كنترلر
حافظه پردازندههاي دو هستهاي Clarkdale، در زمينه عملكرد خالص بهطور
جدي در سطح پايينتري نسبت به كنترلرهاي حافظه مجتمع ساير پردازندههاي
اينتل قرار دارد. حالا بايد ديد آيا با استفاده از اوركلاكينگ DDR3 SDRAM راهي براي برطرف كردن اين شرايط وجود دارد يا خير.
بسياري
از سايتها و مجلات، در اولين برخورد پردازندههاي دو هستهاي جديد LGA
1156 شركت اينتل كه به خانواده Clarkdale تعلق دارند، به چند خصوصيت عجيب و
ناخوشايند كنترلر حافظه آن اشاره كردند. اين پردازندهها با سرعت بسيار
پاييني با حافظه كار ميكنند و شما ميتوانيد اين موضوع را از مقايسه نتايج
پهناي باند زيرسيستم حافظه و آزمايشهاي تأخير در سيستمهايي كه بر اساس
پردازندههاي چهار هستهاي Core i7 و پردازندههاي دو هستهاي Core i5 پيكربندي شدهاند، مشاهده كنيد. براي مثال، آزمايش مقايسهاي
Everest Memory Benchmark كه بر روي يك Clarkdale دو هستهاي و يك
Lynnfield چهار هستهاي با فركانس كلاك يكسان اجرا شده، نتايج نمايش داده
شده در جدول زير را توليد ميكند.
با
وجود آنكه پردازنده دو هستهاي با فناوري پيشرفتهتر 32 نانومتري توليد و
بعد از همكار چهار هستهاي خود به بازار عرضه شده، اما بهطور چشمگيري از
آن عقب ميماند. با اينحال، اين فاصله براي ما يك پديده غيرقابل توضيح به
شمار نميآيد. موضوع اين است كه پردازندههاي دو هستهاي Clarkdale برخلاف
پردازندههاي چهار هستهاي Lynnfield فاقد ساختار يكپارچه هستند، بلكه از
دو die نيمههادي تشكيل شدهاند كه در داخل يك بستهبندي واحد قرار
گرفتهاند. در عين حال، كنترلر حافظه در داخل يك die مجزا از هستههاي
محاسباتي پيادهسازي شده است. به همين دليل است كه زيرسيستم حافظه با سرعت
پايينتري كار ميكند، زيرا اكنون يك QPI اضافي در فاصله ميان پردازنده و
حافظه قرار گرفته است كه به اين واحدهاي داخل بستهبندي پردازنده Clarkdale
براي برقراري ارتباط با يكديگر كمك ميكند. بههمين دليل ويژه، خصوصيات
عملكرد زيرسيستم حافظه در سيستمهاي مبتني بر پردازندههاي دو هستهاي Core i3 و Core i5 شايسته مطالعه جداگانهاي است. تعميم نتايجي كه قبلاً در سيستمهاي
LGA 1156 مجهز به پردازندههاي چهار هستهاي بهدست آمدهاند، بهوضوح
منطقي به نظر نميرسد. به همين دليل، ما يك آزمايش جداگانه را ترتيب
دادهايم كه تأثير فركانس كلاك و زمانبندي تأخيرهاي حافظه بر عملكرد
سيستمهاي مبتني بر Clarkdale را آشكار خواهد كرد.ايده مذكور با توجه به
اين واقعيت كه ما يك پردازنده قابل اوركلاك Core i5-655 با ضريب فركانس باز
را در اختيار داريم، بيش از پيش حساسيت پيدا ميكند. اين پردازنده نه تنها
امكان تنظيم ضريب فركانس را براي دستيابي به سرعت كلاك مورد نظر فراهم
ميسازد، بلكه دسترسي به دامنه گستردهاي از حالتهاي عملكردي حافظه را نيز
در اختيار شما ميگذارد. در حاليكه پردازندههاي معمولي Clarkdale
تنها از حافظههاي DDR3-1333 در حالت اسمي آنها پشتيباني ميكنند، اين
مدل پردازنده با يك ضريب فركانس باز امكان افزايش سرعت كلاك حافظه تا سطح DDR3-1600، DDR3-1866 و DDR3-2133 را فراهم ميكند.
