مشاهده تصاویر بیشتر ...
پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری نظام اسلامی مهمترین حادثه در عالم اسلام بلکه در جهان در این عصر است. این اتفاق، شبیه معجزه بود و کسانی که میدانند نهضت از کجا شروع شد و از چه گذرگاههای خطرناکی عبور کرد و به پیروزی رسید، بهتر میتوانند معجزه بودن انقلاب را درک کنند.
وقتی انسان باید روزانه، خود را مورد محاسبه قرار دهد، آیا امت اسلامی برای یک عمر چهل ساله انقلاب خود، نباید محاسبه و ارزیابی داشته باشد؟ باید ببینیم خدا به ما چه نعمتی داده است و از ما چه خواسته است. آیا به وظیفهمان عمل کردهایم و نقطه ضعف و قوت ما کدام است؟ سپس در صدد جبران ضعفها برآییم.
روزی نبوده است که در این انقلاب، معجزهای نبوده باشد؛ اما ما چقدر این نعمت را قدر دانستهایم و وظیفه خود را انجام دادهایم؟ اما در برخی عرصهها، کمبودهایی به چشم میخورد که خلاف انتظار بوده و نمیتوان برای آن عذری تراشید؛ امروز ضعفهای فرهنگی و نمادهای بیدینی در شهرها به وضوح دیده میشود و مشکلاتی در برخی خانوادهها وجود دارد که اصلا انتظار نمیرود. باید اعتراف کنیم در این زمینه پیشرفت چندانی نکردهایم.
در انقلاب اسلامی این وضع مورد قبول نیست. چرا انقلاب شد؟ آیا هدف پیشرفت نظامی و علمی بود یا هدف از انقلاب، شامل دین و فرهنگ نیز میشد؟ امروز به گونهای وانمود میشود که خواسته ما، تنها رفاه مادی است؛ همان خواستهای که در کشورهایی که با خدا هیچ رابطهای ندارند نیز مطرح است! مگر مارکسیستها چه میخواستند؟ آیا انقلاب اسلامی با انقلابهای مارکسیستی هیچ تفاوتی ندارد؟!
آیا فقط دغدغه ما این بود که به جای شاه، دیگری حکومت کند یا این انقلاب با هدف اصلی احیای ارزشهای دینی – در کنار حل مشکلات معیشتی – تحقق یافت؟ امام(ره) وقتی خیلی احساس خطر میکرد و میخواست خطر عظیمی را به مردم گوشزد کند، میفرمود من برای اسلام احساس خطر میکنم. اما نهایت خطری که ما احساس میکنیم، تورم و گرانی است!
آیا تقدیم این همه شهید برای همین مسئله بود که مقداری رفاه بیشتر شده و تورم کمتر شود؟! هر چند وظیفه حکومت، قطعا رسیدگی به وضع معیشتی مردم هست، اما سخن در این است که هدف اصلی هم همان بود؟!
متأسفانه هدف از انقلاب را فراموش کردهایم. به هر حال اگر باور داریم، هدف اصلی از انقلاب، احیای ارزشهای اسلام بود، در وهله اول باید اسلام را به خوبی بشناسیم تا شیادان، چیز دیگری را به نام اسلام، به خوردمان ندهند. اگر اسلام وضو و تیمم بود که در مکتبخانههای قدیم هم گفته میشد؛ آنچه از اسلام تأثیر بیشتری بر سعادت افراد و جامعه دارد، این است که ببینیم نظام اجتماعی اسلام چیست؟ حرف چه کسی را باید گوش کنیم و به کدام جهت باید حرکت کنیم؟
در کنار فایدهها و ثمراتی که رشد تکنولوژی و فضای مجازی دارد، تهدیدها و خطرات بزرگی نیز دارد. همین تلفن همراه که امروز در دست هر کسی – حتی کودکان – یافت میشود، زمینه بسیار مناسبی برای تخریب اعتقادات فراهم میکند. فضاهای مجازی و فیلمهای مستهجن بر روابط بسیاری از خانوادهها تأثیرگذاشته است. آیا برای همین انقلاب کرده بودیم؟ اگر باور داریم که ضعف داریم، باید تلاش کنیم. روزی از ما در اینباره سؤال میشود، آیا پاسخی برای آن داریم؟
خداوند میفرماید: اگر کسی ذرهای و فقط ذرهای کار خیر انجام دهد، قطعا آن را خواهد دید و اگر ذرهای کار شر انجام دهد نیز قطعا آن را خواهد دید. همین روحیه و باور بود که انقلاب را پیروز کرد. ما نیز لازم است به حساب کارمان برسیم. باید به حساب خودمان و حساب انقلابمان رسیدگی کنیم و ببینیم عمرمان را که برای هر لحظه و هر عمل اندکی از آن، مورد بازخواست قرار میگیریم، در چه راهی صرف کردهایم.
اینکه سابقه خوبی داشتهایم، بخشی از عمر ماست؛ آیا با سابقه خوب، دیگر نیازی به انجام وظیفه نداریم؟! شاید هر کسی به تنهایی نتواند کاری را انجام دهد. باید بنشینیم و با هم، همفکری کنیم. زمان شاه، جلسات قرآن یا روضهخوانی هفتگی زیادی وجود داشت و همانها زمینه را برای تربیت افرادی آماده کرد که وقتی امام (ره) گفت برای اسلام احساس خطر میکنم، بهپاخواستند و جانشان را کف دست گرفتند، اما امروز این جلسات، جای خود را به فیلمها و سریالها و نظایر آن داده است.
امروز نه تنها وظیفه اصلاح خود را داریم، بلکه وظیفه پاسداری از ارزشهایی که با خون شهدا، حاصل شده را نیز بر دوش خود داریم. کلید شناخت وظایف و موفقیت در آنها، توسل به اهلبیتعلیهمالسلام و توسل به حضرت معصومهسلاماللهعلیهاست. از ایشان بخواهیم غفلتهای ما را ببخشند و به ما توفیق شناخت وظیفه و عمل به آن را عنایت فرمایند.