مشاهده تصاویر بیشتر ...
«أَنْتُمُ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ وَ شُهَدَاءُ دَارِ الْفَنَاءِ وَ شُفَعَاءُ دَارِ الْبَقَاءِ وَ الرَّحْمَةُ الْمَوْصُولَةُ وَ الْآیَةُ الْمَخْزُونَةُ وَ الْأَمَانَةُ الْمَحْفُوظَةُ وَ الْبَابُ الْمُبْتَلَى بِهِ النَّاسُ مَنْ أَتَاکُمْ نَجَا وَ مَنْ لَمْ یَأْتِکُمْ هَلَک» یکی از خصوصیاتی که وجود مقدس امام هادی (ع) در این فراز از زیارت جامعه کبیره، ائمه را با آن توصیف کرده اند این است که ائمه علیهم السلام رحمت موصوله و آیۀ مخزونه الهی هستند. همۀ مخلوقات از جمله ما انسان ها مهمان سفرۀ رحمت خدا هستیم و هر رزقی که به ما می رسد اعم از رزق های باطنی و ظاهری ناشی از رحمت خداوند است. رحمت الهی آنچنان که فرموده اند؛ در یک تقسیم بندی کلی دو قسم است: یک قسم رحمت عامی است که خدای متعال به همۀ مخلوقات عطا می کند حتی به آنهایی که عارف به مقام توحید نیستند و یا منکر آن اند؛ که این قسم از رحمت را رحمت رحمانیۀ خدای متعال نامیده اند. در برخی روایات هم وقتی رحمن، را معنی می کند می فرماید: نسبت به همۀ مخلوقات بخشنده است. بنابراین این رحمتی است که همۀ مخلوقات را در بر می گیرد. خدای متعال آن ها را مورد لطف و عنایت خودش قرار می دهد، به آنها می بخشد و همۀ نعمت ها از همین ناشی می شود. نوع دیگری از رحمت که مهم تر و مخصوص به مؤمنین است، رحمت رحیمیه خدای متعال است. آنان که اهل بندگی هستند و قدم در وادی توحید می گذارند، به رزق هایی از معرفت و محبت و یقین و رضا می رسند که آن رزق ها برای دیگران نیست. مؤمن و موحد آن کسی است که حجاب ها از جلوی چشمش کنار می رود و در این رزقهایی که به آن می رسد، سرچشمۀ اصلی را که رحمت خدا است می بیند. مؤمن موحد با دیگران سر و کار ندارد بلکه از خدای متعال می گیرد و به خدای متعال هم برمی گرداند. سر و کارش در عالم با خدا است و همین هم است که مبدأ پیدایش محبت خدای متعال در دل انسان می شود.
امام اگر وجه الله است یک دلیلش این است که همۀ وجودش متوجه اوست. در امام توجه به غیر نیست، به همین جهت امام وجه الله می شود. موحدین سر سفرۀ خدای متعال نشسته اند از غیر خدای متعال نمی گیرند لذا وابسته به غیر خدا نمی شوند و به غیر خدای متعال هم نمی دهند. لذا انگیزه های دیگر در ایشان رشد نمی کند؛ در این داد و ستد هم در دریافتشان محبت خدا می آید هم در بازگرداندشان. هر نعمتی که به انسان داده می شود و پس گرفته می شود؛ اگر خوب بگیرد و خوب خرج کند ثمرۀ این داد و ستد باید معرفت و محبت باشد. انسان اگر متوجه رحمت خدا متعال شد و ا حساس کرد رحمت او در همۀ عالم منتشر هست، هم دائما به انسان می رسد و هم آن رحمت و آن محبت به انسان امنیت می دهد. آن چیزی که در انسان ایجاد امنیت می کند این است که انسان دست محبت خدا را همراه خودش ببیند. چنین شخصی در همه احوال آرام است و دیگر فقر و غنا برایش فرقی نمی کند.
