مشاهده تصاویر بیشتر ...
«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا»
«همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند خدای رحمان آنها را (در نظر خلق و حق) محبوب میگرداند.»
حضرت عبدالعظیم(ع) از نوادگان امام حسن مجتبی علیه السلام است و در زمان امام کاظم علیه السلام تا امام عسکری علیه السلام زندگی کرده است.
اولین ویژگی اعتماد و توجهی است که امام معصوم به ایشان داشتهاند و غیر از این، او منتسب به خاندان امامت است اما به عنوان یک محدث، راوی و عالم مورد اعتماد بوده و ائمه (ع) شیعیان خود را به حضرت عبدالعظیم حسنی ارجاع میدادند. ویژگی دوم حضرت عبدالعظیم(ع) را مهاجرتشان از عراق به ایران و حضورشان در ری است. یکی از مقدسترین امور در اسلام موضوع هجرت است و ما در اسلام برای حفظ دین دو هجرت مهم داشتیم که یکی هجرت مسلمانان به حبشه و یکی هم هجرت پیامبر از مکه به مدینه که عمار یاسر در هر دو هجرت حضور داشت.
خداوند فرموده اگر در مسیر هجرت برای حفظ دین کسی جانش را از دست بدهد پاداشش با خداوند است. وقتی حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در مسیر یاری دین خدا با خاندان بنیالعباس مواجه شد امام هادی علیه السلام به حضرت دستور هجرت دادند و ایشان از عراق به سمت ایران هجرت کرد و در طول این مسیر با گفت و گو و ملاقاتهایی که داشت شیعیان را از مشی امام آگاه کرد.
اگرچه که حضرت عبدالعظیم مخفیانه در ری زندگی میکردند و کسی از نام و نشان ایشان خبر نداشت اما به صورت ناشناس آنچه از تعالیم الهی و معارف اهل بیت(ع) بود را به شیعیان منتقل کرد و وجودشان در ری به قدری اهمیت دارد که امام معصوم شیعیانشان را متوجه قبر ایشان می کنند.
امام هادی علیه السلام به شخصی از ری که به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شده بود فرمودند زیارت عبدالعظیم در ری مانند زیارت امام حسین علیه السلام در کربلا است؛ مانند این فرمایش را ما از علی بن موسی الرضا علیه السلام در حق حضرت معصومه سلام الله علیها داریم که فرمودند هر کسی خواهرم فاطمه معصومه را در قم زیارت کند مانند این است که من را زیارت کرده است.
نکته سوم در شخصیت حضرت عبدالعظیم حسنی مقید بودنشان برای قرار گرفتن در مسیر حق و رضایت خدا و پیروی از ائمه (ع) به صورت دائمی بوده است از این رو وقتی به محضر امام خود میرسد اعتقادات و باورهای خود را عرضه میکند تا ببیند که آیا اعتقادات و باورهایش صحیح است یا خیر وقتی عقاید خود را ارائه کرد حضرت فرمودند این همان دینی است که خدا بر آن رضایت دارد.
ما نیاز داریم که در دوران غیبت در محضر یک فقیه و دین شناس زانو بزنیم و عقایدمان را مرور کنیم. یکی از انواع هجرت، هجرت اعتقادی است که انسان از چیزی که باور دارد بتواند بگذرد و به اعتقاد درست برگردد.
هرجا آسیبی به اسلام رسیده از انحراف اعتقادی بوده است. پیامبر(ص) از یکی از کوچه های مدینه عبور می کردند و یک عده کودک هم بازی می کردند؛ پیامبر ایستادند و فرمودند وای به حال فرزندان آخر الزمان از دست والدینشان، گفتند مگر والدین در آخرالزمان مشرک هستند؟ ایشان فرمودند خیر مؤمن هستند ولی آنقدری که به فکر غذا، و پوشاک و مسائل دنیای فرزندانشان هستند به فکر آخرتشان نیستند.
تعلیم اعتقاد درست به فرزندان یکی از وظایف ما نسبت به فرزندان است. نسل جوان ما دین گریز نیست بلکه از دین آگاهی درستی ندارد زیرا والدین به درستی دین را نشناختهاند و نتوانستند این شناخت را به فرزندان خود منتقل کنند.