بسیاری
حوزه کامپیوتر را چه از نقطهنظر علمی و چه از دید کسبوکاری حوزهای
مردانه محسوب میکنند. اما با گذشت زمان لشگری از زنان موفق وارد این حوزه
شده و توانستند موفقیتهای بیشماری را کسب کنند. همین مسئله باعث میشود
تا معرفی افراد کلیدی حوزه کامپیوتر، اهميتي دو چندان پيدا كند.
شاید
داستان تایوان و چین هیچ گاه تمامی نداشتهباشد. ماجرایی که بعد از جنگ
جهانی دوم و با درگیریهای سیاسی و نظامی دو کشور به صورت گستردهاي در
تمام دنیا منعکس شد. وضعیت امروز دو کشور نیز نمیتواند ما را به سمت جوابی
قطعی سوق دهد. تایوان (یا به صورت دقیقتر جمهوری چین) با وجود مساحت
بسیار کوچکش، یکی از چهار ببر آسیای شرقی است و نقش پررنگی را در اقتصاد
جهانی ایفا ميکند. این کشور در زمینه آزادی مطبوعات، بیمه درمانی، آموزش،
آزادی اقتصادی و رشد انسانی در زمره بهترین کشورهای دنیا قرار ميگیرد.
جمهوری خلقچین اما داستانی متفاوت است که نیازی به توضیح چنداني ندارد. با
اینکه آنان بسیاری از ویژگیهایی را که در بالا برای تایوان ذکر شد،
ندارند، اما قدرت عظیم اقتصادی و سرمایه هنگفتی که در این کشور نهفته است
باعث شده تا به یکی از مهمترین قدرتهاي دنیا تبدیل شوند. اما امروز دنیا
تغيير كرده است و کمتر کسی از ایدهآلهاي سالیان گذشته صحبت ميکند. دنیای
حال حاضر، دنیای پول و رابطه است و این امر باعث ميشود روابط سیاسی
کشورها نیز دستخوش این موضوع شود. به همین دلیل، رابطه چین و تایوان دیگر
مانند گذشته تنشزا نیست. بسیاری از شرکتهاي مشهور تایوانی، کارخانههاي
خود را در خاک چین بنا کرده و از امکانات این کشور استفاده ميکنند. مرز
میان تایوان و چین که روزی شاهد درگیریهاي خونین بود، روز به روز
کمرنگتر ميشود.
دو شرکت
در
حال حاضر، اچتیسی از بزرگترین سازندگان اسمارتفون در دنیا محسوب
ميشود. این شرکت که در سال 1997 توسط شر وانگ و پیتر چو تأسیس شد، خیلی
سریع توانست در بازار اسمارتفونها رشد كرده و با برقراری روابط بسیار
نزدیک با مایکروسافت، نام خود را مطرح كند. بنا به گزارشها در سال 2010
این شرکت بیش از 9,5 میلیارد دلار درآمد داشته و نزدیک به 5600 کارمند را
در خود جای ميدهد. تمام این آمار و ارقام نشاندهنده این است که شر وانگ
توانسته در کمتر از پانزده سال تشکیلاتی عظیم و موفق را برپا سازد. اما او
تنها زن قدرتمند حوزه فناوري در شرق نیست.
هواوي
البته نه سال بزرگتر از اچتیسی است. اما شهرت عظیم آن به همین دهه
گذشته باز ميگردد. آنها بزرگترین شرکت سازنده تجهیزات مخابراتی و شبکه
در چین بوده و در زمینه ساخت زیرساختهاي مخابرات موبایل پس از اریکسون، در
دنیا مقام دوم را دارند. مقایسه این شرکت با اچتیسی چندان محلی از اعراب
ندارد، زیرا حوزه فعالیت این دو و از آن مهمتر شیوه کاری آنها به طور
کلی با یکدیگر متفاوت است. به هر سو هواوي در سال 2010 ميلادي، 28
میلیارد دلار درآمد داشته و هم اکنون دارای 110 هزار کارمند است که در
سراسر دنیا پخش شدهاند. هواوي به همان اندازه که در دنیای شبکه و مخابرات
موفق بوده، منتقد هم دارد. شیوه مدیریتی این شرکت به شدت زیر سؤال قرار
گرفته و رابطه نزدیک آن با دولت چین حرف و حدیثهاي فراوانی را به وجود
آورده است. همین موضوعات باعث ميشود، مقایسه اچتیسی و این شرکت چندان
درست نباشد. با این حال، همچنان ميتوان سان یافانگ رئیس هیئت مدیره این
شرکت را در کنار شر وانگ قرار داد. زنانی که تنها نمونهاي از موفقیت زنان
آسیای شرقی در زمینه فناوري هستند.

