اباصلت
هروی می گوید: وقتی مأمون از محضر امام علیه السلام خارج شد من داخل شدم.
همین که حضرت مرا دید به من فرمود: « یَا أَبَا الصَّلْتِ قَدْ فَعَلُوهَا »
؛ اباصلت! بالاخره کارخودشان را کردند. اباصلت می گوید: بعد از این جمله
شنیدم که حضرت شروع به حمد و ستایش الهی کرد.
در گزارشهای رسیده، دو سبب برای شهادت امام رضا علیه السلام ذکر گردیده است.
گزارش اول: آب انار مسموم
عبد
اللَّه بن بشیر نقل می کند: مأمون به من دستور داد تا ناخنهایم را بیش از
حد معمول بلند كنم و در این مورد به کسی هم چیزی نگویم. من نیز چنان كردم.
روزی
مرا خواست و چیزى شبیه به تمر هندى به من داد و گفت: این را با دو دست خود
خوب بمال و ورز بده. من نیز چنان كردم. سپس برخاست و مرا تنها گذاشت و نزد
حضرت رضا علیه السّلام رفت و گفت: حال شما چگونه است؟ فرمود: امیدوارم
امروز بهتر شوم، مأمون گفت: من نیز بحمداللَّه امروز خوبم. سپس مامون
پرسید: آیا امروز پرستاران و خدمتگزاران خدمت شما رسیده اند؟ حضرت فرمود:
نه.
مأمون قیافه ای خشمناك به خود گرفت و بر سر خادمان خود فریاد زد (كه چرا رسیدگى به حال آن حضرت نكردهاند).
بعد
هم گفت: همین الآن آب انار را بگیر و بخور كه براى رفع این بیمارى چاره ای
جز خوردن آن نیست. عبداللَّه بن بشیر می گوید: مأمون به من گفت: براى ما
انار بیاور. من هم آوردم. بعد مأمون رو کرد به من و گفت: با دست خود آن را
فشار بده و آبش را بگیر. من هم این کار را کردم. مأمون آن آب انار را با
دست خود به حضرت رضا علیه السلام خورانید و همان باعث شهادت حضرتش شد.
ایشان پس از نوشیدن آن آب انار مسمومی که مأمون به او نوشانید دو روز بیشتر
زنده نبودند. (1)
گزارش دوم: انگور آغشته به سَمّ
از
محمد بن جَهْم نقل شده که امام رضا علیه السلام به انگور علاقه مند بود.
[زمانی که مأمون آهنگ قتل او را کرد] مقدارى انگور براى آن حضرت تهیه كردند
و چند روز با سوزنهاى زهر آلود كه به کاری ترین زهرها آلوده شده بودند حبه
های آن را آلوده به سمّ کردند. آنگاه آنها را حضور امام رضا علیه السلام
آوردند. حضرت رضا علیه السلام پس از تناول انگور زهر آلود رنجور شده و بدین
وسیله به شهادت رسید. (2)
اباصلت هروی می گوید: وقتی مأمون از محضر
امام علیه السلام خارج شد من داخل شدم. همین که حضرت مرا دید به من فرمود:
« یَا أَبَا الصَّلْتِ قَدْ فَعَلُوهَا » ؛ اباصلت! بالاخره کارخودشان را
کردند. اباصلت می گوید: بعد از این جمله شنیدم که حضرت شروع به حمد و ستایش
الهی کرد. (3)
مراسم و محل دفن آن حضرت
شیخ مفید (ره) می نویسد:
پس
از شهادت امام رضا علیه السلام؛ مأمون یک شبانه روز خبر شهادت ایشان را
مخفی کرد. بعد از آن سراغ محمد بن جعفر (عموی آن حضرت) و جماعتی از آل ابی
طالب که در خراسان بودند فرستاد. چون حاضر شدند خبر رحلت آن حضرت را به
ایشان داد و شروع به گریستن کرد. مأمون خود را بسیار بی تاب نشان داد.
او
جنازه آن بزرگوار را صحیح و سالم نشان ایشان داد و آنگاه خطاب به آن جسد
مطهر كرده گفت: اى برادر بر من دشوار است تو را در این حال ببینم. من آرزو
داشتم كه پیش از تو بمیرم (و تو جانشین من باشى) ولى خدا نخواست. سپس دستور
داد آن حضرت را غسل داده كفن و حنوط كنند و خود جنازه را برداشت و به همین
جایى كه اكنون حضرت مدفون است آورد و به خاك سپرد.