اميدواريم
توانايي پردازنده Core i5-655 براي پشتيباني از حالتهاي سريعتر حافظه
حداقل تا حدودي سرعت پايين كنترلر حافظه را جبران كند، زيرا در اكثر موارد
اين كنترلر حافظه است كه به گلوگاه ريزمعماري Clarkdale تبديل ميشود و از
آشكار شدن پتانسيل عملكردي واقعي اين پردازندهها جلوگيري ميكند.
نگاه نزديكتري به حافظه GeIL EVO ONE PC3-17000
به
منظور آزمايش پردازنده با كنترلر حافظهاي كه (بهصورت نظري) امكان
استفاده از DDR3-1333 را حتي بدون افزايش كلاك مبنا فراهم ميكند، ما با
وسواس زيادي به جستجوي يك حافظه مناسب پرداختيم كه در چنين فركانسهاي
بالايي با مشكل مواجه نشود. ما تصميم گرفتيم از سري DDR3
EVO ONE شركت GeIL استفاده كنيم كه در ميان اوركلاك كنندگان از محبوبيت
بالايي برخوردار است. كيت GE34GB2133C9DC شامل يك جفت ماجول 2 گيگابايتي
است كه براي كار در فركانس 2133مگاهرتز با زمانبندي 27-9-9-9 طراحي
شدهاند. بايد توجه داشته باشيد كه چنين محصولاتي در بازار امروز حافظه،
تقريباً كمياب هستند و به همين دليل ارزش بررسي دقيقتر را دارند.
با
وجود آنكه كيت حافظه GeIL GE34GB2133C9DC در يك بستهبندي استاندارد عرضه
ميشود، ماجولهاي داخل آن تا حدودي غيرعادي به نظر ميرسند. اين موضوع
چندان تعجبآور نيست زيرا ماجولهاي حافظهاي كه حتي بدون يك افزايش چشمگير
ولتاژ در چنين فركانس بالايي كار ميكنند، به خنككنندگي پيشرفتهاي براي
تراشههاي خود نياز دارند. در واقع بديهي است كه حرارتگيرهاي آلومينيومي
ساده نظير نمونههايي كه بر روي اكثر ماجولهاي حافظه رده Enthusiast ديده ميشوند، براي چنين ماجولهايي كافي نخواهند بود.
خنككنندگي
ماجولهاي EVO ONE شامل دو بخش است. اولين بخش از صفحات آلومينيومي نسبتاً
معمولي ساخته شده كه با يك نوار اينترفيس حرارتي به تراشهها چسبانده شده
است. بخش دوم حاوي يك لوله حرارتي صاف با 25 پره ظريف بر روي آن است كه با
زاويه 90 درجه نسبت به خود ماجول قرار گرفتهاند. انتهاي اين لوله حرارتي
مابين صفحات حرارتگير در بالاي تراشههاي حافظه پرس شده و به همين دليل
هيچ حرارت مستقيمي را جذب نميكند. همين موضوع باعث ميشود ما تا حدودي
درباره كارآيي واقعي آن نگران باشيم. با اينحال، اين پيكربندي خنككنندگي
داراي يك مزيت بي چون و چرا است؛ اين ساختار بهصورتي طراحي شده است تا
جريان هواي خنككننده پردازنده درست از مابين پرههاي آن عبور كند.
در
ميان مزياي EVO ONE، بايد به آزمايش شدن آن با فناوري( DBT (Die-hard
Burn-in اشاره كنيم. اين رويه آزمايشي نشان ميدهد كه ماجولها يك آزمايش
فشار 24 ساعته را با افزايش چشمگير ولتاژ و همچنين افزايش دماي محيطي تا
سطح 100 درجه سانتيگراد پشت سر گذاشتهاند. اين روش به توليدكننده امكان
ميدهد تا تراشههاي بالقوه ضعيفي كه ميتوانند در طول يك دوره زماني
ابتدايي دچار خرابي شوند (و بخش عمدهاي از محصولات برگشتي را تشكيل
ميدهند) را جدا كند.