شكل 1- دفتر مرکزی HTC که بزرگترین دستاورد شر وانگ محسوب ميشود.
شر وانگ، از تباری ثروتمند ميآید
این
خانم 53 ساله یکی از ده فرزند وانگیونگچینگ یکی از ثروتمندترین افراد
تاریخ تایوان است که از غولهای حوزه پتروشیمی محسوب ميشد. شر وانگ در سال
1981 مدرک فوق لیسانس اقتصادش را از دانشگاه برکلی در کالیفرنیا کسب كرده و
از سال 1982 به FIC که متعلق به خواهرش بود، پیوست. کمی بعد در سال 1987
به همراه همسرش ونچی چن، VIA را تأسیس كردند و ده سال بعد به تأسیس HTC دست
زدند. وی
و همسرش هر دو از جمله میلیاردهای تایوان بوده و به تخمین فوربس درمارس
2011 ثروتی 6,8 میلیارد دلاری داشتهاند که احتمال دارد تا این زمان بیشتر
هم شده باشد.وقتی
در سال 1997 وانگ اچ تی سی را تأسیس كرد، ایده نهاییاش بیشتر به سمت
تولید دستگاههاي PDA کارا متمرکز بود. اما شرکت در واقع کارش را با ساخت
نوتبوک آغاز كرد. اما تنها کمی بعد آنها مجبور شدند تا انتخاب نهایی را
انجام داده و مشخص کنند که آیا ميخواهند با نوتبوک کارشان را ادامه دهند
یا به سمت ساخت
ابزارهاي قابل حمل دستي پیش روند. وانگ اشاره ميکند، بازار نوتبوک در آن
زمان بسیار رقابتی بود و شرکت آنها نمیتوانست در چنین بازاری به موفقیت
دستیابد. محصولی که آنها به دنبال تولید آن بودند، چیزی بود که در آن
زمان تنها توسط مدیران مورد استفاده قرار ميگرفت. دستگاهی که هم یک دستیار
شخصی دیجیتال بود و هم یک تلفن همراه. اما تجربه وی موفقیت آمیز نبود.
دنیای آن زمان که حتی هنوز خود مفهوم تلفن همراه را نیز به صورت کامل
نپذیرفته بود، آماده پذیرایی از PDA نبود. همچنین طراحی نه چندان زیبا و
مشکلات نرمافزاری نیز این عدم پذیرش را راحتتر ميكرد. در نتیجه، تنها دو
سال پس از تأسیس، اچتیسی با مشکلات عظیم مالی روبهرو شد.
اما
همانطور که شايد بسیاری از شما تا به حال نیز پی بردهاید، انشای مشهور
«علم بهتر است یا ثروت» تنها یک جواب ندارد و اگر هم فرض کنیم که چنین
جوابی موجود باشد، به يقين آن علم نیست. پشتوانه محکم شر وانگ و البته
اعتقاد وی به موفقیت PDAها باعث شد تا وی میلیونها دلار از ثروت خانوادگی
را به اچتیسی تزریق کرده تا طراحی و مهندسی دستگاهها را دچار تغییر
سازد. درنهايت، این سرمایهگذاریها جواب داد و شرکت در سال 2000 برنده
قرارداد ساخت کامپیوترهای شخصی دستی موفق کامپک با نام iPAQ شد. قراردادی
که بعدها با خریداری کامپک به وسیله اچپی، یک طرف آن تغییر كرد. راهبرد
خاص اچتیسی در این زمان ساخت گوشیهاي سفارشی برای شرکتهاي مخابراتیاي
مانند DT و ودافون بود. همین راهبرد بود که باعث شد، آنها روز به روز
بالاتر بیایند. عملکرد مناسب شرکت در زمینه ساخت دستگاههای همراه روزبه
روز بر شهرت آنان افزود و اتحاد نزدیک آنان با مایکروسافت برای استفاده از
ویندوز در دستگاههایشان این شهرت را به مرحله جدیدی رساند. امروز از هر شش
اسمارت فون دنیا یکی را اچتیسی ميسازد. از سال 2006 شرکت شروع به فروش
اسمارتفون با مارک تجاری خودش كرد. هم اکنون آنها رابطه نزدیکی را با
گوگل نیز برقرار كردهاند و گوشیهاي مجهز به آندروئید را به بازار عرضه
ميكند. البته این رابطه هزینه قابل توجهی را نیز برای آنان به همراه داشته
و هم اکنون آنها را در کشاکش یک دعوی حقوقی با اپل قرار داده است. اما
همانطور که گفته شد، اچتیسی نخستين فعالیت کارآفرینانه وانگ نبود. ده
سال قبل از تأسیس اچتیسی، وانگ و همسرش یک شرکت طراحی تراشه را با نام
Via Technologies در دره سیلیکون تأسیس كردند. پنج سال بعد شركت را به
تایوان منتقل کردند تا نخستين طراح تراشه جزیره لقب گیرند. در سال 2001،
چهل درصد از بازار چیپست جهانی در اختیار Via بود. اما یک دعوی حقوقی با
اینتل بر سر زیرپا گذاشتن حق انحصاری باعث شد تا این شرکت افت محسوسی كند.
