الف) تنها با پرداخت ماهانه 60
دلار، از خدمات تلفن رایگان به تمام نقاط دنیا بهرهمند شوید و نگذارید
بستگانتان در ایران، هزینههای کمرشکن قبض تلفن را برای تماس تلفنی با شما
بپردازند!.
جمله فوق، بخشی از متن تبلیغات یک اپراتور خصوصی مخابراتی مستقر در يكي از
كشورهاي همسايه بود که نگارنده اخیرا در یکی از نشریات فارسیزبان اين كشور
مشاهده كرد.
در ادامه این تبلیغ، با اشاره به قیمت بسیار بالای خدمات مخابراتی در
ایران، از شرکتهای بینالمللی مستقر در اين كشور دعوت شده بود تا با
پرداخت ماهانه 60 دلار، از یک خط تلفن با قابلیت مکالمه نامحدود و 24 ساعته
با سراسر جهان برخوردار شوند.
ارائهدهنده این خدمات مخابراتی، با هوشمندی تمام و با اطلاع کامل از
هزینههای سنگین خدمات مخابراتی در ایران، در متن تبلیغات خود چندین بار به
هزینههای سنگین مخابراتی در ایران اشاره كرده بود و از شرکتهایی که
مشتریان گسترده ایرانی دارند دعوت كرده بود تا با اشتراک خدمات مخابراتی
مذکور، خودشان همه هزینه مکالمه تلفنی با مشتریان ایرانی را بر عهده گرفته و
از تحمیل هزینه سنگین به آنان جلوگیری کنند.
مثال فوق، فقط یکی از مثالهای گستردهای بود که در مورد کاهش روزافزون
قیمتهای جهانی خدمات مخابراتی و نیز اینترنتی میتوان ارائه كرد؛ کاهش
قیمتی که در اغلب کشورهای دنیا با بهبود سریع کیفیت این خدمات نیز توام
بوده است. به عنوان مثالی دیگر، میتوان به کشور بسیار فقیر پاکستان اشاره
كرد: با مراجعه به سایت اینترنتی تعداد زیادی از ارائهدهندگان خدمات
اینترنتی در پاکستان، مشاهده میشود که هزینه مربوط به اشتراک اینترنت با
سرعت 2 مگابیت بر ثانیه، تقریبا 20 دلار در هر ماه است.
لازم به توجه است که دستیابی به اینترنت با این سرعت، برای بالغ بر 99 درصد
از ایرانیان یک رویا محسوب شده و فقط افراد و شرکتهای بسیار محدودی
میتوانند در ازای پرداخت قیمتهای نجومی، از اینترنتی با سرعت 2 مگابایت
بر ثانیه برخوردار شوند.
ب) اگر شالوده اصلی طرح هدفمندی را تلاش برای نزدیک شدن قیمتهای داخلی به
میانگین قیمتهای خارجی در نظر بگیریم، این پرسش مطرح میشود که آیا قرار
است نزدیک شدن قیمتهای داخلی به قیمتهای جهانی، فقط از طریق افزایش چند
برابری قیمت بنزین و برق و گاز و امثالهم صورت گیرد؟ آیا منطقی است که
قیمت بنزین و برق و گاز در ایران با ترکیه برابر باشد، اما قیمت خدمات
مخابراتی و اینترنتی در ایران به مراتب بالاتر از ترکیه بوده و کیفیت این
خدمات نیز بسیار نازلتر از ترکیه باشد؟
آیا منطقی است که به دلیل رقابت بسیار پایین در حوزههایی مانند عرضه
خدمات مخابراتی و اینترنتی و نیز تولید اتومبیل، شهروندان ایرانی محکوم به
پرداخت هزینههای بسیار بالاتر و نیز بهرهمندی از کیفیتی بسیار پایینتر
باشند؟ آیا در شرایطی که قیمت اتومبیل در ایران بین 2 تا 3 برابر قیمت
متوسط جهانی است، میتوانیم انتظار داشته باشیم که مصرفکننده داخلی پس
از افزایش قیمت بنزین به دنبال تعویض خودروی فرسوده خود با خودروی نو و
دارای مصرف بنزین پایینتر باشد؟
چگونه میتوانیم شرکتهای دولتی و خصوصی ایرانی را تشویق کنیم که مانند