اما
حتي اين مزاياي قابل ملاحظه نيز نميتوانند يك نقيصه جدي ماجولهاي حافظه
سري EVO ONE شركت GeIL را جبران كنند: بزرگي بيش از حد سيستم خنككنندگي
آنها. حرارتگيرها به حدي بلند هستند كه اين ماجولها نميتوانند در هر
سيستمي نصب شوند. تعداد نسبتاً زيادي از خنككنندههاي قدرتمند
پردازندهها، تا روي اسلاتهاي DIMM گسترش پيدا ميكنند و در اين وضعيت
ماجولهاي EVO ONE واقعاً هيچ شانسي براي نصب در اين اسلاتهاي DIMM
نخواهند داشت.
برچسبهاي موجود بر روي هر دو ماجول حافظه، حاوي شماره قطعه محصول و همچنين مشخصات اصلي آنها هستند. فهرست كامل مشخصات كيت حافظه GeIL GE34GB2133C9DC عبارتند از:
كيت دو كاناله با دو ماجول 2 گيگابايتي (مجموعاً 4 گيگابايت)
فركانس اسمي: 2133 مگاهرتز
زمانبندي: 9-9-9-27-1T
ولتاژ: 1.65v
بهعبارت
ديگر، اين حافظه براي كار در فركانس 2133 مگاهرتز از تغذيه 65/1 ولت
استفاده ميكند كه به يك استاندارد غيررسمي براي ماجولهاي قابل اوركلاك در
سيستمهاي LGA 1156 و LGA 1366 تبديل شده است. ماجولهاي GeIL GE34GB2133C9DC از پروفايلهاي XMP پشتيباني ميكنند. يكي از اين پروفايلها، مشخصات رسمي ماجولها را تكرار ميكند.
به
علاوه، پروفايلهاي مذكور در عين حال نشان ميدهند كه توليدكننده
ماجولها عملكرد بينقص كيت با زمانبندي 25-8-8-8 در فركانس 1900 مگاهرتز و
زمانبندي 22-7-7-7 در فركانس 1666 مگاهرتز را تضمين كرده است. SPD مثل
هميشه حاوي تنظيماتي است كه عملكرد سيستم را بدون هرگونه تنظيمات پيكربندي،
تضمين ميكند.
حافظه
DDR3-2133 شركت GeIL در طول آزمايشهاي عملي ثابت كرده است كه مشخصات سطح
بالاي آن دقيقاً همان چيزي هستند كه ادعا ميكند. وقتي ما از اين حافظه در
يك سيستم مبتني بر مادربرد Asus P7P55D Premium با چيپست Intel P55 Express و يك پردازنده Core i7-860 استفاده كرديم، توانستيم آن را بهطور پايداري در پيكربندي
DDR3-2214 با زمانبندي 9-9-9-27-2T بهكار بيندازيم. در همين شرايط، ولتاژ
ماجولهاي حافظه DDR3 ما 65/1 ولت بود كه دقيقاً مشخصات رسمي آن و وضعيت
توصيه شده توسط اينتل به شمار ميآيد.
اين يك نتيجه بسيار مثبت بوده و گوياي سطح بسيار بالاي اين كيت حافظه GeIL است. جذابيت اين موضوع زماني دو چندان ميشود كه بدانيد GeIL EVO ONE PC3-17000 نيز با زمانبندي تهاجمي حافظه ما را نااميد نكرد. بهطور دقيقتر، اين حافظه در حالت DDR3-1745 با زمانبندي
7-7-7-20-1T بهصورت كاملاً پايداري كار ميكرد. در اين حالت، عملكرد
زيرسيستم حافظه تنها اندكي پايينتر از عملكرد آن با حداكثر فركانس ممكن و
تنظيمات زمانبندي نسبتاً آرامتر، بوده است.
در
اينجا ميتوانيم ماجراجويي خود با ماجولهاي حافظه عالي DDR3-2133 شركت
GeIL را به پايان برسانيم، البته اگر يك نكته مهم در اين ميان وجود نداشت.
