مشاهده تصاویر بیشتر ...
ریشه همه فسادها، فساد اخلاقی است، قشری که میخواهد طبیب جامعه باشد، باید سالم باشد؛ لذا باید همتی کرد که در آینده نزدیک کسانی بتوانند مسائل ضروری اخلاقی را تبیین کنند و در تهذیب نفوس ایفای نقش کنند.
همه کسانی که رشته دینی را برای ادامه تحصیل انتخاب میکنند، انگیزه و عامل یکسان ندارند، عده ای بر اساس شرایط خانوادگی و تفکر صنفی، عده ای به خاطر تفکر شغلی و بر عهده گرفتن یکی از کارها در جامعه بر اساس تقسیم کار و برخی نیز بر اساس تفکر دینی و به خاطر فرهنگ خاص و شرایط اخلاقی و فکری و تربیتی وارد حوزه علمیه میشوند؛ عده ای نیز ممکن است به دلایل دیگر قدم به این عرصه گذاشته باشند.
انتخاب تحصیل در حوزه، به خاطر این امور، انتخابی منفعلانه است، لذا مناسب است که هر کسی با خود فکر کند و در حالتی کاملا آزاد و بدون در نظر گرفتن عامل تعیین کننده دیگری، ببیند که چرا مناسب است که حوزه علمیه برای تحصیل انتخاب شود.
مفروض این است که باور داریم که سعادت دنیا و آخرت در گرو اسلام است و از سویی بسیاری ازکسانی که مدعی مسلمانی هستند، اعتقادشان در عمل بروزی ندارد و از سوی دیگر تمام قدرتهای دنیا برای تضعیف اسلام تجمع کرده اند؛ از میانمار گرفته تا کشورهایی مانند عربستان که آلت دست دشمنان اسلام شده اند و برادران و هم زبانان و هم نژادهای مسلمان خود را در یمن به خاک و خون میکشند، همه نشان از تلاش دشمنان برای تضعیف اسلام دارد.
البته شکی نیست که نمی توان با یک نوع کار فردی همه نیازها را پاسخ داد و همه این مشکلات را اصلاح کرد؛ تنها راه این است که در کارهای اجتماعی شرکت کرده و بر کار خیر تعاون داشته باشیم.
تلاش برای تأمین نیازمندیهای مادی مسلمانان، تلاش برای پیشرفت علمی جامعه اسلامی، مدیریت و مسائل سیاسی و مناصب و مشاغل مهم دیگر، همه مورد نیاز جامعه هستند، کار دینی و تحصیل و ترویج علوم دینی، یکی از این کارهاست؛ البته با توجه به این که باور داریم سعادت دنیا و آخرت در گرو دین است، کار دینی، مهم ترین کار به شمار میرود.
امروز پیشرفته ترین کشور ها، بدهکارترین کشور دنیاست و رئیس جمهور آن کشور، علیرغم این همه پیشرفت میگوید که در کشورش امنیت اطلاعاتی وجود ندارد؛ بگذریم از این که برخی فکر میکنند که اگر یکی از ایالتهای امریکا بودیم، چه میشد! لذا قرار نیست با پیشرفت علمی، همه مشکلات حل شود.
اگر این مقدمات و نتیجه گیری صحیح است، یعنی باور داریم سعادت دنیا و آخرت در گرو دین است و دشمنان اسلام، تمام تلاش خود را برای تضعیف آن انجام میدهند و علیرغم این که مدعیان دین داری وجود دارند، اما بسیاری از آنها، اعتقادشان در عمل ظهور ندارد؛ انتخاب طلبگی، یعنی شناخت اسلام و ترویج اسلام و مقابله با دشمنان دین، یک انتخاب آگاهانه و خوب است؛ لذا اگر عوامل دیگری در انتخاب ما تأثیر داشته است، سعی کنیم آنها را کمرنگ کرده و با این تفکرات عقلانی، وسوسههای شیطانی را کمرنگ کنیم.
از آن جا که هیچ کس نمی تواند در همه رشتههای دینی کار کند و بر همه آنها مسلط شود، لاجرم باید رشته ای را انتخاب کند؛ چرا که حتی مجتهد شدن در یکی از رشتههای دینی، خود نیازمند سی – چهل سال کار و تلاش است. لذا با توجه به کم بودن وقت و تزاحم برخی کارها و تکالیف اجتماعی باید رشته ای را انتخاب کرد.