همتایان خود در سایر کشورها، سیستمی برای کاهش حضور پرسنل خود در محل کار
(و انجام بخش عمده کارها در منزل) طراحی نمایند؛ در حالی که شرط اولیه
طراحی چنین سیستمی، گستردگی و ارزانی دسترسی به اینترنت پرسرعت و باکیفیت و
نیز دسترسی به خدمات مخابراتی ارزان و باکیفیت میباشد؟
چگونه میتوانیم از فرهنگسازی برای کاهش سفرهای درونشهری و جایگزین آن با
ارتباط مجازی صحبت کنیم، در شرایطی که بالغ بر 95 درصد از کاربران اینترنت
در ایران، از اینترنت با کیفیت و سرعت بسیار پایین برخوردار بوده و اکثریت
قاطع آنان به دلیل کیفیت پایین اینترنت، هرگز قادر به برقراری یک ارتباط
ویدئوکنفرانس اینترنتی نیستند؟
آیا در شرایطی که ایران از لحاظ میانگین سرعت و کیفیت اینترنت، در ردههای
140 تا 160 جهانی (و در رده کشورهایی همچون کوبا، ماداگاسکار، گویان و
رواندا) قرار گرفته و از لحاظ قیمت خدمات مخابراتی نیز جزو گرانترین
کشورهای دنیا قرار داریم، میتوان انتظار داشت که فرهنگ بانکداری
الکترونیک، خرید اینترنتی، انجام وظایف شغلی در منزل و امثالهم در کشور
نهادینه شده و سفرهای درونشهری به حداقل برسد؟
ج) اکنون ممکن است این پرسش مطرح شود که چرا در عنوان این یادداشت،
نامناسب بودن قیمت و کیفیت خدمات مخابراتی و اینترنتی، با طرح هدفمندی
مرتبط دانسته شده است؟ در پاسخ به این سوال، باید گفت که یکی از مهمترین
اهداف طرح هدفمندی، کنترل مصرف سوخت در کشور بوده؛ در حالی که هماکنون یکی
از مهمترین مولفههای مدیریت مصرف سوخت در سطح دنیا، تلاش برای کاهش
سفرهای درونشهری از طریق جایگزین آنها با ارتباطات مجازی میباشد؛
مسالهای که اتفاقا در قانون مصوب مجلس در مورد هدفمندی یارانهها نیز مورد
اشاره قرار گرفته و در قالب ماده 8 قانون هدفمند کردن یارانهها، بر
اختصاص بخشی از درآمدهای حاصل از اجرای این قانون، برای «توسعه خدمات
الکترونیکی تعاملی» با هدف «حذف یا کاهش رفت و آمدهای غیرضرور» تاکید شده
است.
به عنوان جمعبندی میتوان اینگونه گفت که متاسفانه ارائه خدمات مخابراتی و
اینترنتی و نیز تولید اتومبیل، در ایران به شدت غیررقابتی بوده و این
مساله منجر به پایین بودن کیفیت و نیز بالا بودن قیمت محصولات فوق در
مقایسه با قیمتهای متوسط جهانی شده است.
در حالی که بهبود قیمت و کیفیت خدمات مخابراتی و اینترنتی، میتواند تاثیر
مناسبی در کاهش نیاز به مسافرتهای درونشهری داشته و کیفیت و کاهش قیمت
اتومبیل نیز میتواند باعث سهولت دسترسی به اتومبیل کممصرف برای اکثریت
شهروندان شده و تاثیر قابل توجهی بر کاهش مصرف سوخت بر جای بگذارد.
به این ترتیب نگارنده معتقد است که یکی از گامهای مهم برای دستیابی هر چه
بهتر به اهداف طرح هدفمندی، عبارتست از بسترسازی به منظور افزایش رقابت در
دو حوزه عرضه خدمات مخابراتی و نیز تولید اتومبیل؛ حوزههایی که متاسفانه
از کمترین سطح رقابت برخوردار بوده و همین مساله موجب شده است شهروندان
ایرانی مجبور به پرداخت قیمتهایی چند برابر متوسط جهانی و دریافت کیفیتی
به مراتب کمتر از متوسط کیفیت جهانی باشند.