به احتمال متوجه شدهايد كه ما پتانسيل اوركلاكينگ كيت GeIL GE34GB2133C9DC
خود را در يك سيستم LGA1156 مبتني بر يك پردازنده Core i7 آزمايش كردهايم
كه ارتباط چنداني با عنوان اين مقاله ندارد. البته ما دلايل خود را براي
انجام اين كار داشتهايم. موضوع اين است كه كنترلر حافظه پردازندههاي
Clarkdale با كنترلر حافظه پردازندههاي Lynnfield تفاوت دارد و اين تفاوت
صرفاً به محل قرارگيري آن در داخل يك die نيمههادي جداگانه مربوط نميشود.
همانطور كه آزمايشهاي عملي ما نشان دادند، وقتي ماجولهاي DDR3 با
پردازندههاي دو هستهاي LGA1156 مورد استفاده قرار ميگيرند بهصورت
كاملاً متفاوتي كار ميكنند. در واقع ما نتوانستيم در طول اوركلاكينگ حافظه
با يك پردازنده Clarkdale به همان نتايج بالا دست پيدا كنيم. در عين حال
به نظر ميرسد كه اين يك مشكل عمومي است؛ هر حافظه پرسرعتي كه براي مشتاقان
سختافزاري ارائه شده با پردازندههاي دو هستهاي LGA1156 كندتر از زماني
كار ميكند كه با يك پردازنده چهار هستهاي LGA1156 مورد استفاده قرار
ميگيرد.
براي
مثال، كيت GeIL EVO ONE PC3-17000 كه در ابتدا براي كار در حالت DDR3-2133
طراحي شده و در واقع ميتواند كاملاً در فركانسهاي بالاتر از 2/2
گيگاهرتز پايدار بماند، هنگامي كه در يك سيستم مبتني بر Core i5-655K نصب
ميشود تا سطوح غيرمنتظرهاي افت ميكند.
DDR3-2000
بالاترين سطحي است كه پردازنده Clarkdale ما ميتواند در اختيار حافظه
GeIL GE34GB2133C9DC قرار دهد. بهعبارت ديگر، اوركلاك كنترلر حافظه
پردازندههاي دو هستهاي LGA1156، يك مانع مخفي را آشكار ميسازد و اين
حقيقت كه پردازنده قابل اوركلاك Core
i5-655K حالت تنظيمات DDR3-2133 را براي حافظه امكانپذير ميسازد، هيچ
معنايي ندارد. در واقع ما براي يافتن هر گونه تائيد عملي در اين زمينه كه
حافظه ميتواند با چنين پردازندهاي در سطح مذكور مورد استفاده قرار گيرد،
ناكام مانديم.
به
هر حال، همانطور كه آزمايشهاي بيشتر نشان دادند، كنترلر حافظه Clarkdale
تنها زماني كه از حافظه DDR3 پرسرعت استفاده ميكرديم مشكلساز نبود.
هنگامي كه تنظيمات تهاجمي حافظه را آزمايش ميكنيد نيز با مشكلاتي مواجه
خواهيد شد، هر چند كه اين موضوع تا حدود زيادي به تقسيمكننده مورد استفاده
شما براي فركانس حافظه بستگي دارد. با وجود اين، انعطافپذيري پايينتر
كنترلر حافظه پردازندههاي دو هستهاي LGA1156 در مقايسه با كنترلر حافظه
درون پردازندههاي Lynnfield، يك واقعيت اجتنابناپذير است.
