندی باعث بهانهتراشیهای متعدد میشود
و به کار بردن عبارتی از این قبیل شروع میشود: “حالا چند ماه دیگر هم
اینجا کار میکنم” یا “الان که وقت ندارم دنبال کار جدید باشم” یا “شاید
واقعا لازم نباشد که به سمت معاونت (یا هر سمت دلخواه دیگری) برسم” رضایت
داشتن و قانع شدن رفته رفته به ترس تبدیل میشود و ترس همواره ما را عقب
نگه میدارد.
رضایت داشتن و قانع شدن رفته رفته به ترس تبدیل میشود و ترس همواره ما را عقب نگه میدارد.
دو همکار باهوش و با استعداد داشتم که در یکی از همین شغلهای معمولی
مشغول به کار بودند. وقتی آنها تصمیم گرفتند که شغل خود را تغییر دهند،
فاصله زمانی زیادی بین شغل مورد نظرشان ایجاد شده بود که همین امر باعث شد
آنها در مرحله به روز کردن رزومه خود با مشکل مواجه شوند. این که آنها
قصد داشتند وارد یک بازار کار متفاوت شوند، ترس شدیدی آنها را فرا گرفته
بود. آنها تقریبا روند جلسات مصاحبه را فراموش کرده بودند و احساس نالایق
بودن نسبت به دیگر همتایان خود داشتند و فکر میکردند که از قطار رشد و
ترقی جا ماندهاند. این احساس ترس میتواند منجر به تعویق در تصمیمگیری
شود و جستجو برای یک شغل جدید و مورد علاقه را به تاخیر اندازد.
در مجموع، تنها توصیهای که میتوانم به افرادی که جویای پیشرفت در
زندگی حرفهای خود هستند داشته باشم این است: قانع نباشید! در واقع،
حواستان به گذر زمان باشد و همواره حرکت بعدی در جهت رسیدن به حرفه رویایی
خود را در نظر داشته باشید.
چه علائمی نشان میدهد که زمان ترک شغل شما فرا رسیده است؟ در ادامه به ۷ نشانه قوی اشاره خواهیم کرد:
۱- شما در یک وضعیت ثابت زندگی میکنید
اگر در یک شرکت بدون هیچ گونه پیشرفت و تغییر سمت به مدت ۳ سال کار
کردهاید و به دنبال جهشی در زندگی شغلی خود هستید، زمان آن رسیده که به
گزینههای دیگر نیز فکر کنید. حتی در سازمانهای بزرگ که ترفیع رتبه به
سختی صورت میگیرد برای رسیدن به سمت بالاتر، باید یک چارچوب زمانی را در
نظر بگیرید.
۲- شما هیچگونه بازخوردی دریافت نمیکنید.
اگر مدیر شما هیچ گونه اشارهای به ترفیع سمت شما از خود نشان نمیدهد،
فهمیدن این که چه آیندهای در سازمان پیش رو دارید، بسیار دشوار است.
بهترین مدیران آنهایی هستند که در مسیر توسعه شغلی به شما مشاوره و
راهنمایی میدهند. مدیر شما اینگونه عمل نمی کند؟ اشکالی ندارد! اما اگر به
دنبال یک شغل جدید نباشید، به خود بدهکار خواهید ماند.
۳- شما چیزی از شغل خود یاد نمیگیرید
یکی دیگر از علائمی که نشان میدهد، زمان تغییر شغل شما فرا رسیده است
این است که نمودار یادگیری شما یک خط صاف باشد. البته قرار نیست که هر روز
در محیط کاری خود تجربه جدیدی کسب کنید اما انتظار میرود در مهارتهای
اصلی شما یک بهبود اساسی حاصل شود. این را هم بدانید که یادگیری در زندگی
حرفهای تا حدودی به شما بستگی دارد. به عنوان مثال، این یادگیری میتواند
از طریق راهاندازی یک پروژه جدید، گذراندن دورههای مورد علاقه و شرکت در
کنفرانسها و سمینارهای مرتبط ایجاد شود اما چنانچه شرکت محل کار شما چنین
امکانات و فرصتهایی را در اختیارتان قرار نمیدهد، زمان خداحافظی با آن
شغل فرا رسیده است.
۴- کارکنان دیگر در حال بیرون آمدن از آن سازمان هستند
آیا همکاران شما دائم در حال به روز کردن رزومه خود در LinkdIn هستند؟
هنگامی که متوجه میشوید موجی از نارضایتی بین کارکنان (به خصوص نیروهای
خوب) مشغول به کار در شرکت ایجاد شده است و اکثر آنها شغل خود را تغییر
میدهند، به این فکر کنید که یک موقعیت شغلی بهتر در انتظار شماست. سوء
برداشت نشود! منظور من تقلید کورکورانه از عملکرد و تصمیمهای بقیه نیست.
اما بیرون آمدن همکارانتان از شغل فعلی را به عنوان یک علامت هشدار در نظر
بگیرید و علت خروج آنها را جویا شوید. پاسخهای آنها میتواند، درک بهتری
را از موقعیت شغلی شما فراهم کند.
۵- در مجموعه کاری شما ثبات ساختاری وجود ندارد
مشکلاتی چون سوء مدیریت و یا خط مشیهای غلط، باعث بر هم زدن ثبات
ساختاری سازمان میشود. سازماندهی مجدد فی نفسه ایرادی ندارد و باعث ایجاد
فرصتهایی نیز میشود. اما چنانچه تغییرات سازمانی بیش از حد باشند باعث
بروز نوساناتی در اوضاع میشود و شرایط شغلی موجود، تمرکز شما را به جای
توسعه و پیشرفت کاری به مسائل دیگری سوق میدهد.
۶- به دنبال شما هستند!
ایمیلهای آزاردهنده و درخواستهای تلفنی استخدام معمولا به معنی رسیدن
به یک شغل جدید نیست اما آنها را کاملا نادیده نگیرید. حجم بالای
درخواستهای ایمیل و تلفن میتواند حاکی از یک صنعت و بازار کار پویا باشد.
من به عنوان یه محقق در زمینه بازار کار، معمولا در این نوع مکالمات کاری
به دنبال پاسخ پرسشهایی از قبیل کارفرما کیست، قوانین و کارآییهای مورد
نیاز و متوسط حقوق دریافتی در مقایسه با دیگر شغلها، هستم.
۷- احساس میکنید که زمان رفتن فرا رسیده است
فارغ از تمام این علائم هشدار دهنده، به ندای قلب خود گوش دهید. هیچکس
به غیر از خود شما نمیداند که چه شرایط کاری برای شما بهتر است و اگر
احساس میکنید که میتوانید در شغل بهتری مشغول به کار شوید، دست به کار
شوید.
اکثر ما، بیش از ۴۰ ساعت در هفته را مشغول به کار هستیم بنابراین حق
مسلم ماست که در کار خود رشد و ارتقا داشته باشیم. حتی اگر از شغل فعلی خود
راضی و خوشحال هستید، در یک بازه زمانی مشخص (به عنوان مثال سالی دو بار)
وضعیت خودتان را بررسی کنید. با این کار، نه تنها فرصت مرور دستاوردهای خود
را خواهید داشت بلکه مجبور خواهید شد که با آگاهی از شرایط مورد نیاز در
بازار کار، سطح تواناییهای خود را بالا ببرید و در نهایت با اجرای این
روند، علاوه بر این که از شغل فعلی خود رضایت دارید، به سمت فرصتهای بهتر
شغلی نیز گام خواهید برداشت.