دو سال بعد، یعنی در سال 2003 که دو شرکت تصمیم گرفت اختلافات خود را خارج
از دادگاه حل و فصلكنند، سهم بازار این شرکت به شدت کاهش یافته بود. پس از
آن Via تصمیم گرفت تا به صورت خاصتر و متمرکزتری کار كند. آنها هم اکنون
از پيشتازان تولید پردازندههاي كممصرف هستند. همچنین روابط تجاری نزدیک
شر وانگ و خانوادهاش با چینیها باعث شده تا Via نیز در این کشور نفوذ
ویژهاي پیدا کند. وانگ به دلیل خانواده مشهور و موفقیتهاي تجارياش
همواره در معرض توجه رسانهها و عموم قرار داشته است. اما وی عموماً سعی
ميکند از این جو فاصله گیرد و به همین دلیل، بسیاری او را خجالتی و رازدار
ميدانند. او یک متخصص فناوري نیست و همین موضوع است که باعث ميشود وی یک
محصول را به طور کامل از دیدگاه مصرفکننده دیده و بر این اساس تصمیمگیری
كند. وانگ همواره سعی كرده تا از کسب و کار خانوادگی فاصله گرفته و اداره
آن را به هفت خواهر و دیگر آشنایان نزدیک بسپارد. با این حال، پس از فوت
پدرش در سال 2008 وی شرکت خود در این فعالیتها را افزایش داده و به عنوان
یکی از اعضای هیئت مدیره Formosa Plastic Corporation فعالیت ميکند. برای اینکه درک بهتری از میزان موفقیت پدر خانم وانگ کسب كنيد، باید اشاره كرد که Formosa Plastic بزرگترین اختلاط صنعتی تایوان است.
وانگ
عقیده دارد، با وجود موفقیت عظیم کسب و کار پدر، سالهای سختی پیشرو است.
او اعتقاد دارد، حتی اگر این نسل از بازماندگان پدر بر سر میزان سهم با
یکدیگر درگیر نشوند، نسل بعدی به يقين مشکلات بسیاری با یکدیگر خواهند
داشت. وی همچنین به تفاوتهای بسیار کسبوکار خود و کسب و کار پدری اشاره
ميکند: «در حوزه فناوري شما باید هر روز نیازهای مشتری را دوباره مورد
بررسی قرار داده و به سرعت خود را اصلاح كنيد. اما در تجارت نفت، تنها دو
شركت در تایوان وجود دارد و فورموسا با اختلاف زیادی اول است.»
البته،
خانم وانگ شباهتهاي بسیاری با پدر دارد. وانگ یونگ چینگ یکی از پشتیبانان
پروپاقرص ایجاد رابطه تجاری و ارتباطی میان تایوان و چین بود. به همین
ترتیب، وقتی هزینه نیروی کار در تایوان بالا رفت، بسیاری از شرکتهاي
تایوانی به ساخت کارخانههایی در آسیای جنوب شرقی پناه بردند، اما وانگ
راهبرد متفاوتی را دنبال كرد. وی با بازدید از بخش جنوبی چین، کارخانهاي
را برای FIC در آنجا تأسیس كرد که باعث شد وانگ از نخستين تجار تایوانی
باشد که کارخانهاي در خاکهاي چین تأسیس ميکند.