پيكربندي بستر آزمايش
ما براي آزمايشهاي مورد نظر خود از بستر آزمايشي زير استفاده كرديم:
پـــردازنـــــده: Core i5-655K
ا(Clarkdale، ا2 هسته/4 رشته پردازشي، 2/3 گيگاهرتز، 4 مگابايت كاشه L3)
مادربرد: ASUS P7P55D Premium ا( LGA1156 با چيپست P55 Express)
حافظه: دو ماجول 2 گيگابايتي GeIL EVO ONE PC3-17000
كارت گرافيك: ATI Radeon HD 5870
درايو ديسك سخت: WD VelociRaptor
(مWD3000HLFS)
خنككننده پردازنده:
Thermalright Ultra-120 eXtreme
با فن Enermax Everest
منبع تغذيه: ( Tagan TG880-U33II ا 880 W)
سيستم عامل: Windows 7 Ultimate x64
آزمايش اول: حالت اسمي
اولين
بخش از آزمايش ما به كار سيستم در حالت اسمي آن اختصاص دارد، يعني زماني
كه هيچيك از قطعات سيستم اوركلاك نشدهاند. تنها ضريب فركانس حافظه و
زمانبندي حافظه تغيير كردهاند. بايد بگوييم كه ما در طول اين آزمايش تلاش
كرديم تا عاديترين شرايط كاري را براي سكوي خود تقليد كنيد، بنابراين
تصميم گرفتيم كه هيچيك از فناوريهاي پردازنده را غيرفعال نكنيم.
Hyper-Threading،Hyper-Threading و Intel
SpeedStep طبق معمول كار ميكردند. سيستم، پردازنده Core i5-655K ما را
بهعنوان يك پردازنده چهار هستهاي شناسايي ميكرد و فركانس كلاك آن تحت
فشار محاسباتي با شدتهاي مختلف تا 33/3 گيگاهرتز يا 46/3 گيگاهرتزي افزايش
مييافت.
در
ابتدا تصميم داشتيم Core i5-655K را در تمام حالتهاي ممكن، كه بسيار
بيشتر از حالتهاي ممكن بر روي يك پردازنده LGA1156 عادي هستند، آزمايش
كنيم. پردازندههاي معمولي Core i5 صرفاً ميتوانند كلاك حافظه را در
حالتهاي DDR3-800 ،DDR3-1066
يا DDR3-1333 تنظيم كنند، اما پردازنده قابل اوركلاك Core i5-655K در عين
حال از حالتهاي DDR3-1600، DDR3-1866 و DDR3-2133 نيز پشتيباني ميكند.
حداقل، اين نتيجهاي است كه ما پس از بررسي تنظيمات قابل دسترس با اين
پردازنده در تنظيمات بايوس مادربرد به آن رسيديم. با اينحال، تجربههاي
عملي نشان دادند كه همه اين پيكربنديهاي حافظه عملي نخواهند بود. بهطور
خاص، همانطور كه قبلاً نيز اشاره كرديم، Core
i5-655K در كار با فركانس حافظه 2133 مگاهرتزي بهصورت پايدار با شكست
مواجه شد. بنابراين، مجبور شديم حالت DDR3-2133 را از آزمايشها حذف كنيم.
يك مشكل ديگر در حالت DDR3-1600 ظاهر شد. در اين حالت، حافظه تنها با
زمانبنديهاي ملايمتر 9-9-9-27 يا 8-8-8-24 پايدار ميماند. هنگاميكه ما
زمانبندي را بهصورت 7-7-7-21 تنظيم كرديم، سيستم در زمان بوت قفل ميكرد،
حتي با وجود اين واقعيت كه كيت GeIL GE34GB2133C9DC بر اساس مشخصات خود
مطمئناً از اين حالت كاري پشتيباني ميكند. بهعبارت ديگر، كنترلر حافظه
Clarkdale همانقدر كه در اولين نگاه به نظر ميرسد ساده نيست، پس بهطور
آشكاري بسيار عجيب است كه نمايندگان عادي خانواده Clarkdale هيچ ضريبي
ندارند كه امكان تنظيم كلاك حافظه در سطحي بالاتر از DDR-1333 را فراهم
كند.
