مشاهده تصاویر بیشتر ...
«لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا»
«البته شما را به رسول خدا (چه در صبر و مقاومت با دشمن و چه دیگر اوصاف و افعال نیکو) اقتدایی نیکوست، برای آن کس که به (ثواب) خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند.»
چرا استکبار با رسول الله و جبهه گسترده اسلامی دشمنی دارد؟
انسان موجودی است که به داشتن الگو و نمونه و اسوه در مقام تربیت محتاج است. یعنی انسان فقط با دانستن خوبی ها و بدی ها تربیت و قانع نمی شود. انسان تا تجسم عینی و انسانی خوبی ها و بدی ها را نبیند آرام نمی گیرد. سر داستان های فراوان قرآن برای تامین این هدف است. قرآن کتاب قصه نیست و مطالب قرآن برای سرگرمی انسان گفته نشده است. خداوند مرتبا در کنار بیان خوبی ها و بدی ها، خوبان و بدان را در سطوح مختلف مطرح می کند تا انسان ها خود را در آینه آن نمونه ها ببینند.
اگر بیان خوبی ها و بدی ها برای تربیت انسان کافی و لازم بود، ما به بیشتر از دو سوره در قرآن نیاز نداشتیم. سر درآمیختن آیات با بیان سرگذشت ها و به تعبیر خود قرآن، احسن القصص ها، برای پاسخگویی به نیاز انسان به داشتن اسوه و الگو است. اگر این اسوه و الگوها مشخصا تبیین نشود، انسان آرامش الهی در پذیرش پیدا نمی کند.
هر پیامبری تابلو انسانی کامل دینی است که می آورد.
خدا در آیه ۲۱ سوره احزاب فرمودند: «رسول الله برای شما اسوه حسنه است.» یعنی انسان الگو طلب هست ولی به الگوی کوچک راضی نیست و به دنبال الگوی برتر است.
مبداء بندگی خداست، مقصد رسیدن به حرم امن الهی و مقام خلیفه الله است.
اگر بشریت الگویی مانند رسول خدا داشته باشد در علم و ادب و عشق و ایثار و وفا و ظلم ستیزی و مقاومت در مقابله مستکبران و جهانخواران و... آن چنان غوغایی می کند که دیگر فضایی برای شیطان ها باقی نمی گذارد. سر دشمنی استکبار جهانی نیز با رسول خدا و دین مبین اسلام جهل و عناد است.