نکته جالب توجه درباره شر وانگ این است که وی اصلاً قصد تحصیل در زمینه
اقتصاد را نداشت و زندگی وی ميتوانست به سادگی مسیر دیگری را طی كند. وی
در ابتدا وارد دانشگاه برکلی شد تا به تحصیل موسیقی بپردازد. اما این نقشه
خیلی موفقیتآمیز از آب در نیامد. «وقتی شما در کلاسی هستید که همه نابغه
موسیقی هستند، اما شما فقط دوست دارید پیانو بزنید، باید واقعگرایانه به
موضوع نگاه کرده و بپذیرید که این مکان برای شما مناسب نیست. این خیلی مهم
است که زود درک کنیم، در چه چیزهایی خوب نیستیم و روی آن حوزههایی که در
آن توانایی داریم، متمرکز شویم. این شیوه همیشگی رفتار من بوده است.» به
همین دلیل، وی رؤیایش را پشت سر گذاشت و تنها پس از سه هفته رشتهاش را به
اقتصاد تغییر داد.

شكل 2- دفتر مرکزی هواوی در چین – یافانگ نقشی عظیم در تبدیل یک شرکت محلی به امپراتوری چند ملیتی ایفا كرد.
شیوه
مدیریتی او بر پایه ارتباط نزدیک و شخصی با کارمندان بنا شده است. وی
اعتقاد دارد، اگر آنان احساس کنند که شما برایشان ارزش قائلید، با کارایی
بیشتری کار ميکنند. او علاقه دارد تا کارمندانی را استخدام كند که بتوانند
چیزی به او یاد دهند. «اگر آنها بتوانند چیزها را به شیوهاي ساده و قابل
درک به من آموزش دهند، کارایی آنها بالا خواهد رفت. زیرا من سؤالهاي
بسیاری ميپرسم.»خانواده
مشهور خانم وانگ عموماً در کالیفرنیا زندگی ميکنند. اما وی سعی ميکند
وقت خود را میان ایالاتمتحده، تایوان و چین تقسیم كند. او از سن پانزده
سالگی تا حدود سی سالگی به طور مستمر در ایالاتمتحده زندگی کرده است.
تجربهاي که خود وی از آن به نیکی یاد ميکند. وانگ پر از تضادهای بی جواب
است. او دختر خانواده تایوانی پولداری است که سالها در ایالات متحده زندگی
کرده و روابط بسیار نزدیکی با جمهوری خلق چین دارد. در ضمن او یک مسیحی
معتقد بوده و سعی ميکند تا حد امکان به کلیسا رفتنش ادامه دهد. ترکیبی که
شايد هضم آن کمی مشکل به نظر برسد. شر وانگ البته خوش شانس بوده که در
خانوادهاي قدرتمند و ثروتمند به دنیا آمده است، اما هیچ کدام از این
موفقیتها بدون تمرکز، تلاش و اعتقاد راسخ به موفقیت ایدههاي تجاری به دست
نمیآمد. او توانسته در طول دوران کاری خویش دو کسب و کار بسیار موفق را
بنا سازد، کاری که به يقين از عهده درصد بسیاری از مردان ثروتمند نیز خارج
است. در میان تمام فرزندانوانگ یونگ چینگ، موفق ترین آنان به يقين شر وانگ بوده که توانست امپراتوری خود را بنا سازد.
قاتل بازار ميتواند نقش اول درامی چینی باشد
وی
به گفته فورچون دست راست و معتمد مؤسس رویایی هواوی، رن ژنگفی است. وی در
سال 1989 به شرکت پیوست و در سال 1998 رئیس هیئت مدیره شد. مسئولیت نظارت
بر بازاریابی، تحقیق و توسعه و منابع انسانی نیز برعهده اوست. «سان
یافانگ» برای هواوی موهبتی بی بدیل محسوب ميشود.یافانگ
خانواده میلیاردر وانگ را پشت سر خود نداشت، به این ترتیب مجبور بود، پله
پله پیش رود. وی مدرک لیسانش را از دانشگاه صنعتی چنگدو کسب كرد که به نسبت
يك مؤسسه آموزشی معمولی در چین به شمار ميآید. سپس کارش را به عنوان
تکنیسین در زین فی آغاز كرد. نكته جالبتوجه اين که شروع کار حرفهاي وی به
سال 1982 برميگردد، یعنی دقیقاً همان سالی که شر وانگ نیز برای
نخستينبار مشغول کار حرفهاي شد و به استخدام شرکت خواهرش FIC درآمد.