ما
از آزمايش مقايسهاي Cachemem در يوتيليتي Lavalys Everest براي بررسي
پهناي باند و تاخير زيرسيستم حافظه استفاده كرديم. وضعيت در اينجا بسيار
جالب توجه بود. از يك سو، افزايش فركانس حافظه و زمانبنديهاي پايينتر
بهطور منطقي به كاهش تاخير عملي كلي منتهي ميشود. اما از سوي ديگر، اگر
به سطح عملكرد در طول عمليات خواندن زيرسيستم حافظه نگاه كنيد (كه يكي از
مهمترين پارامترهاي عملي به شمار ميآيد)، نميتوانيد يك رشد واقعاً قابل
توجه را مشاهده كنيد. به نظر ميرسد در حالي كه حافظه در سرعتهاي بالاتر
از DDR3-1333 كار ميكند، پهناي باند در مسير مابين هستههاي محاسباتي
پردازنده و حافظه بهطور مصنوعي توسط نوعي مانع محدود ميشود. بنابراين،
تقريباً منطقي خواهد بود كه فرض كنيم اين مانع، چيزي غير از گذرگاه داخلي
اتصال دهنده die پردازنده با die حاوي خود كنترلر حافظه نيست. بهعبارت
ديگر، استفاده از حافظه پرسرعت با پردازندههاي Clarkdale بدون هيچ
اوركلاكي و تنها با افزايش فركانس كلاك پايه پردازنده، معناي چنداني نخواهد
داشت. البته نتايج آزمايشهاي مقايسهاي ما نيز اين مشاهدات را بهوضوح
تاييد ميكنند.
گرچه
DDR3 SDRAM پرسرعت تنها سطح پايينتري از تاخير زيرسيستم حافظه را تامين
ميكند، به ندرت بر افزايش پهناي باند تاثير ميگذارد و شاهد هستيم كه سطح
عملكرد در تعدادي از آزمايشهاي ما با نصب ماجولهاي حافظه سريعتر افزايش
مييابد. بهطور متوسط، استفاده از DDR3-1866 بهجاي
DDR3-1333 تقريباً 3 درصد بهبود عملكرد را به همراه خواهد داشت. اين
دقيقاً همان چيزي است كه اينتل با توصيه عدم استفاده از حافظههاي سريعتر
از 1333 مگاهرتزي به همراه پردازندههاي Core i5 و Core i3 خود، از ما
پنهان كرده بود. به اعتقاد ما، اين يك افزايش بيدوام در سرعت عملي به شمار
ميآيد كه دلايل خوبي را در اختيارمان قرار ميدهد تا درباره نياز به DDR3 SDRAM پرسرعت در سيستمهاي LGA1156 اوركلاك نشده ترديد داشته باشيم.
آزمايش دوم: اوركلاكينگ
به
سختي ميتوان نتايج آزمايش اول را بهعنوان محركي براي استفاده از حافظه
سريع در سيستمهاي LGA1156 مجهز به پردازندههاي دو هستهاي در نظر گرفت.
با اينحال، حتي اين روش استفاده از حافظه سريع يعني عدم افزايش كلاك مبنا
نيز تنها براي عدهاي از كاربران قابل دسترسي است كه شانس خريداري يك
پردازنده سري K با يك ضريب فركانس باز را داشتهاند. اكثر سيستمهاي مبتني
بر پردازندههاي Clarkdale، پردازنده خود را هنگاميكه حافظه سريعتري با
كلاك بيش از 1333 مگاهرتز در دسترس باشد، با افزايش فركانس BCLK اوركلاك
ميكنند. دقيقاً به همين دليل است كه تصميم گرفتيم دومين بخش از آزمايشهاي
خود را به مطالعه تأثير تنظيمات زيرسيستم حافظه بر عملكرد يك سيستم
اوركلاك شده با اين وضعيت ويژه، اختصاص دهيم.
بايد
همينجا به اين نكته اشاره كنيم كه وقتي پردازنده خود را با افزايش كلاك
مبناي آن اوركلاك ميكنيد، تمام گذرگاهها در داخل سيستم شما با سرعتهاي
بالاتري كار خواهند كرد. علاوه بر فركانس كلاك پردازنده، سرعت گذرگاه QPI
كه ارتباط مابين dieهاي پردازنده را با يكديگر برقرار ميكند نيز افزايش
پيدا ميكند. در نتيجه، انتظار داريم كه ارتباط آشكارتري را مابين سرعت
زيرسيستم حافظه و عملكرد آن مشاهده كنيم.
