ابعاد مختلف جنگ عبارتند از جنگ زميني، جنگ دريايي، جنگ هوايي، جنگ فضايي و اينک جنگ در فضاي مجازي.
فرانسيس پيزاني، کارشناس ارتباطات و فنآوريهاي نو معتقد است كه جنگهاي آينده عمدتا جنگهاي سايبري در محيطي مجازي خواهد بود. جنگهاي سايبري به معناي تخريب زيرساختهاي رايانهيي و نيز جنگي در بعد پنجم است.
درصورت بروز جنگ رايانهيي، ممکن است تمام ايميلها بسته شود، همه پالايشگاههاي نفت از کار بيفتند، فعاليت همه برجهاي مراقبت فرودگاه مختل شود، متروها و قطارها از کار بيفتد و ماهوارهها از مسيرشان خارج شوند و در يک کلام آخر زماني قبل از موعد پيش آيد.
در صورت حملهاي رايانهيي ممکن است چراغهاي قرمز شهري بزرگ فلج شود، رفت و آمدهاي شهري کند شود و اختلالاتي در نيروگاههاي برق به وجود آيد.
يکي از کارهايي که در جنگ سايبري ممکن است صورت بگيرد، اين است که کابلهاي ارتباط اينترنت قطع ميشود. امروزه نه دهم ارتباطات اينترنتي از طريق فيبرهاي نوري زير دريايي صورت ميگيرد. اين کابلها عمدتا از سه نقطه يعني منطقهاي نزديک نيويورک، منطقهاي در درياي سرخ و نيز در تنگه پوسان در آسيا ميگذرند.
اگر يکي از اين سه بخش از کار بيفتد، بخش قابل توجهي از شبکه اينترنت در جهان از کار خواهد افتاد و در آن صورت خسارات جبرانناپذيري به بار خواهد آمد.
فرانسيس پيزاني در ادامه معتقد است: بسياري از هکرها يا راهزنان رايانهيي از جانب برخي از کشورها پوشش داده ميشوند. امروزه کشورهاي امريکا و انگليس و روسيه و چين و کره شمالي و ايران مهمترين قدرتهاي سايبري به شمار ميروند.
ايران ميگويد امروزه دومين ارتش سايبري جهان را دارد و چين مدعي است در اواسط قرن بيست و يکم مهمترين ابرقدرت سايبري جهان خواهد شد.
اين کارشناس ميگويد آمريکا که خود قدرتمندترين رايانههاي جهان را دارد، آسيبپذيرترين کشور جهان نيز به شمار ميرود زيرا همه چيز در اين کشور به صورت شبکهيي کار ميکند.
وي در پايان اظهار ميكند که تا زماني که جنگي سايبري آغاز نشده نميتوان دقيقا پيامدهاي آن را برآورد و پيشبيني کرد.