همه میدانیم تقسیماتی عقلایی برای ساعات زندگی انجام شده است و لذا ساعتهایی را – مثلا ۸ ساعت – را برای کار اصلی خود قرار میدهند و بقیه را به تکالیف، استراحت و کارهای متفرقه دیگر میپردازند؛ لذا مراد از انتخاب رشته، همان رشته ای است که قرار است روزانه ۸ ساعت برای آن کار کنیم و در کنار آن اگر تکالیف و کارهای متفرقه دیگری نیز باید انجام شود، انجام دهیم؛ البته ممکن است افرادی در شرایطی مجبور باشند ساعتهایی را که میخواستند صرف امور متفرقه بکنند، هم صرف کار اصلی کنند؛ مانند دوران دفاع مقدس که فرصتی برای دیدن فیلم و تفریح و نظایر آن نبود و فرد همواره باید آماده برای مقابله با دشمن و دفاع باشد.
چگونه و بر اساس چه ملاکی باید رشته خود را انتخاب کنیم؟ گاه جوابهای مختلفی بر اساس روایتی از معصوم (ع)، سخنی از امام (ره) یا رهبری و یا سایر بزرگان به این سؤال داده میشود؛ البته آسیبهایی هم ممکن است وجود داشته باشد و آن این که انسان به خاطر هوای نفس خود سعی میکند تا دنبال سخن یا روایتی بگردد که بتواند تصمیمی که بر اساس هوای نفس گرفته را توجیه کند.
زمانی به خاطر سخت گیریها و فشار پهلوی، چیزی از دین به جز چند مسأله شرعی برای نماز و طهارت و نجاست و نهایتا عزاداری، باقی نمانده بود و مراد از رشته دینی، همان چیزی بود که افرادی بتوانند جامع المقدمات تا برخی کتب فقهی را بخوانند تا از پس بیان مسائل شرعی مردم برآیند؛ چرا که قلمرو دین در همین امر منحصر بود؛ اما امروز به برکت راهنماییهای حضرت امام (ره) و تلاشهای ایشان و یارانشان، کمتر چنین نظر خامی در مورد دین وجود دارد.
همه رفتارهای آدمی، مشمول حکم الهی است و حکم همه امور، از امور فردی و اجتماعی گرفته تا مذاکره و معامله با آمریکا را باید از دین بگیریم، این همه، تنها در حیطه فقه قرار میگیرد و دین دارای ساحتهای اعتقادی و اخلاقی نیز هست. لذا امروز حتی مدارس خاصی نیز برای هر یک از این رشتهها تأسیس شده است.
تصور این که ما به عنوان عالم دینی میتوانیم همه ابعاد دین را در حدکمال بفهمیم و حل کنیم، باطل است؛ خدا چنین اراده نکرده است؛ حداکثر کار ما، همفکری و همراهی و تکمیل یکدیگر است. حال که یک روحانی نمی تواند همه نیازهای جامعه را تأمین کند، ناچار باید انتخاب کند.
در انتخاب، باید نیازهای منطقه ای که در آن ساکن هستیم و یا میخواهیم ساکن شویم را ارزیابی کنیم، بعد از نیازسنجی اولویتها را مشخص کنیم؛ شاید در برخی امور، نیاز مردم زیاد باشد، اما افراد پاسخگو به این نیازها نیز وجود داشته باشند؛ لذا باید دید کدام نیازها اولویت دارد و بر زمین مانده است؛ سپس باید علاقه و استعداد خود در آن زمینه را نیز ارزیابی کنیم؛ چه بسا به خاطر عدم علاقه و استعداد با صرف هزینه زیاد، نتوانیم در آن رشته پیشرفت کرده و نیازی از جامعه برطرف کنیم و از طرف دیگر باید رشته ای را انتخاب کنیم که امکانات فراگیری و پیشرفت در آن رشته برای ما ممکن باشد.
باید بسیار دقت کرد که بر اساس وسوسه شیطان و هوی نفس، کار خود را توجیه نکنیم و رشته ای را بر اساس هوای نفس انتخاب ننماییم. چرا که گاه حتی میتوان روایتی از معصوم (ع) را برای توجیه کار خود که بر اساس هوای نفس انجام گرفته ارائه کرد؛ در حالی که باید شرایط ائمه (ع) را دید؛ لذا میبینیم ائمه (ع)، رفتارهای متفاوتی داشتند و آن به خاطر تفاوت در شرایط و اقتضائات زمان بوده است.
یکی از مسائلی که برای طلاب واجب مؤکد است، خدمت برای مسائل اخلاقی و تربیتی حوزه و جامعه است، بزرگترین نیاز حوزه و جامعه اسلامی، نیاز به مربی اخلاق است؛ متأسفانه زمینههای فراوان فساد، نگران کننده است و در درجه اول، رفع نیاز حوزه در زمینه اخلاق و مربی اخلاق، و در درجه بعد، رفع نیاز جامعه، از امور واجب است.