براي
اين كه شرايط آزمايش را تا حد امكان واقعيتر كرده باشيم، پردازنده Core
i5-655K خود را تا سطح 4/4 گيگاهرتز اوركلاك كرديم. اين فركانس با ضريب ×22
و كلاك BCLK 200 مگاهرتزي بهدست آمده بود. تمام پردازندههاي دو هستهاي
Clarkdale از اين ضريب پشتيباني ميكنند، پس نتايج اين آزمايش ميتواند به
آساني در مورد اكثر سيستمهاي موجود اعمال شود.
ما در طول اين آزمايشها حالت Turbo (كه ضريب فركانس پردازنده را بهطور
ديناميك تغيير ميدهد) را غيرفعال كرديم، زيرا اوركلاكينگ تنها در اين حالت
ميتوانست بالاترين بازدهي را داشته باشد.
افزايش
فركانس كلاك مبنا باعث شد كه مجموعه فركانسهاي قابل دسترسي حافظه با
ضريبهاي جداگانه تغيير كند. بهجاي DDR3-800، DDR3-1067 و DDR3-133
پردازنده بهطور خودكار پشتيباني خود را به ترتيب به DDR3-1200، DDR3-1600 و
DDR3-2000 تغيير داد. تمام اين سه حالت نه تنها در سيستمهايي كه از يك
CPU با ضريب فركانس باز استفاده ميكنند، بلكه بر روي ساير سيستمها نيز
قابل دسترسي هستند. در واقع اين فركانسها ميتوانند با هر پردازنده Clarkdale
امكانپذير شوند. دقيقاً به همين دليل است كه ما از اين فركانس BCLK ويژه
200 مگاهرتزي استفاده كرديم، زيرا به شما اجازه ميدهد كه حالت DDR3-2000 را بر روي هر پردازنده LGA1156 در اختيار داشته باشيد.
همانطور
كه انتظار داشتيم، تاثير فركانس حافظه بر پهناي باند عملي زيرسيستم حافظه،
پس از اوركلاك شدن پردازنده بسيار بيشتر است. با وجود اين كه 40 درصد
افزايش فركانس حافظه در حالت اسمي تنها با 7 درصد بهبود در عمليات خواندن
حافظه همراه است، حالا 66 درصد افزايش فركانس DDR3
SDRAM بيش از 21 درصد تقويت در پهناي باند عملي زيرسيستم حافظه را نمايش
ميدهد. بهعبارت ديگر، اوركلاكينگ گذرگاه QPI داخلي پردازنده تأثير مثبتي
بر عملكرد زيرسيستم حافظه دارد.تنها يك نكته در اين ميان به چشم ميخورد:
نتايج آزمايش سيستم با DDR3-1600 SDRAM بسيار پايين هستند. با اينحال، هيچ
اشتباهي رخ نداده:كنترلر حافظه Clarkdale تنها غافلگيري ديگري را براي ما
آماده كرده است. اين يك خصوصيت عجيب ضريب ×8 فركانس حافظه (كه در حالت
اسمي امكان تنظيم كلاك حافظه بهصورت DDR3-1067 را فراهم ميكند) است كه
پهناي باند عملي زيرسيستم حافظه را كاهش ميدهد.
حالت
DDR3-1600 انتخاب شده با افزايش BCLK به 200 مگاهرتز واقعاً بهينهترين
گزينه به شمار نميآيد. بر اساس نتايج بهدست آمده، DDR3-1200 با
زمانبنديهاي پايينتر تقريباً هميشه نتيجه بهتري را به همراه دارد. با
اينحال، ما هيچ شكايتي در مورد
DDR3-2000 نداريم. بهطور متوسط، استفاده از DDR3-2000 در يك سيستم
اوركلاك شده با پردازنده LGA1156 دو هستهاي ميتواند عملكرد را تا سطح
5درصد افزايش دهد و در برنامههايي كه به پارامترهاي زيرسيستم حافظه حساس
هستند (مانند بازيها)، اين افزايش عملكرد ميتواند به 10 درصد برسد.
جمعبندي
به هر حال، جمعبندي كلي كه ميتوان از آزمايشهاي انجام شده در اين مقاله
بهدست آورد اين است كه عملكرد پردازندههاي LGA1156 دو هستهاي، بهطور
جدي به سرعت حافظه بستگي ندارد. اين موضوعي است كه صرفاً در مورد
پردازندههاي Clarkdale صدق نميكند: ما قبلاً نيز بارها درباره تأثير اندك
سرعت حافظه بر عملكرد سيستم صحبت كردهايم.
