وبلاگنويسي
پديدهاي است كه وقتي وارد كشورمان شد با خودش ابهامات و نگرشهاي مختلفي
را به همراه آورد و آن روزها هر كسي دربارهاش حرفي ميزد اما امروز تقريبا
جاي خود را باز كرده و براي بسياري پديدهاي شناخته شده است. وبلاگنويسي
در ابتداي راه مورد توجه و استقبال چشمگيري قرار گرفت اما اين روزها سايه
شبكههاي مجازي ديگر كه به آنها شبكههاي اجتماعي گفته ميشود را روي سر
خود حس ميكند. شبكههايي كه موجي از طرفداران وبلاگنويسي را به سوي خود
كشيده و اين روزها شايد آسمانشان آفتابيتر از وبها باشد. البته بسياري
معتقدند وبلاگها كاركردشان را از دست نميدهند و پس از يك دوره كمرنگ شدن،
روزي دوباره به اوج خود باز خواهند گشت. در اين زمينه برخي استادان دانشگاه
و وبلاگنويسان نظرات مختلفي را بيان كردند.
محسن فرجي به عنوان يك وبلاگ نويس با بيان اينكه
وبلاگ نويسي در ايران و جهان تحت شعاع رسانههاي كاربرديتر و مدرنتري
همچون face book قرار گرفته است، ادامه داد: وبلاگنويسي تحت تاثير اين
رسانهها حتي ارزش خبري خود را از دست داده است.
وي معتقد است كه آينده وبلاگ نويسي درحال حاضر به دليل كم كاربر شدن با يك نوع افول همراه شده است.
فرجي با بيان اينكه درحال حاضر
شاهد جرقههاي تنزل وبلاگنويسي هستيم، گفت: پيشبيني ميكنيم ادامه اين
روند به كمرنگتر شدن نقش وبلاگها بيانجامد.
در اين زمينه نجفي ـ وبلاگنويس
ديگري است كه وبلاگ نويسي را به يكسري عوامل وابسته دانسته و ميگويد: هر
چه اين عوامل بازتر باشد وبلاگ گسترش پيدا ميكند و هرچه اين محدوديتها
بيشتر شود كاربران به سمت تكنولوژيها و ابزارهاي ديگر ميروند.
وي با بيان اينكه وبلاگها در
مقايسه با سرويسهاي اجتماعي ابزار محدودي هستند، افزود: محيط هاي اجتماعي
نيز همان سيستم وبلاگ ولي با قالب جديد متحول شده است و همان ابزار وبلاگ
به صورت پيشرفتهتر در اختيار كاربران قرار گرفته و شبكههاي اجتماعي شكل
تكامل يافته وبلاگ هستند.
دكتر اميد علي مسعودي ـ استاد
دانشگاه نيز با تاكيد بر اينكه وبلاگها از بين نميروند، يادآور شد: تنها
موردي كه به نظر ميآيد در مطبوعات از بين رفت سيستم تلگراف بود كه البته
بايد گفت سيستم تلگراف به سيستم تلكس تبديل شد و اين سيستم نيز به سيستم
فكس و ايميل تغيير شكل داد و اين سيستمها شكل تكامل يافته و تغيير يافته
تلگراف هستند.
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه
در حال حاضر وبلاگها جزو رسانههاي جديد هستند، افزود: رسانههاي جديد نيز
خود را با مقتضيات وفق ميدهند و حتي شبكههاي اجتماعي نوع تعامل يافته
وبلاگها هستند و تمام شبكههاي اجتماعي بدنبال وبلاگنويسي پديد آمدند و
وبلاگ نويسي در كنار اين شبكهها به حيات خود ادامه ميدهد به دليل اينكه
كاركرد وبلاگ را شبكههاي اجتماعي ديگر ندارند و آنها رسانههاي جديدي
هستند كه به اقتضاي نيازهاي مخاطب ايجاد و تاثيرگذار شدهاند.
اما مينو بديعي ـ وبلاگ نويس نيز
با بيان اينكه شبكههاي اجتماعي نقش موثري در كاهش وبلاگ نويسي بويژه در
جوامعي مثل ايران داشتهاند، گفت: شبكههاي اجتماعي نميتوانند به طور كلي
آن نقشي را كه وبلاگ نويسي در طول مدت فعاليت خود در ايران و كشورهاي جهان
داشته را ايفا كنند.
وي اظهار كرد: در شبكههاي
اجتماعي مخاطبان اينترنت گم شدهاند و اين شبكهها در حقيقت بار خبري عميق
ندارند و بيشتر خبر نرمي هستند كه ممكن است لحظاتي بعد فراموش شوند.
رسيدن وبلاگها به نقطه اوجشان
منوط به گذر زمان است و اينكه آيا مخاطبان به محيط پر آرامشتر و تخصصيتر
وبلاگ بر خواهند گشت يا خير.