مشاهده تصاویر بیشتر ...
موضوعات مهمی در رابطه با حضرت زهرا (س) مطرح است. بحثمان در رابطه با «خطبه فدکیه» است. البته نه اینکه بخواهیم خود خطبه را بحث کنیم؛ بلکه چون برخی از رفتارهای حضرت صدیقه طاهره (س) - که مورد بحثمان هست - در خطبه فدکیه قرار دارد، اشاراتی هم به خطبه فدکیه می کنیم. یکی از راویان اصلی این خطبه حضرت زینب (س) در سن چهار سالگی است. افراد دیگری هم این خطبه را نقل کرده اند ولی بسیاری از اهل سنّت هم این خطبه را از حضرت زینب(س) نقل کرده اند و این نشان دهنده این است که شخصیت این بانو، شخصیت والایی بوده است. حالا دلیل به خروش آمدن صدیقه طاهره (س) چه بوده است؟ قطعا بحث ولایت امیرالمؤمنین (ع) مطرح نبود؛ زیرا ولایت مقامی تکوینی بود که از جانب حضرت حقّ به امیرالمؤمنین اعطا شده بود و نتیجه ی قرب به ذات حق بود و اصلا مقام ولایت قابل غصب نبود. پس به چه دلیل حضرت زهرا (س) خروشید و نگرانی او بابت چه بود؟ دلیلش حکومتی بود که از امیرالمؤمنین غصب کرده بودند، این خطبه به «خطبه فدکیه» مشهور است اما این در حالی است که حتی ده درصد این خطبه هم به بحث طلب فدک مربوط نمی شود؛ اما دلیل این نام گذاری بسته به مخاطبین آن زمان بود و در آن زمان بود که شیعیان این خطبه را «فدکیه» نام نهادند. موضوعش هم حکومت غصب شده امیرالمؤمنین بود. ولی واقعا مگر حکومت بر مردم چه ارزشی داشت که در نظر حضرت صدیقه طاهره (س) آن قدر مهم بود؟
فاطمیه هویّت تشیع است و اهل بیت اصلا اجازه نمی دادند فراموش شود ولی حالا این حکومت چه کارکردی دارد که آن قدر در نظر این بانو باارزش است؟ ولایت ظاهری امیرالمؤمنین (ع) یعنی اینکه اعمال حکومتش غصب شده است و یک دلیل خروش حضرت زهرا (س) همین غصب حکومت امیرالمؤمنین است و دیگری مسائل مالی است و چون مسائل مالی هم مطرح بوده این خطبه به «فدکیه» شهرت یافته است. حتی به خاطر این مسائل مالی شخصیت والای حضرت زهرا (س) را هم تخریب کردند. فدک از نظر مالی باارزش بود و حضرت زهرا(س) هم این زمین را طلب کردند بنا به دلایلی که خودشان داشتند.
حضرت زهرا (س) خطبه خود را با حمد و ثنای طولانی پروردگار آغاز می کند و در مورد خداوند و سپس رسول خدا (ص) صحبت می کند و پس از آن به مباحث جامعه می پردازد و به دنبال این است که اوّلاً حجت را بر مردم تمام کند و کسی نگوید حق چیست و ثانیاً بفرماید که مردم بایستی به توحید باز گردند. اصول دین را پیامبر نفرموده است که ما فقط حفظ کنیم و بخوانیم؛ بلکه بایستی عمل کنیم. ایشان در این مسئله ورود کردند و ابتدائاً هم از توحید سخن گفتند و فرمودند دینتان خراب شد. پیامبر را خدا فرستاده بود تا قلبتان روشن شود و چه چیزی را به چه چیزی ترجیح داده اید. حضرت این فرصت پیش آمده را غنیمت شمردند و از توحید و از آنچه که پیامبر(ص) به ارمغان آورده بود سخن گفتند و از همان ابتدا شروع به استدلال با مردم نکردند. این که می گویند: «چرا حضرت به واقعه غدیر استناد نکردند؟» ، پاسخش این است که ایشان استناد هم کردند ولی جانداشت که خیلی پافشاری کنند و حضرت فرمودند: «آیا غدیر را فراموش کرده اید؟» و اینجا جای بحث و استدلال نبود و دوباره به مباحث توحیدی، نبوت، دین و هدف دینداری بازگشتند تا شاید فطرت ها را بیدار کنند.