با
اينحال يك وضعيت ويژه در اينجا وجود دارد. هر چند كه پردازندههاي
Clarkdale بهطور رسمي داراي يك كنترلر حافظه مجتمع هستند، اما در واقع
كنترلر مذكور در داخل يك die نيمههادي جداگانه قرار دارد كه از طريق
گذرگاه QPI با die پردازنده ارتباط برقرار ميكند. اين گذرگاه اضافي به يك
گلوگاه تبديل ميشود كه در نتيجه آن افزايش عملكرد وقتي از حافظه سريعتر
از DDR3-1333
استفاده ميكنيد، بسيار اندك خواهد بود. با وجود اين، DDR3-1600 و
DDR301866 بدون اوركلاك شدن فركانس BCLK تنها با پردازندههاي Core
i5-655K كه ضريب فركانس بازي دارند قابل استفاده خواهند بود، وضعيتي كه
چندان گسترده به شمار نميآيد. پردازندههاي دو هستهاي معمولي خانوادههاي
Core
i5 و Core i3 در حالت اسمي خود امكان تنظيم كلاك حافظه در هر سطحي بالاتر
از 1333 مگاهرتز را فراهم نميكنند. در طول آزمايش اوركلاكينگ با افزايش
فركانس BCLK، فركانس گذرگاه QPI نيز افزايش مييابد و به همين دليل هيچ
مشكلي در رابطه با حافظه پرسرعت در سيستمهايي با پردازنده Clarkdale
اوركلاك شده وجود نخواهد داشت. در مقابل، ما يك خصوصيت عجيب ديگر را كشف
كرديم: بهتر است از بهكارگيري ضريب ×8 براي حافظه اجتناب كنيد، زيرا پهناي
باند عملي زيرسيستم حافظه به دلايلي در اين وضعيت با افت چشمگير مواجه
ميشود. بنابراين، بهتر است از ضريب كوچكتر ×6 با تنظيمات زمانبندي پايين و
يا بالاترين ضريب ×10 براي دستيابي به حداكثر عملكرد استفاده كنيد. در
بهترين حالت، شما ميتوانيد با تغيير پارامترهاي زيرسيستم حافظه به 8 تا 10
درصد عملكرد بيشتر دست پيدا كنيد.
خودتان
بايد تصميم بگيريد كه آيا اين سطح بهبود ميتواند سرمايهگذاري براي خريد
حافظههاي قابل اوركلاك را توجيه كند يا خير. با اينحال، خريد هر نوع
حافظهاي سريعتر از DDR3-2000 براي سيستمي با يك پردازنده دو هستهاي
LGA1156 به هيچوجه منطقي نخواهد بود. حتي اگر يك پردازنده Core i5-655K با
ضريب فركانس باز را در اختيار داشته باشيد، تا زماني از راهحلهاي
خنككنندگي سطح بالا را در اختيار نداشته باشيد نميتوانيد از حافظههاي
فوقسريع استفاده كنيد. در پايان بايد تنها يك نكته را اضافه كنيم: ما
توانستيم كنترلر پردازنده Clarkdale خود را تنها اندكي به همكار آن در
پردازندههاي Lynnfield نزديكتر كنيم.
براي
اينكار مجبور شديم تمام گذرگاههاي داخل سيستم مبتني بر Clarkdale را تا
50 درصد اوركلاك كرده و از حافظههاي پر سرعت و قابل اوركلاك DDR3-2000
استفاده كنيم تا زيرسيستم حافظه را به سطح پيكربنديهاي مبتني بر Lynnfield
با حافظه DDR3-1333 برسانيم. بنابراين، كاملاً آشكار است كه پردازندههاي
چهار هستهاي گرانتر LGA1156 بدون هيچ بحثي سريعتر از برادران دو هستهاي
خود هستند، نه تنها در زمينه قدرت محاسباتي بلكه در هنگام كار با زيرسيستم
حافظه.