در این تعبیر امام هادی (ع) رشتۀ رحمت متصل الهی وجود امام است. انسان اگر این تحول معرفتی در وجودش پیدا شد، در همه جا رحمت خدا را می بیند. آن رحمتی که ما را به خدا وصل می کند و رحمت الهی را به ما میرساند وجود مقدس امام است؛ هم ما را به خدا وصل می کند و هم رحمت خدا را به ما میرساند. انسان اگر چشمش باز شد می تواند ببیند که همیشه سرسفره امیرالمؤمنین علیه السلام مهمان است، همیشه سر سفره مقدس امام زمان (عج) مهمان است و هر رزقی برایش می رسد اعم از ظاهری و باطنی، نه به ما بلکه به همۀ عالم، از محبت آن هاست. با محبت هم عالم را اداره می کنند. اگر کسی بخواهد رحمت خدا را ببیند، سر و کارش با رحمت خدا باشد، موحد شود، از دست غیر خدا نگیرد و به غیر خدا دل نبندد تنها راهش این است که به امام وصل بشود. انسان اگر به امام رسید می تواند رحمت خدا را در عالم ببیند. آن رشته رحمتی که خدای متعال و محبت الهی را به ما وصل می کند امام است.
اگر انسان رحمت موصوله خدا را ببیند و سر سفره خدا مهمان باشد، مهم نیست که این سفره جمع می شود زیرا یک سفره گسترده تر پهن خواهد شد. هیچ گاه سفره های بعدی خدا سفرۀ تنگ تری نبوده است. ما ابتدا در اصلاب پدرانمان بودیم و سپس در ارحام مادرانمان رفتیم که وضعیت بهتری بود. بعد از آن به دنیا آمدیم که وضعیتمان باز بهتر شده است. در این دنیا ابتدا سفره محبت پدر و مادر بوده و به ما رسیدگی می کردند سپس بزرگ شدیم و وضع بهتر شده، خودمان می توانیم کارهایمان را رسیدگی کنیم. بنابراین وضع ما هیچ گاه بدتر نشده است. اگر کسی سفره الهی را دید و سر این سفره نشست آرام است اما اگر ندید از همه جهت مضطرب است. الان که همه امکانات کنارش هستند می ترسد بعد هم که می خواهند از او جدا شوند می ترسد.
اگر کسی به امام نرسید، عالم برایش حجب ظلمانی می شود و دائما مهمان سفره دیگران، فقیر به دیگران و وابسته به دیگران است. انسان تا به امام نرسد عالم برایش آیه نمی شود. امام با نور خود، عالم را آیه می کند.به اندازه ای که نور امام بر قلب انسان می تابد و قلب انسان نورانی می شود عبور می کند قلب مؤمن گاهی به حدی نورانی می شود که از مرز عالم ملکوت هم عبور میکند و عالم ملکوت هم برایش حجاب نیست زیرا به مقامی از نورانیت امام رسیده که قلبش فوق ملکوت است. انسان مؤمن فوق ملکوت می شود. در روایت فرمود ملائکۀ اربعه ای که فرماندۀ ملائکه هستند (جبرائیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل سلام الله علیهم) هنگامی که به شما نگاه می کنند و در اطراف ما نورانیت شما را می بیند حیرت می کنند. یعنی نور شما مؤمنان فوق ملکوت است. آن چه که ما را از عوالم عبور می دهد نور امام است. به اندازه ای که انسان سر سفره امام می نشیند و حقیقت ولایت، محبت و نور امام در قلب او ظهور پیدا می کند، عوالم نورانی را پشت سر می گذارد و درکش از آیات الله و توحید رفعت پیدا می کند.
رسیدن به محبت و رحمت الهی مشروط به ورود به وادی ولایت امام است. اگر کسی به سرچشمه محبت الهی که همان امام است رسید، آن گاه خداوند پرده ها را از مقابل او کنار می زند و تمام عالم برای او آیه ای از آیات الهی می شود. هرچه مقام انسان موحد نزد خدا بالاتر برود بیش تر به عمق عالم راه پیدا می کند تا آن جا که جایگاهش فوق عالم ملکوت می شود و به بالاترین درجه نورانیت نیل پیدا می کند.