یافانگ در سال 1985 به عنوان مهندس در مؤسسه تحقیقات فناوري ارتباطی پکن
مشغول کار شد و چهار سال بعد به هواوی رفت که در آن زمان شرکتی نوپا محسوب
ميشد. یافانگکارش را در هواوی در سال 1989 و در بخشهاي بازاریابی و
فروش آغاز كرد. به تدریج وی به سمتهاي مدیریتی ارتقا یافت تا اینکه از
سال 1998 به عنوان رئیس هیئت مدیره منصوب شد. او نقشی پررنگ در تبدیل یک
شركت کوچک محلی به امپراتوری چند ملیتی داشته است. تشکیلاتی که هر ساله
میلیاردها دلار را روانه خزانه شرکت ميكند.
یافانگ
البته در عین تفاوتهاي فاحش، شباهتهایی شخصیتی نیز با شر وانگ دارد. او
نیز مانند شر وانگ سعی ميکند از رسانهها دوری كند و همچنین مانند وانگ،
یافانگ نیز به هیچ عنوان یک متخصص فناوري محسوب نمیشود. مهمتر از همه،
تلاش و تمرکزی است که یافانگ روی کار خویش مينهد و روحیهاي که توقف را
نمی پذیرد. به همین دلیل، رقیبان وی یافانگ را با لقب «قاتل بازار» صدا
ميزنند. او در نقشه رشد شرکتهاي مخابراتی شرقی، نقش راهبری توانا را ایفا
ميکند.اما
گزارش سال 2010 هواوی که در آن برای نخستينبار سعی شده بود، زندگينامه
کاملی از اعضای هیئت مدیره شرکت ارائه شود، به جنجالی بزرگ انجامید؛ در
پروفایل مرتبط با یافانگ، از اینکه وی زمانی برای وزارت امنیت عمومی چین
که آژانس ملی اعمال قانون جمهوری خلق چین محسوب ميشود، حرفی به میان
نیامده بود. این موضوعی بود که در مطبوعات غربی مورد توجه قرار گرفت. بخش
بزرگی از این جنجال با ابهامات موجود در زمینه انجام مانیتورینگ اطلاعات
توسط این شرکت مرتبط بود که باعث ميشد بسیاری هواوی را بازوی دولت چین
برای اعمال چنین محدودیتهایی بدانند. هواوی هيچ توضیحی در زمینه پروفایل
منتشر شده از یافانگ نداده و موضوع را مسکوت گذاشت. به طور کلی، روابط
نزدیک خانم یافانگ با دولت چین از جمله موارد دیگری است که وی و شر وانگ در
آن تشابه دارند.
اما
دردسرهای یافانگ به همین جا ختم نمیشود. همین یک ماه پیش بود که فاش شد
رابطه یافانگ و ژنگفی چندان نیز حسنه نبوده و ژنگفی برای مدتها است که وی
را تحت فشار قرار داده تا استعفا دهد و پسر ژنگفی، یعنی منگپینگ جایگزين
او در ریاست هیئت مدیره شود. گفته ميشود، آخرین پیشنهاد ژنگفی چیزی نزدیک
به یک میلیارد یوان بوده است. با این حال، اين جایگزینی ميتواند روی شرکت
اثر منفی فراوانی بگذارد. سان یافانگ به شدت در هواوی مورد احترام بوده و
مهرهاي سنگین محسوب ميشود. در مقابل پسر ژنگفی در کسب مقبولیت لازم میان
کارمندان هواوی ناکام بوده است. هواوی طبیعتاً از تأیید این اخبار خودداری
كرده و آنها را شایعه خوانده است. باید دید که علاقه شرکت به در اختیار
داشتن تجارتی خانوادگی که هم اکنون در ترکیب هیئت مدیره کاملاً مشخص است،
تاچه اندازه پیش خواهد رفت.
درباره
سان یافانگ اطلاعات زیادی در دست نیست. کمتر جایی از وی زندگينامه کاملی
را نقل کرده و مصاحبه چندانی از وی موجود نیست. این موضوع برای فردی که نفر
دوم غول مخابراتی چینی محسوب ميشود، خیلی عجیب است. یافانگ و وانگ در عین
تشابه در موضوعاتی خاص، محصول دو راه متفاوت هستند. مسیری که آنان در
زندگیشان طی كردهاند، با وجود اینکه ممکن است به نظر کمی مشابه آید، اما
در واقع جادههایی کاملاً متفاوت بوده است. اینکه کدام یک موفقتر است و
کدام یک مسیر دشوارتري طی کرده را نمیتوان به طور قطعی پاسخ داد، زیرا
چنین پاسخی کاملاً به تعاریف شخصی افراد بستگي دارد. در هر حال، ممکن است
وانگ از یافانگ پولدارتر باشد، اما به اعتقاد برخی قدرت نمونه چینی از خانم
وانگ بیشتر است.