همین محل در آن
زمان، خانه حمید بن قحطبه بود که در دهى از شهر طوس به نام سناباد (نزدیكى
نوقان) قرار داشت. قبر هارون الرشید (پدر مأمون) هم همانجا بود. قبر شریف
حضرت رضا علیه السّلام رو به قبله و جلوتر از قبر هارون قرار گرفته است.
(4)
پاسخ به یک سوال مهم
شاید
این سوال به ذهن بیاید که آیا فاصله ای به این نزدیکی که میان قبر هارون
(قاتل امام کاظم علیه السلام) و قبر شریف امام رضا علیه السلام وجود می
تواند آثار و برکاتی را از آن حضرت برای آن ملعون به همراه داشته باشد؟
پاسخ
این است که اگر عقاید فردی از جهت اصول دین و اعتقاد به امامت و ولایت
حضرات معصومین درست باشد و در عمل دچار کاستی ها و معاصی شده باشد چنین
همجواری ایی می تواند موثر باشد ( نمونه های فراوانی از این دست رخ داده و
نقل هم شده است)
اما اگر فردی از نظر عقیده و عمل جرثومه فساد و
انحراف بود و مانند هارون جنایتی به مانند قتل امام معصوم علیه السلام در
پرونده اش ثبت شده بود ؛ چنین کسی به محض جدا شدن از این دنیا بلافاصله
وارد جهنم برزخی می شود.
در روایت آمده است انسان که از دنیا می رود
اگر اهل ایمان عمل صالح باشد قبر او (یعنی عالم برزخی که او با انتقال از
این دنیا وارد آنجا می شود) باغی از باغهای بهشت خواهد بود و اگر اهل کفر و
فساد بود قبرش گودالی از گودالهای جهنم.
امام صادق علیه السلام فرمود:
إِنَّ
لِلْقَبْرِ كَلَاماً فِی كُلِّ یَوْمٍ یَقُولُ ... أَنَا رَوْضَةٌ مِنْ
رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّارِ. (5)
قبر، عبارتی دارد که هر روز (مرتب) تکرار می کند؛ می گوید: من باغی از باغهای بهشت یا گودالی از گودالهای جهنم هستم.
البته واضح است این دوگانگی و اختلاف به نسبت افرادی هستند که در آن وارد می شوند.
نمونه ای واقعی برای این روایت که قرآن از آن خبر می دهد.
قرآن
کریم در مورد قوم کافر و فاسد حضرت نوح علیه السلام تعبیری به کار می برد
که ما را در فهم این روایت و آن قانون کلی بسیار یاری می کند. قرآن می
فرماید: قوم کافر و جبّار نوح علیه السلام بعد از عصیان و نافرمانی گرفتار
عذاب الهی شده و در آب فراوان غرق شدند و همینکه در آب غرق شدند و مردند
وارد آتش جهنم شدند.«أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا ناراً» (6) غرق شدند و
بلافاصله وارد آتش شدند.
یعنی با اینکه محل مرگ و دفن آنها آب بود اما آنها بلافاصله پس از هلاکت وارد جهنم برزخی خود شدند.
جریان
هارون و مامون و دیگر ظالمان عالم نیز هینگونه است یعنی بلافاصله پس از
مرگشان وارد جهنم برزخی خود می شوند و قرار گرفتن جسم پلیدشان در کنار
حضرات معصومین علیهم السلام تاثیری در سوز و گداز آنها ندارد.
به
علاوه اینکه خداوند متعال با جمله ای که به پیامبرش می فرماید کاملا روشن
می کند که اگر کسی اهل ایمان و عمل صالح مبتنی بر آن ایمان نبود دعا و طلب
مغفرت کسی حتی برترین مخلوقات الهی یعنی رسول خدا صلی الله علیه وآله هم در
مورد او اثر نخواهد کرد.
«اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ
لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعینَ مَرَّةً فَلَنْ یَغْفِرَ
اللَّهُ لَهُمْ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ
اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقینَ» (7)
چه براى آنان آمرزش
بخواهى؛ چه نخواهى [یكسان است] اگر براى آنان هفتاد بار هم آمرزش بخواهى،
خدا هرگز آنان را نخواهد آمرزید؛ زیرا آنان به خدا و پیامبرش كفر ورزیدند و
خدا گروه فاسقان را هدایت نمىكند.
پی نوشت:
1. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج2، ص: 270
2. همان ص270-271
3. همان ص 270
4. همان ص 271
5. الكافی، ج3، ص: 242
6. آیه 25 سوره نوح علیه السلام
7. آیه 79 سوره توبه